ویرگول
ورودثبت نام
♡》داستان و رمان سرا 《♡
♡》داستان و رمان سرا 《♡
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

شازده کوچولو

✎ داستان و رمان سرا

‌‌شازده کوچولو به سیاره دوم رفت...
آنجا فقط یک پادشاه تنها زندگی میکرد؛
بعد از ملاقاتی کوتاه، شازده کوچولو خواست که سیاره را ترک کند، اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت:
نرو، تورا وزیر دادگستری میکنیم!

شازده کوچولو گفت: اینجا کسی نیست که من او را محاکمه کنم
فروانروا گفت:
خب، خودت را محاکمه کن!
این سخت ترین کار دنیاست!
اینکه بتونی درباره خودت قضاوت درستی داشته باشی و
عادلانه خودت رو محاکمه کنی...

【 لطفا مارو دنبال کنید ♡

شازدهجدیدداستان
سلام دوستان عزیز نویسنده تازه کار هستم بیشتر وقت ها برای دل خودم داستان های می نویسم چنتا شونو توی همین صفحه میذارم اومید وارم خوشتان بیاید ارادت مند شما علی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید