سال 1993 برایان سینگر و کریستوفر مککواری با فیلم "public access" تو جشنواره ساندنس شرکت کردن و جایزهی ویژهی داوران رو گرفتن. در حاشیهی جشنواره اتفاق مهمی میفته؛ دیدار کوین اسپیسی با برایان سینگر. نمیدونم چرا، ولی کوین پیشنهاد جالبی به برایان میده:"حاضرم تو فیلم بعدیت بازی کنم. هر قصهای که باشه."
این پیشنهاد، مقدمهی ساخت "مظنونین همیشگی" شد.
سینگر و مککواری دنبال قصه میگشتن و البته علاقهی خاصی هم به قصههای جنایی داشتن؛ ماجراهای واقعی و معماهای حل نشده.
سینگر یه ایدهی بصری داشت؛ 5 تبهکار که تو یه صف جلوی پلیس ایستادن!
خب چرا؟ چجوری باید این 5 نفر رو به هم ربط داد؟
مککواری یه ایده داشت. مردی خانوادهی خودشو میکشه و ناپدید میشه. ایدهای که از اخبار جنایی همون سالها به ذهنش رسیده بود. شخصیت شوزه با الهام از یه آدم واقعی خلق شد؛ جان لیست.
جان لیست حسابداری بود که سال 1971 بعد از کشتن مادر، همسر و سه فرزندش ناپدید شد و تا دو دهه با هویت دیگهای فراری بود. پروندهی جان خیلی خبرساز شد و خودش میتونه یه فیلم باحالی بشه ولی الان حرف من یه چیز دیگه است.
مککواری در طول پنج ماه حدود نه پیشنویس آماده کرد تا اینکه بالاخره سینگر احساس کرد حالا میشه پروژه رو به استودیوها ارائه کرد. گویا هیچ کدوم رغبتی برای ساخت نداشتن. آخر سر با کلی دردسر و دربهدری یه سرمایهگذار اروپایی برای فیلم پیدا شد.
خلاصه فیلمنامه تموم شد و برایان سینگر تو یه مصاحبه بعد از کامل شدن فیلمنامه ساختار فیلمش رو با همشهری کین مقایسه کرد و توضیح داد که در مظنونین همیشگی داستان از خلال گفتگوی بازجو و متهم روایت میشه.
سرمایهگذار برای تیم تبهکارها ترکیبی از این بازیگرا رو میخواست:
کریستوفر واکن، جف بریجز، تامی لی جونز، جیمز اسپدر، چارلی شین، جانی کش و آل پاچینو.
ولی خب خزانهای که در اختیار تهیهکنندهها بود از پس کنار هم نشوندن این آدما برنمیومد. از طرفی سینگر به کوین قول داده بود. پس قضیه منتفیه. شانس سینگر این بود که سرمایهگذارش آدم زبون نفهمی نبود.
سینگر و مککواری فیلمنامه رو یه راست فرستادن برای کوین اسپیسی. کوین هنرپیشهی خوبی بود. سه سال قبل تو فیلم گلنگری گلن راس کنار بازیگرای بزرگی مثل آل پاچینو و جک لمون کار کرده و خودی نشون داده بود. کوین فیلمنامه رو خوند و شیفتهی نقش وربال شد. خب برای همین هم میخواستنش.
بعد از صفآرایی عوامل، فیلمبرداری کلید خورد. با بودجهی نزدیک 6 میلیون دلاری و فیلمبرداری 35 روزه در لسانجلس، سن پدرو و نیویورک. اول از همه پلانهای بازجویی وربال گرفته شد. به گفتهی کوین فیلمبرداری این صحنهها کمتر از یه هفته طول کشید.
یکی از معروفترین صحنههای این فیلم صف کشیدن خلافکارا تو ادارهی پلیسه.
هر کس باید به شیوهی خودش جملهی "کلیدا رو بده به من" رو بیان کنه. ولی بازیگرا نمیتونستن جلوی خندهشون رو بگیرن و مدام سوتی میدادن. آخر سینگر با ترکیب این سوتیها و برداشتهای درست، سکانس باحالی درآورد.
سال 1995 مظنونین همیشگی اکران شد و با فروش 34 میلیون دلاری موفقیت خوبی توی گیشه تجربه کرد.
فیلمی که هم نظر مثبت منتقدها رو جلب کرد و هم توی اسکار موفق به کسب دو جایزه شد؛ فیلمنامهی اورژینال و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد.
نمیدونم دیدار کوین و برایان تو جشنواره ساندنس تصادفی بوده یا نه، ولی شاید بشه این دیدار رو مهمتر از جایزه ویژه داوران دونست.
بازی کوین اسپیسی تو این فیلم شاید اولین درخشش اون به عنوان یه بازیگر ماهر بود. موفقیتی که راه رو برای ایفای نقشهایی مثل جک وینسنس، لستر برنام و این اواخر فرانک اندروود هموار کرد.
پینوشت: بابت شیوه نوشتارم معذرت میخوام. تلاش میکنم همونطور که حرف میزنم تایپ کنم. هم صمیمیتش بیشتره هم سرعت ردیف کردن مطلب :)
امیدوارم خوندنش هم راحت باشه و دلنشین.