این کتاب یک سیلی محکم است!
زمانی که هنر شفاف اندیشیدن را میخوانید دائما یکه میخورید، این کتاب موقعیت هایی را میگوید که همگی کم و بیش در آن قرار گرفتیم، به همان شکلی که کتاب گفته درباره اون موضوع فکر کردیم و در نهایت آب پاکی را روی دستمان میریزد؛ اینکه اشتباه فکر میکردیم و دلیل آن را هم بهمان میگوید و کاملا بهت زده شویم .
از اسم کتاب چنین به نظر می آید که دنبال اندرز دادن است؛ اینکه چطوری فکر کنیم که به اشتباه نیفتیم و اگر بد بینانه ببینیم مانند کتاب های چگونه ثروتمند شویم و راههای موفقیت می باشد که اثر مثبتی بر زندگی ما به صورت بلند مدت نمیگذارد. اما خیالتان راحت این کتاب به جای اینکه بگوید چطور فکر کنیم فهرستی از سوگیری های شناختی (cognitive biases)را میگوید، اینکه چطور یک فروشنده ما رو گول میزند یا اینکه چطور در بازار های مالی افراد بی اساس به تفکرات خود بیش از اندازه مطمئن هستند.
رولف دوبلی بر این عقیده بود که ذهن ما دچار یکسری خطا و اشتباهاتی میشود، پس تحقیق و پژوهش های مختلفی را انجام داد و 99مورد از این اشتباهات رو یافت که با شناخت آنها ميتونيم به دام آنها نيفتيم.
"در دوازده ماه گذشته حدود ده هزار خبر به تو رسیده. با خودت صادق باش. یکی از آنها را نام ببر فقط یکی که بهت کمک کرده تصمیم بهتری بگیری-برای زندگی یا کار یا شغلت-و مقایسش کن با زمانی که اون رو نمیدانستی. از میان کسانی که ازشان پرسیدم، هیچ کس نتوانست به بیش از دو خبر مفید اشاره کند. نتیجه ای ناراحت کننده"
این یکی از 99 مورد خطاهای ذهنی تحت عنوان "چرا نباید اخبار را دنبال کنی" از کتاب بود. دوبلی برای هر کدام از خطاها دلایل موجهی می آورد. بیشتر دلایلش را از تحقیق های انجام شده استنتاج کرده و مابقی هم با استدلال و با تجارب شخصی خود است.
ا زنقد هایی که به این نویسنده وارد شده این است که کتاب یک بازتالیف است و چیزی جز جمع آوری و خلاصه‌‌کردن منابع دیگر نیست.
رولف دوبلی، تاجر متولد سوئیس که او در سال ۱۹۹۵، مدرک ام بی ای و دکتری خود را در رشته ی فلسفه ی اقتصاد از دانشگاه سنت گالن گرفته با وجود اتهام به سرقت ادبی یا استفاده از تحقیق دیگران اما توانایی و استعداد درک پیچیدگی ها را دارد و نوشتن این پیچیدگی ها به زبانی ساده که برای عموم قابل فهم باشد را به خوبی در کتاب انجام داده است. کتاب هنر شفاف اندیشیدن با فراهم کردن دیدگاه بهتر برای خواننده و درک خطاها یا سوگیری های غیرمنطقی، به هدف خود دست پیدا کرده است.
علیرضا زارع
