ویرگول
ورودثبت نام
علی اندی
علی اندیمشاور و روانشناس
علی اندی
علی اندی
خواندن ۲ دقیقه·۶ ماه پیش

چرا بعضی از دخترها از خونه فرار می‌کنن؟ (روایت سمیرا)

🧕 سمیرا، دختر ۱۷ ساله‌ای از جنوب تهران، یه روز صبح دیگه برنگشت.
مامانش گفت: «رفته خرید.»
باباش گفت: «همیشه لج‌بازه، برمی‌گرده.»
اما کسی خبر نداشت سمیرا سه ماهه که داره فرارش رو برنامه‌ریزی می‌کنه...


📌 خونه‌مون امن نبود

سمیرا توی خونه‌ای بزرگ شده بود که صدای فریاد جای لالایی رو گرفته بود.
باباش با کوچک‌ترین حرف، کنترلشو از دست می‌داد. مامانش هم همیشه سرزنشش می‌کرد:
– چرا مثل دخترِ فلانی نیستی؟
– چرا همیشه لج می‌کنی؟
– تو باعث سرافکندگی مایی.

اون روزا سمیرا می‌گفت: «دلم می‌خواد فقط یه روز کسی دعوام نکنه. یه روز کسی نگه چرا زنده‌ای.»


📌 یه گوشی و دنیای دیگه

توی دنیای سمیرا، یه نفر بود که بهش توجه می‌کرد: یه پسر توی اینستاگرام.
براش می‌نوشت:
– تو خیلی خاصی.
– کاش تو مال من بودی.
– من نجاتت می‌دم از این جهنم.

و سمیرا باور کرد. با یه کوله، یه شارژر، و یه آرزوی محال... فرار کرد.


📌 چرا بعضی از دخترا فرار می‌کنن؟

داستان سمیرا واقعی بود؛ مثل هزاران دختر دیگه که صداتون شنیده نمی‌شه.
ولی بذار راحت و خودمونی بگم:

  1. وقتی خونه بشه شکنجه‌گاه، دل آدم پر می‌کشه بیرون.

  2. وقتی هیچ‌کس بهت گوش نده، اولین صدای مهربون بیرونی، بهشت به نظر می‌رسه.

  3. وقتی آزادی صفره، حتی یک سراب هم نجات‌دهنده‌ست.


🚨 ولی بیرون همیشه امن نیست

سمیرا بعد از فرار چند روزی تو یه خونه تیمی بود.
قول ازدواج دادن، بعد تلفنشو گرفتن، بعد کتکش زدن.
اون موقع فهمید:
"فرار از یه درد، اگه با چشم باز نباشه، ممکنه بندازدت تو دردی هزار برابر بدتر."


✅ پس باید چیکار کرد؟

🔹 نه سرزنش کنیم، نه سکوت.
🔹 نه هی امر و نهی کنیم، نه ول کنیم به حال خودش.
🔹 فقط بفهمیمش... گوش بدیم، بدون قضاوت.

اگه کسی تو خونه احساس امنیت نکنه، هیچ دیواری جلودارش نیست.
ولی اگه کسی باشه که درکش کنه، حتی وسط جهنم هم می‌مونه و می‌سازه.


پایانی برای فکر کردن...

هر دختری که فرار می‌کنه، یه قصه‌ی نگفته داره.
قصه‌ای که اگه یه نفر زودتر می‌شنیدش، شاید یه آینده نابود نمی‌شد.

علی اندی | روانشناس

فراراحساس امنیتخشونت خانگیفرار از خانه
۵
۰
علی اندی
علی اندی
مشاور و روانشناس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید