علی حیدری
علی حیدری
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

چرا پرسپولیس، فرهادی و دانشگاه شریف مِلی محسوب می‌شوند؟


مِلی بودن یک مقوله‌ی ذهنی است بنابراین وجود عینی ندارد. نسبت دادنِ صفتِ ملی به یک موصوف برای بالا بردن روحیه و غرورِ مردمی است که در نزدیکی هم زندگی می‌کنند. این از آن جهت اهمیت دارد که نزدیکی و همبستگی این جمع خود در گرو پیروزی و کامیابی در موضوعاتی است که با ملی فرض شدن علاقه‌ی تک تکِ افراد را برمی‌انگیزد و آن‌ها را به یک ملت تبدیل می‌کند.

به عبارت ساده‌تر پیروزی در زمینه‌هایی که مردم به صورتِ فردی به آن عشق می‌ورزند، ملتی را پدید می‌آورد و آن ملت بیش از پیش به آن «زمینه» علاقه‌مند می‌شوند. به نحو پارادوکسیکالی اگر پیروزی‌ها تکرار شود این شور و علاقه کمرنگ می‌شود و اگر شکست از پشتِ شکست بیاید حسرت کامیابی و غمِ شکست تشنگی به آن پدیده را افزون می‌‌کند. با تکرار موفقیت‌ها، ترکیبی که در نتیجه‌ی «پیروزی» ایجاد شده بود تجریه می‌شود. جمع به فرد بازتبدیل می‌شود و افراد به لاک خود یا فرهنگِ محلی پناه می‌برند.

با چنین نگاهی قهرمانی پرسپولیس در آسیا، اسکار گرفتن اصغر فرهادی، دانشگاه صنعتی شریف و حتی خودرو شاهین و تارا در ایران ملی محسوب می‌شوند، در حالی که قهرمانی رئال مادرید در اروپا، دانشگاه کلمبیا نیویورک، موفقیت‌های استیون اسپیلبرگ در سینمای آمریکا و خودروی آئودی در آلمان ملی محسوب نمی‌شوند.

اما چرا؟

گفتیم که ملی بودن یک پدیده به معنای آن است که آن پدیده با برانگیختن عشق و علاقه‌ی مشترک افراد آن‌ها را به هم نزدیک می‌کند. مثلا مردم ایران فوتبال، سینما، اتوموبیل و دانشگاه‌های طراز اول را دوست دارند. در عین حال اگر قهرمان اسکواش دنیا شویم، احتمالا شوری ملی ایجاد نمی‌شود، چون علاقه‌ای نسبت به آن وجود ندارد.

در عینِ حال ما در ایران به چیزهایی علاقه‌مندیم که در هیچ یک از آن‌ها یک مدعی جهانی نیستیم. ما عاشقِ فوتبال، سینما، اتوموبیل، دانشگاه طراز اول و موسیقی پاپ هستیم ولی در سطحِ جهانی در همه آن‌ها ناکام هستیم. به عبارتی ما عاشق چیزهایی هستیم که در آن شکست‌خورده محسوب می‌شویم!


اگر در اسپانیا قهرمان شدن رئال مادرید در اروپا برای بار سیزدهم جوی ملی ایجاد نمی‌کند به دلیل آن است که این کشور مدعی اصلی فوتبال جهان است. تیم ملی این کشور و باشگاه‌های مختلف آن آنقدر قهرمان مسابقات مختلف شده‌اند که حساب کار این عناوین از دست‌شان در رفته است.

اگر فارغ‌التحصیلان دانشگاه کلمبیای نیویورک به محلِ تحصیلشان فخر نمی‌فروشند، به آن دلیل است که تعداد دانشگاه‌های آمریکایی که در لیست ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا، بالاتر از این دانشگاه هستند، دو رقمی است.

اگر اسپیلبرگ در آمریکا با همه‌ی آن عظمت نماد سینمای آمریکا نیست به این دلیل است که ده‌ها نفر مانند اسپیلبرگ در سینمای آمریکا وجود دارند و اگر مدلِ جدید آئودی در آلمان ولوله‌ای ایجاد نمی‌کند به دلیل آن است که سابقه‌ای صد و چند ساله از عملکرد درخشان بنز و ب‌ام‌و وجود دارد، ورنه در همان آلمان هم هنگامی که خودرو فولکس‌بیتل توسط هیتلر به عنوانِ اولین خودروی اقتصادی و قابل‌ِ استفاده برای عموم معرفی شد، آلمانی‌ها آن را یک موفقیت ملی محسوب کردند.

تولید اولین نمونه‌های فولکس بیتل برای آلمانی‌ها موفقیتی ملی بود
تولید اولین نمونه‌های فولکس بیتل برای آلمانی‌ها موفقیتی ملی بود


در ایران هم یک چشم پادشاه است. برای کشوری که در تاریخ سینمای خود ۲۰ فیلم درجه یک نساخته، موفقیت فرهادی در کن و اسکار یک دستاورد ملی است. برای کشوری چون ایران که مردمش دانشگاه را با دانشگاه‌های آزاد، پیام‌نور و علمی‌کاربردی مز‌مزه کرده‌اند، حضور دانشگاه صنعتی شریف در بین ۲۰۰ دانشگاه برتر قطعا یک دستاورد است.

آن‌هایی که فضای دهه ۶۰ را تنفس کرده‌اند، می‌دانند که تولید خودرویی چون تارا یا دنا پلاس چه موفقیتی است
آن‌هایی که فضای دهه ۶۰ را تنفس کرده‌اند، می‌دانند که تولید خودرویی چون تارا یا دنا پلاس چه موفقیتی است


با چنین روالی بدیهی است که ساختِ خودروهای تارا و شاهین هم لنگِ کفش کهنه‌ای باشد که در بیابان صنعتِ خودروسازی ایران غنمیت به نظر ‌می‌رسد؛ یا قهرمانی احتمالی پرسپولیس یا هر تیمی از ایران در فوتبالِ آسیا برای فوتبالی که ۴۰ سال است موفقتی در فوتبال آسیا نداشته حتی برای تیم‌های رقیب نیز دستاوردی ملی باشد. در شهر کورها یک چشم پادشاه است...


ایراننقد اجتماعیتوسعه ملیصنعتغرور ملی
ایده‌پرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینه‌های روانشناسی، سرمایه‌گذاری، کسب‌وکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا می‌نویسم. سایتم: aliheidary.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید