ویرگول
ورودثبت نام
علی حیدری
علی حیدری
خواندن ۱۳ دقیقه·۲ سال پیش

۱۲ فیلمی که برای موفقیت در کسب ‌و کار باید ببینید!


کارآفرینی و کسب‌وکار دنیای عجیب و غریبی دارد. اگر به عنوان یک کارآفرین شروع به کار و فعالیت کنید خواهید دید که هر روز مطلب جدیدی یاد می‌گیرید و همزمان با این یادگیری رشد و پیشرفت می‌کنید و در مسیر جدیدی قرار می‌گیرید. فیلم‌ها درس های زیادی در رابطه با ابعاد مختلف زندگی از جمله کسب و کار به ما می دهند و یک کارآفرین با دیدن فیلم‌های کسب‌وکار نکات مفیدی را در خواهد یافت. ۱۲ فیلم پیش‌ رو ایده‌ها و نکات خوبی برای راه‌اندازی یا مدیریت یک کسب‌وکار موفق در اختیار شما قرار می دهند.


۱. وال‌استریت


وال استریت (به انگلیسی: Wall Street) فیلمی به کارگردانی الیور استون محصول سال ۱۹۸۷ آمریکا است.

دنباله این فیلم وال استریت: پول هرگز نمی‌خوابد در سال ۲۰۱۰ منتشر شد.

فیلم به قصد افشای پلیدی‌های دنیای بورس ساخته شده است. فیلم پرده از راز و رمزهای دنیای تجارت برمی‌دارد و نشان می‌دهد چگونه شعارهایی مانند «پول همه چیز است» و «حرص وطمع باعث پیشرفت می‌شود» می‌تواند فرد را به سوی تباهی سوق دهد. داستان فیلم در مورد یک کارگزار بورس است که باید از بین معیارهای کار و زندگی پدرش و قهرمان وال‌استریت (گوردون گکو) یکی را انتخاب کند. فیلم داستان شخصی به نام بادفاکس را روایت می‌کند. او یک فعال بازارهای مالی و کارگزار جاه‌طلب بورس است که برای موفقیت به هر کاری دست می‌زند. بادفاکس برای موفقیت در وال‌استریت و پولدار شدن سختی‌ها و از جان‌گذشتگی‌های زیادی را تجربه می‌کند. اما یک موضوع بنیادین را در نظر نگرفته است...

شرح داستان: قطعا کسی را پیدا نمی کنید که با وال استریت آشنا نباشد. به جرات می توان گفت که حداقل تا چند سال پیش کل بازار مالی دنیا از آنجا کنترل می‌شد. بدون شک باید گفت وال استریت یکی از برترین فیلم‌های کارآفرینی برای همه‌ی زمان‌ها است. این فیلم روایتگر داستان یک مرد جوان و جاه‌طلب است که در نظر دارد با کسب ثروت، سبک زندگی مرفهی را در پیش گیرد.از آنجا که بسیاری از معاملاتی که در وال استریت انجام می شود غیرقانونی و کثیف است، این فیلم تلاش می کند تا به شما بگوید که روحتان را به پول نفروشید و در عین حال مدیریت پول و پرتفو (سبد سهام و سرمایه‌گذاری) را به شما آموزش می دهد.

مخاطب با دیدن فیلم در میابد که برای رسیدن به موفقیت و سود نباید هرکاری را انجام داد و همچنین می‌فهمد که معیارهای اخلاقی و انسانی اهمیت زیادی در کارآفرینی دارند.


۲. شبکه اجتماعی


شبکه اجتماعی (به انگلیسی: The Social Network) فیلمی درام به کارگردانی دیوید فینچر محصول سال ۲۰۱۰ ایالات متحده آمریکاست. این فیلم دربارهٔ ایجاد شبکه اجتماعی فیس بوک و زندگی مارک زاکربرگ خالق این سایت در اینترنت و بر اساس کتابی با نام میلیاردرهای تصادفی نوشته بن مزریک (Ben Mezrich)، ساخته شده است.

در این فیلم علاوه براینکه یک داستان جالب از مارک زاکربرگ و اینکه چطور از یک دانشجوی خجالتی تبدیل به مدیرعامل یک استارت‌آپ جهانی می‌شود روایت می‌شود، نکاتی درباره‌ی تلاشِ مداوم در کنار انعطاف‌پذیری، برای درست پیش بردن یک کسب‌وکار به مخاطب عرضه می‌شود.

داستان فیلم:‌ در سال ۲۰۰۳، مارک زاکربرگ، دانشجوی دانشگاه هاروارد، بعد از شکست در برقراری رابطه با یکی از دخترهای خوابگاه به نام اریکا، به اتاقش پناه می‌برد و وب‌سایتی به نام فیس‌مش درست می‌کند که در آن اعضای سایت می‌توانند به دختران دانشگاه از نظر جذابیت‌شان نمره دهند. سایت خیلی زود مورد توجه قرار می‌گیرد تا این‌که سرورهای سیستم پایگاه اینترنتی دانشگاه مختل می‌شود. زاکربرگ شش ماه از تحصیل محروم می‌شود و وقتی بازمی‌گردد، همه او را می‌شناسند. دوقلوهای وینکِلواس او را استخدام می‌کنند تا وب‌سایتی مخصوص دوست‌یابی برای آن‌ها درست کند و بعد از بروز اتفاقاتی، وب‌سایت فیس‌بوک خلق می‌شود که رفته‌رفته مورد توجه پانصد میلیون نفر در سراسر دنیا قرار می‌گیرد.

۳. در جستجوی خوشبختی



در جستجوی خوشبختی (به انگلیسی: The Pursuit of Happyness) فیلمی درام و زندگینامه‌ای محصول ۲۰۰۶ ایالات متحده آمریکا به کارگردانی گابریل موچینو است. داستان فیلم بر اساس بی‌خانمانی حدوداً یک‌سالهٔ کریس گاردنر است که ویل اسمیت نقش وی را بازی می‌کند.

ماجرای فیلم براساس داستان واقعی از زندگی کریس گاردنر شکل گرفته است. در این فیلم تلاش بی‌وقفه‌ی پدر و پسری بی‌خانمان برای رسیدن به آرزوهای‌شان را مشاهده می‌کنیم.

داستان فیلم: این فیلم داستان واقعی کریس گاردنر سیاه پوست، خرده فروش اسکنرهای پزشکی در سال ۱۹۸۱ است که به همراه لیندا و پسر کوچکش، کریستوفر، در سانفرانسیسکو زندگی بسیار سختی دارند. وضع مالی کریس بسیار بد است. او که توانایی پرداخت اجاره خود را ندارد، صاحبخانه‌اش بیرونش کرده و از این رو لیندا نیز او را ترک می‌کند. کریس که هم باید پدر خوبی باشد و هم خرج کریستوفر را تأمین کند، دچار مشکل شده است. کریس سعی می‌کند در شرکتی استخدام شود و از سویی باید کریستوفر را حفظ کند؛ مبارزه سختی برای زندگی کردن پیش روی کریس قرار دارد.


۴. ممنون که سیگار می‌کشید!


ممنون که سیگار می‌کشید (انگلیسی: Thank You for Smoking) فیلمی در ژانر کمدی-درام و کمدی به کارگردانی جیسون رایتمن است که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد.

اگر می‌خواهید در بازاریابی و فروش هر کالایی مهارت کسب کنید، فیلم را ببینید.

این فیلم روایتگر داستان فردیست که علاوه بر کارآفرینی، هوش و زیرکی و انعطاف‌پذیری بالایی دارد. او روش جدید و موثری برای فروش خود خلق می‌کند. با دیدن این فیلم شما متوجه می‌شوید که مدیریت بحران، روابط عمومی و فنون مذاکره چقدر در زندگی اهمیت دارد.

شرح بیشتر اینکه: شخصیت اصلی این فیلم نیک نیلر را که آقای آرون آکهارت بازیگر سرشناس هالیود بازی می کند. یک فروشنده و در واقع یک متقاعد کننده حرفه ای است. او با توانایی خاص خودش به توجیه درست بودن فعالیت شرکت های دخانیات می پردازد. و در اصل کار این شرکت‌ها را موجه نشان می دهد. او در عین حال می کوشد تا برای پسر جوانش، «جویی» (برایت) پدر خوبی باشد…

نیک سخنور و مذاکره‌کننده‌ای ماهر است و با اتکا به همین ویژگی خود اهدافش را به پیش می برد. و با استفاده از فن مذاکره به صورت کاملا خلاقانه استدلال ها را به گونه ای می چرخاند که در چالش برانگیزترین شرایط نیز از صنعت سیگار دفاع کند.

این فیلم به شما نشان می دهد؛ برای آنکه بتوانید محصولی را به دیگران بفروشید هم می توانید با آن ها مذاکره و هم مجادله کنید. اما نتیجه هر یک از این رویکردها با دیگری بسیار متفاوت خواهد بود.

شرکتی که نیک در آن مشغول به کار است برای منحرف کردن اذهان از کار اصلی‌شان (که فروش دخانیات است.) نام «مرکز مطالعات توتون و تنباکو» را برای خود انتخاب کرده است!

نیک در پوشش این موسسه تحقیقاتی مقالاتی را در زمینه فواید نیکوتین و توتون منتشر کرده و سود زیادی را عاید سرمایه گذاران در این صنعت می‌کند!

فیلم ممنونم که سیگار میکشی، یکی از فیلم هایی است. که می توان در زمینه مذاکره و متقاعد سازی و آموزش نکات مهم این درس ها تماشا کرد. نحوه متقاعد سازی برای جذب مشتری در زمینه بازاریابی محصولی که برای سلامتی مضر است، جالب به نظر می‌رسد.

۵. آپولو ۱۳


آپولو (به انگلیسی: Apollo 13) فیلمی ۱۴۰ دقیقه‌ای به کارگردانی ران هاوارد با بازی تام هنکس محصول کشور ایالات متحده آمریکا است.

این فیلم شامل اهمیت مدیریت بحران، حفظ وضعیت موجود و جلوگیری از بحرانی‌تر شدن شرایط و همچنین ضرورت همکاری اعضا برای یافتن راه‌حل مناسب در شرایط بحرانی هستیم. فیلم ۲ محور اصلی دارد: اول: پروژه‌ها در عمل چگونه مدیریت می‌شوند؟ دوم: پروژه‌‌ها چرا و چطور شکست می‌خورند؟

داستان فیلم در مورد پروژه آپولو ۱۳ است. در این پروژه برای بار سوم قرار بود که انسان روی ماه فرود آید، ولی با منفجر شدن کپسول‌های انرژی، آن‌ها از انجام عملیات منع شدند تا بتوانند با باقی سوخت مسیر رو به سمت زمین راطی کنند. در این فیلم به گونه‌ایی درام با مضامین حماسی از زمان آمادگی فضانوردان تا بازگشت آنان به زمین را به تصویر می‌کشد.



۶. ۱۲ مرد خشن


در این فیلم گروهی ۱۲ نفره از مردانی را می‌بینیم که در تلاش هستند شیوه‌ای برای اجماع و تصمیم‌گیری جمعی پیرامون موضعی حیاتی را پیدا کنند. این فیلمی درباره‌ی مذاکره و مکانیسم تصمیم‌گیری جمعی براساس معیارها و قضاوت‌های مختلف است. موضوع فیلم قابلیت تعمیم به دنیای کسب‌وکار را هم دارد.

۱۲ مرد خشمگین فیلمی درام- حقوقی محصول سال ۱۹۵۷ آمریکاست که بر اساس داستانی تلویزیونی به همین نام نوشته رجینالد رز و به کارگردانی سیدنی لومت ساخته شده‌است. داستان دربارهٔ هیئت منصفه دادگاهی متشکل از دوازده نفر است که بایستی دربارهٔ گناهکار بودن یا بی‌گناهی جوانی به اتهام قتل تصمیم‌گیری کنند. فیلم به دلیل اینکه تنها از یک لوکیشن در بیشتر طول فیلم و دوازده بازیگر اصلی استفاده کرده‌است مورد توجه است.

شرح بیشتر اینکه: نوجوانی هجده ساله از اهالی آمریکا لاتین متهم به قتل پدرش گردیده‌است. شواهد نشان می‌دهد او با ضربات متعدد چاقو پدر خود را به قتل رسانده‌است، گرچه نوجوان که به نظر ضعیف و افسرده حال می‌رسد این اتهام را قبول ندارد با این حال وجود چاقویی در محل وقوع حادثه که به ظاهر متعلق به نوجوان مذکور است و او ادعا می‌کند آن را مدتی قبل گم کرده و خبری هم از محل آن نداشته‌است، به عنوان مدرک جرم، دلیلی برای مجرم شناختن او از سوی دادگاه شده‌است. حال دوازده مرد از طبقات مختلف اجتماعی به عنوان اعضای هیئت منصفه دادگاه، مأمور تصمیم‌گیری نهایی دربارهٔ این پرونده شده‌اند. اگر آن‌ها فرد متهم به قتل را محکوم نمایند، وی باید روی صندلی الکتریکی اعدام شود.

۷. همشهری کین


همشهری کِین (به انگلیسی: Citizen Kane) یا شهروند کین، فیلم درام رازآلود به کارگردانی اورسن ولز و محصول سال ۱۹۴۱ آمریکا است.

داستان فیلم:‌ زمانیکه چارلز فاستر کین، غول ثروتمند روزنامه دار، می‌میرد تنها یک کلمه می‌گوید: «غنچهٔ رز».

این فیلم در مورد خطرات حرص و طمع و شیوه‌های غیراخلاقی در بیزینس هشدار می‌دهد. فیلم به ما می‌آموزد که گاهی موفقیت بهای سنگینی دارد؛ باد آورده را باد می‌برد و در کسب‌وکار هدف وسیله را توجیه نمی‌کند.

تهیه‌کننده فیلم مستند زندگی کین از گزارشگر تامسون می‌خواهد تا دربارهٔ زندگی و شخصیت کین تحقیق کند و به ویژه معنای کلمه آخر پیش از مرگش را کشف کند. تامسون با دوستان و بستگان کین مصاحبه می‌کند و داستان کین در رشته‌ای از گذشته‌نما (فلاش بک) شکل می‌گیرد. ابتدا او به همسر دوم کین سوزان الکساندر مراجعه می‌کند. اما او که از حال مساعدی برخوردار نیست…. همشهری کین روایت برگشتن انسان‌ها به دنیای معنوی کودکانه‌شان و پوچی مادیات است.


۸. پدرخوانده


فیلم داستان یک خانواده‌ی مافیایی در نییورک به سرکردگی ویتو کورلئونه را نشان می‌دهد.

فیلم پدرخوانده بر اهمیت ایجاد و حفظ روابط و شبکه‌ها و نیز قاطعیت رهبری و برنامه‌ریزی مناسب در کسب‌وکار تاکید دارد.

پدرخوانده (انگلیسی: The Godfather) یک فیلم جنایی آمریکایی در سال ۱۹۷۲ به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا است که فیلم‌نامه‌اش را به همراه ماریو پوزو نوشت؛ این فیلم بر پایهٔ رمان به همین نام از پوزو است که پرفروش‌ترین رمان ۱۹۶۹ شد. مارلون براندو، رابرت دنیرو و آل پاچینو از ستارگان این فیلم هستند. داستان این فیلم از ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق می‌افتد و به شرح حال خانواده کورلئونه تحت پدرسالار ویتو کورلئونه (براندو) می‌پردازد که بر تحول پسر کوچکش، مایکل کورلئونه (پاچینو) از یک خانوادهٔ خارجی بی‌رحم تا رئیس مافیای ظالم تمرکز دارد.

فیلم در جشن عروسی کانی، دختر دون ویتو کورلئونه، با کارلو ریزی در لانگ بیچ نیویورک، لانگ آیلند در اواخر تابستان ۱۹۴۵ شروع می‌شود. وقت پدرخوانده برای شنیدن خواهش‌های دوستان و زیردستان چاپلوس پر شده‌است. یکی از این خواهش‌ها را پسر (خوانده) او، جانی فونتن خواننده (که گویی شخصیت او از فرانک سیناترا الهام گرفته شده‌است) مطرح می‌کند. او به نفوذ کورلئونه برای گرفتن یک نقش در فیلمی که توسط جک ولتز تهیه می‌شود، احتیاج دارد. دون کورلئونه به او اطمینان خاطر می‌دهد که همه چیز را درست کند.

در این میان، مایکل، کوچک‌ترین پسر دون، از خدمتش در جنگ جهانی دوم بازگشته‌است و به همراه دوست دخترش وارد جشن عروسی می‌شوند. کمی بعد وکیل خانواده، تام هاگن، وارد فیلم می‌شود. او بی‌خانمانی آلمانی-ایرلندی و دوست سانی، پسر بزرگ دون کورلئونه، بوده‌است. دون، هاگن را در کودکی به خانه آورده و مانند پسر خودش او را بزرگ کرده‌است.

۹. نفوذی

نفوذی (به انگلیسی: The Insider) یک فیلم درام آمریکایی محصول سال ۱۹۹۹ است مایکل مان آن را کارگردانی کرده‌است و آل پاچینو، راسل کرو، از ستارگان اصلی فیلم هستند.

اخلاقیات و درستکاری در قلب تجارت جای دارند، حفظ این ارزش‌ها در مدیریت به اندازه‌ی دستیابی به اهداف اهمیت دارند. تاکید بر اخلاقیات صرفا یک موعظه‌ی اخلاقی و عرفی نیست. بلکه کنش اخلاقی در یک کسب‌وکار، واکنش اخلاقی بازیگرانی که با کسب‌وکار تعامل دارند را موجب می‌شود و البته برعکس این قضیه هم صادق است. بنابراین رعایت اصول اخلاقی در کسب‌وکار یک قاعده‌ی اخلاقی و فایده‌محور است.

این فیلم بر اساس داستان ساخت یکی از قسمت‌های برنامهٔ گفتگو محور ۶۰ دقیقه (پخش شده/در حال پخش از شبکه سی‌بی‌اس آمریکا) ساخته شده‌است. این قسمت شصت دقیقه مربوط به افشاگری جفری ویگاند است که اطلاعات و افشاگری‌های مهمی دربارهٔ پشت پردهٔ صنعت تنباکو و دخانیات در ایالات متحده را برملا می‌کرد. این قسمت از برنامهٔ ۶۰ دقیقه ابتدا با حذف بخش‌هایی از آن در نوامبر سال ۱۹۹۵ میلادی بر روی آنتن رفت اما در فوریهٔ سال بعد به صورت کامل و بدون سانسور پخش شد.



۱۰. بالا در آسمان up in the air


در این فیلم با یک کارمند منابع انسانی سر و کار داریم که با رویه‌ای عجیب خبر اخراج افراد از شرکت‌های مختلف را به آن‌ها ابلاغ می‌کند. فیلم در مورد دنیای مدیریت منابع انسانی و مهارت‌های ارتباطی الهام‌بخش ظاهر می‌شود. فیلم نشان می‌دهد که در کسب‌وکار دست بالای دست بسیار است و از هر دستی بدهید از همان دست می‌گیرید!

بالا در آسمان یا پا در هوا (به انگلیسی: Up In The Air) نام یک فیلم کمدی-درام عاطفی به کارگردانی جیسن رایتمن، محصول سال ۲۰۰۹ آمریکا است. این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته ی والتر کرین می‌باشد. داستان بر روی شرکت دانسیزر و سفرهای رایان بینگام (جرج کلونی) متمرکز شده‌است.

رایان بینگهام (جرج کلونی) مردی است که به خاطر نوع شغلی که دارد مدام و به طور پیوسته در حال مسافرت با هواپیماست ، و سفرهای طولانی هوایی جزئی از زندگی او شده‌است. شغل او ، ابلاغ خبر اخراج شدن به کارمندهای شرکت‌هایی است که مدیران آنها توانایی اخراج آنها را ندارند.

