ویدئومارکتینگ به بازاریابی از طریق تولید ویدئو گفته می‌شود. در حقیقت شما ویدئوهایی را تولید می‌کنید که قرار است به صورت غیرمستقیم باعث درآمدزایی و افزایش فروش کسب‌وکار شما بشود. مهمترین مسئله در بازاریابی ویدئویی سهل و ممتنع بودن آن است. (در عین سادگی سخت است و ظرایف زیادی دارد.) آنچه مطرح می‌شود آن است که «چطور به شکلی حرفه‌ای و اثربخش ویدئومارکتینگ انجام بدهیم؟»
برای ورد به این مبحث باید گفت: ويدئو يكى از بهترين قالب هاى محتوا و ويدئو ماركتينگ يكى از بهترين زمينه‌های در دسترس براى ديجيتال ماركتينگ است.
ويدئو امكانات و انعطاف زيادى در اختيار شما ميگذارد: توليدش ساده است، صميمی است و امكان ارسال پيام به مخاطب را به مستقيم‌ترين شكل ممكن برای شما فراهم مي‌كند.
ويدئو بازدهى بسيار بالايى دارد، در همين ایران و در شبکه‌های اجتماعی مختلف هم اغلب افرادى كه رشد و موفقیت بالايى را تجربه كردند، ويدئو گزينه اولشان براى توليد و بازاريابى محتوا بوده است....
ویدئو مارکتینگ یکی از مهمترین اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ است. اگر کارکرد دیجیتال‌مارکتینگ را افزایش فروش و آگاهی از برند بدانیم در ویدئو مارکتینگ که بخشی از بازاریابی محتوایی است، این ۲ کارکرد از طریق ساخت و نشر ویدئو صورت می‌گیرد. در ویدئو مارکتینگ نکاتی دارای اهمیت هستند: در ویدئو قرار است چه چیزی ارائه شود؟ پاسخ این سوال باید در قالب یک سیگنال به مخاطب ارسال شود تا مخاطب تصمیم به مشاهده کردن ویدئو بگیرد.
اینترو، کاور ویدئو، عنوان و قلاب (جمله‌ای که در ابتدای ویدئو بیان می‌شود) اجزی این سیگنال هستند و باعث می‌شوند که در نهایت مخاطب ویدئو را دنبال کند یا نه. هر ویدئو در حالت حرفه‌ای سناریو و استوری‌بوردی دارد. اگر ویدئوی تجاری را در قالب یک فیلم ببینیم، سناریو دقیقا فیلمنامه‌ی این فیلم است و مشخص می‌کند که پیام ویدئو در قالب چه محورهایی، با کدام چینش و توالی زمانی ارائه شود. استوری‌بورد اما ارائه بصری صحنه‌های مهم این ویدئو در قالبی مفهومی و بصری است تا سناریو از این رهگذر عینیت و انسجام بهتری پیدا کرده و اجرا به طرحِ ویدئو نزدیک‌تر باشد.
دستِ آخر مانند سایر عناصر در دیجیتال‌مارکتینگ، در ویدئو هم تمام‌کننده‌ی «دعوت به اقدام» یا همان CTA اهمیت زیادی دارد. CTA در آخر ویدئو ارائه می‌شود و قصد سازنده‌ی ویدئو را برای مخاطب روشن می‌کند. مراجعه به سایت، صفحه‌ای در شبکه‌های اجتماعی، بررسی محصول، تماس با مشاوران، نمونه‌هایی از CTA هستند که در یک ویدئو ارائه می‌شوند.
شبکه‌های اجتماعی ویدئومحور مانند یوتیوب، آپارات و بخش ویدئوی اینستاگرام محل خوبی برای انتشار این ویدئوها هستند، شما می‌توانید چنین ویدئوهایی را به طور طبیعی در این شبکه‌ها منتشر کنید، می‌توانید با پرداخت پول به این شبکه‌ها افزایش بازدید داشته باشید و می‌توانید ویدئوی خود را در صفحات پربازدید این شبکه‌ها تبلیغ کنید تا بیشتر دیده شود.
انتشار ویدئو در سایت خودتان هم ممکن است، برای این منظور می‌توانید ویدئوها را مستقیما روی هاست سایت خود آپلود کنید و یا با امبد کردن آن‌ها از شبکه‌های اجتماعی، ویدئو را در سایت خود نمایش دهید.
ویلاگ اصطلاحی است تازه که قابلیتی جدید از ویدئومارکتینگ را نشان می‌دهد، همانطور که اسمش، «ویلاگ» شما را یاد «وبلاگ» می‌اندازد، عملا هم چنین کاریردی را دارد. در حقیقت خلق ویلاگ به معنای ساخت وبلاگی ویدئویی است، جایی که شما در استراتژی بازاریابی محتوایی خود به جای استفاده از مقاله، یادداشت و سایر محتواهای متنی، ویدئو درست می‌کنید تا از این طریق پیام‌تان را به گوش مخاطب هدف برسانید. در یک تشبیه که به درک بهتر ویلاگ کمک می‌کند، می‌توان گفت که ویلاگ «پادکست ویدئویی» است. ویلاگ نوع خاصی از ویدئو نیست بلکه رویکرد خاصی به ویدئومارکتینگ و البته بلاگینگ است.
ویلاگ می‌تواند تک قسمتی یا چندقسمتی باشد. این نوع از محتوا به خصوص برای کسانی که فن بیان خوبی دارند و جلوی دوربین راحت هستند راهگشاست. همچنین در بسیاری از زمینه‌ها ویلاگ جذابیت بسیار بیشتری از محتوای متنی دارد. مثلا یک سایت گردشگری را در نظر بگیرید. یک دقیقه ویدئوی جذاب از مکان‌های گردشگری و لحظات سفر از هزاران خط سفرنامه موثرتر است.
همچنین ویدئو به طور مناسبی قابلیت بازآفرینی دارد. یعنی شما می‌توانید متن ویدئو را در قالب گزارش، یادداشت.. پیاده‌سازی کنید یا با جداسازی صوت آن، پادکست درست کنید.
اما در اين پست ايده‌هايى براى بازاريابى ويدئويى را بررسى كرديم.
این ویدئوها روش کار یک محصول را نشان می‌دهند. مثلا می‌توانید یک نرم‌افزار را معرفی کرده و استفاده و نصب آن را به مخاطب یاد بدهید یا یک محصول فیزیکی را برایشان تست کنید. این روش امتحان خود را در بازاریابی تلویزیونی به خوبی پس داده است و در محصولات پیچیده بهتر عمل می‌کند.
ویدئوهای برند معمولا به عنوان بخشی از یک کمپین تبلیغاتی بزرگتر ساخته می‌شوند و رویا، ماموریت والا یا محصولات و خدمات عالی شرکت را نشان می‌دهند. هدف از تولید ویدئوهای برند ایجاد آگاهی درباره‌ی شرکت و جذب مخاطبان هدف است.
آیا کسب‌وکارتان میزبان یک همایش، میزگرد، گلریزان یا رویدادی دیگر است؟ یک فیلم جذاب تهیه کنید یا مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های جالبی از این رویداد منتشر کنید.
مصاحبه با کارشناسان شرکت یا رهبران فکری صنعت‌تان، روشی عالی برای ایجاد اعتماد و اطمینان در مخاطبان هدف است. اینفلوئنسرها و افراد اثرگذار در صنعت‌تان را (با دیدگاه موافق یا مخالف خودتان) پیدا کنید و مقابل چشم مخاطبان با آن‌ها گفتگو کنید.
می‌توانید از ویدئوهای آموزشی برای یاد دادن چیزی جدید به مخاطبان استفاده کنید یا دانش اصولی برای درک بهتر کسب‌وکار یا راهکارها‌یتان را در اختیارشان قرار دهید. همچنین تیم فروش یا خدمات هم می‌تواند هنگام تعامل با مشتریان از این ویدئوها استفاده کند.
این نوع ویدئو به مخاطب کمک می‌کند که دلیل نیازش به محصول یا خدمت شما را بهتر درک کند. اغلب ویدئوهای موردی یک داستان تخیلی درباره‌ی خریدار محصولات شرکت تعریف می‌کنند که با مشکل بزرگی دست به گریبان است و پس از خریت محصول شما یا پیروی از راهکار ارائه شده، بر مشکلش غلبه می‌کند.
این ویدئوها می‌توانند در قالبی مستند هم ساخته شوند. (تستیمونیال) در این صورت نظرات مثبت مشتریان واقعی در قالب ویدئو ضبط می‌شود. نکته مهم در ساخت ویدئوهای موردی آن است که این ویدئوها یا باید کاملا ساختگی باشند ( با کارگردان، بازیگر و سناریو) یا کاملا واقعی و مستند و نباید ویدئویی از مشتریان واقعی ساخت که تصنعی و در بردارنده‌ی خواست و نظرات از پیش‌تعیین شده‌ی شما باشد.
ویدئوهای انیمیشنی بهترین نوع ویدئو برای بیان مفاهیم پیچیده و دشوار هستند که برای درک‌شان به عناصر تصویری قوی نیاز داریم. این ویدئوها در توضیح محصولات یا خدمات انتزاعی کاربرد داشته و در ترکیب با ویدئوهای برند بسیار موثر عمل می‌کنند. ساخت این ویدئوها قدری پیچیده و زمان‌بر است و به نیروی متخصص نیاز دارد. با این حال استفاده‌ی درست از آن نتایج ویدئومارکتینگ شما را به نحو چشمگیری ارتقا می‌دهد.
این روزها در قالب اینستاگرام و آپارات شاهد این ویدئوها هستیم. ویدئوهای زنده در ترکیب با ویدئوهای آموزشی بسیار موثر عمل می‌کنند. ویدئوهای زنده می‌توانند پشت‌پرده‌ی کسب‌وکار را به مخاطب نشان دهند و از این طریق باعث افزایش اعتماد و صمیمیت مخاطب شوند. این ویدئوها منجر به روابط طولانی‌تر و نرخ مشارکت بیشتر مخاطبان می‌شوند.
بازدیدکنندگان برای تماشای ویدئوهای زنده ۸ برابر بیشتر از ویدئوهای معمولی وقت می‌گذارند. مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و رویدادهای زنده بازدیدکنندگان را تشویق می‌کنند که سوال‌های خود را در قالب کامنت بپرسند.
ویدئوهای تاریخچه مبتنی بر «داستان‌گویی تصویری» هستند. در این ویدئوها کسب‌وکار داستان خود را در قالب روایتی تاریخی و پرفراز و فرود به تصویر می‌کشد. «کاراکترهای» این داستان افراد تاثیرگذار کسب‌وکار (مدیران و مالکان) خواهند بود. ویدئوهای تاریخچه برای ایجاد علاقه در مخاطبان و ایجاد یک شخصیت خاص در کسب‌وکار ساخته می‌شوند. چنانچه این داستان تاریخی باورپذیر باشد، کسب‌وکار جایگاهی خاص و ارزشمند در ذهن مخاطب پیدا می‌کند.
نوع خاص و تازه‌رایج شده‌ای ویدئوهای «قهرمانِ تداعی‌کننده» هستند. در این نوع از ویدئو، کسب‌وکار به جای روایت داستان خود و بولد کردن آن داستان یکی از شخصیت‌های اصلی کسب‌وکار را روایت می‌کند تا اولا از طریق محبوبیت این قهرمان به کسب‌وکار اعتبار بخشد و دوما هر حضورِ قهرمان در ذهن مخاطب به تداعی نام کسب‌وکار منجر شود. ساخت ویدئوهای مکرر درباره‌ی سرآشپز یک رستوران به جای خودِ رستوران، از مصداق‌های این ویدئو هستند.
ویدئوهای آماری کاربردهای چند لایه دارند. ارائه آمار و عدد به خودی خود اعتماد مخاطبان را جلب می‌کند و جای چون و چرا نمی‌گذارد. (اعداد واقعی). برای کسب‌وکارهایی که برند نیستند، تازه‌کارند یا علی‌رغم سابقه داشتن رهبر بازار نیستند، این ویدئوها در جهت اثبات حقانیت و این که از رقبا هیچ چیز کم ندارند به کار می‌رود.
زمانی که در محصول یک کسب‌وکار ویژگی‌ها و شاخص‌های کمی اهمیت دارند این ویدئوها بسیار موثر خواهند بود. (مثلا این محصول با دستگاهی برش می‌خورد که ساخت آلمان است و ۹۵ درصد دقت دارد یا خلوص محصول میزان خاصی است یا شیوه‌ی خاصی از فرآوری محصول وجود دارد.)