او در یکی از سفرهایش با شخصیت بی‌ثبات دیگری مانند خودش یعنی زنی به نام آلکس (ویرا فارمیگا) آشنا می‌شود که او هم مثل خودش آدمی بی‌ قید است.

. روزی به رایان خبر می‌رسد که مدیران شرکت‌ها دیگر قصد ابلاغ خبر اخراج کارمندان را به شیوه رایان ندارند. دختری به نام ناتالی کینر (آنا کندریک) دستگاهی را وارد شرکت می‌کند که با آن دستگاه مدیران از همان جایی که نشسته‌اند می‌توانند کارمندان خود را اخراج کنند. رایان تا حد توانش جلوی عملی شدن این تصمیم را می‌گیرد...

۱۱. محیط اداره


محیط اداره (به انگلیسی: Office Space) فیلمی کمدی به کارگردانی و نویسندگی مایک جاج محصول سال ۱۹۹۹ آمریکا است.

فیلم داستان کمدی کارمندان یک شرکت است که از کارشان متنفرند و تصمیم می‌گیرند که بر ضد رئیس حریصشان شورش کنند. فیلم نحوه‌ی مدیریت غلط یک کسب‌وکار و عواملی که کارمندان یک شرکت را ناراضی می‌کند را به زبانی طنز بیان کرده است.

۱۲. کارآموز


کارآموز (انگلیسی: The Intern) فیلمی کمدی به کارگردانی نانسی مایرز است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. در این فیلم بازیگرانی همچون رابرت دنیرو، ان هتوی، ایفای نقش کرده‌اند.

داستان فیلم: بنجامین ویتاکر (دنیرو) بازنشسته‌ای است که از حدود سه سال پیش در غم از دست دادن همسرش به سر می‌برد. او که چندان از بی‌کار بودنش خرسند نیست، تصادفاً تبلیغ یک شرکت فروش اینترنتی لباس مبنی بر استخدام کارآموز باتجربه (سالخورده) را می‌بیند. بعد از آن وی به عنوان کارآموز، دستیار شخصی جولز آستین (هتوی) مدیر عامل شرکت می‌شود که بسیار در کار خود غرق شده و زندگی خصوصی و اجتماعی آشفته‌ای دارد. بن با تثبیت خود در کنار جولز به کمک او می‌شتابد.

۱۳. جابز


فیلمی است که در آن به زندگی‌نامه مدیر عامل سابق اپل، استیو جابز طی سال‌های ۱۹۷۱ تا ۲۰۱۱ پرداخته می‌شود. اشتون کوچر نقش استیو جابز را ایفا کرده است.

داستان درباره زندگی استیو جابز بین سال‌های دهه‌ی هفتاد تا اوایل قرن بیست و یکم است و به بررسی و چگونگی زندگی کاری و خانوادگی وی می پردازد. استیو جابز سالها به عنوان مغز متفکر کمپانی معروف اُپل فعالیت می کرد.

تمرکز فیلم روی زندگی استیو جابز از زمان ترک دانشگاه تا زمانی است که یکی از بزرگ‌ترین و خلاق‌ترین کار آفرینان قرن ۲۰ می‌شود است.

استیون پاول جابز کارآفرین، مخترع، بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی شرکت رایانه‌ای اپل و یکی از چهره‌های پیشرو در صنعت رایانه بود. در اکتبر ۲۰۰۳ سرطان جابز تشخیص داده شد و در اوت ۲۰۱۱ از سمت مدیرعاملی اپل استعفا داد. تیم کوک، از مدیران ارشد اپل، مدیرعامل شد و جابز به عنوان رئیس هیئت مدیره انتخاب شد. استیو جابز در نهایت بر اثر عوارض ناشی از سرطان لوزالمعده، در تاریخ چهارشنبه ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در سن ۵۶ سالگی درگذشت.




معرفی فیلمفیلم های کسب و کاراصول مذاکرهآموزش بازاریابیکسب و کار و کارآفرینی
ایده‌پرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینه‌های روانشناسی، سرمایه‌گذاری، کسب‌وکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا می‌نویسم. سایتم: aliheidary.ir
بکوش | بستر کوشش و شایستگی | bekoosh.net
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید