سعی می کنم به صورت هفتگی خلاصه ای از کتابهایی که میخوانم را با شما به اشتراک بگذارم،
اکثرِ کتابها زبان اصلی بوده و خلاصه ها، ترجمه مستقیم خودِ بنده است.
کتاب Essentialism نوشته Greg McKeown نویسنده، سخنران و مشاور تجاری مشهور انگلیسی که تابعیت آمریکایی گرفته و بنیانگذار و مدیر عامل شرکت THIS، یک شرکت مشاوره دهنده و طراح استراتژی است که در سیلیکون ولی شروع به کار کرد. امروز با هم فصل اول این کتاب را مرور می کنیم.
این کتاب در مورد اهمیت دادن به چیزهایی که خیلی حیاتی هستند و دور شدن از چیزهای غیر ضروری تمرکز می کند و سعی دارد تا روشی را به خواننده بیاموزد، تا با کارِ کمتر، نتایج بهتری را کسب کند.
اولین نکته ای که در این فصل به آن اشاره می کند، این است که، به جای اینکه بپرسید می توانم همه کارها را با هم انجام دهم یا نه، از خود سوال کنید، این کاری که میخواهم انجام دهم، مهمترین کاری است که می توانم با منابع و زمان موجود خودم انجامش دهم؟
در ادامه تأکید می کند، تنها زمانی که تفکرِ اینکه میتوانید همه کارها را با هم انجام دهید متوقف کنید؛ میتوانید موقعیت حرکت به سمتِ اصلی ترین اهداف را پیدا کنید.
باید همواره این سوال را از خود بپرسید که آیا دارم روی فعالیت درستی سرمایه گذاری می کنم یا نه.
در توضیح، باید گفت که Essentialism با این هدف نوشته نشده که به شما بگوید چطور کارهای بیشتری انجام دهید، بلکه هدفِ متدِ ضرورت گرایی، این است که به شما بگوید چطور کارهای “درست” را به انجام برسانید.
در بخشی از همین فصل هم، نکته بسیار مهمی را با تصویری جالب به نمایش می گذارد:
در توضیح عکس آورده است که، شما اگر در چندین جهت انرژی بگذارید، در هر کدام به اندازه کوچکی پیشرفت می کنید، اما اگر انرژی خود را متمرکز کنید بر روی چند موضوع خاص، در آن چند زمینه، به اندازه بسیار بیشتری پیشرفت خواهید کرد.
نکته بعدی در مورد واژه “اولویت” است، به عقیده نویسنده، ما در ابتدا واژه ای به عنوان Priorities یا همان “اولویت ها” نداشتیم، بلکه در ابتدا این یک واژه مفرد و صرفا Priority (اولویت) بوده است که بعدها به خاطر اهداف سیاسی و تبلیغاتی، شکل جمعِ آن وارد واژه های انگلیسی شده است.
در بخش دیگری از این فصل اشاره می کند که بسیاری از آنهایی که در حال گذراندن هفته آخر زندگی خود بوده اند، در روزهای آخر عمرِ خود، آرزو می کردند که ایکاش زندگی خود را آنطور که خودشان دوست داشتند میگذراندند و نه برای دیگران.
در ادامه نویسنده برای ذهنیت افرادی که تفکر Essentialism دارند، سه ویژگی را بر می شمارد:
برای اینکه به نگاه Essentialims برسیم، سه مرحله را ذکر می کند:
در فصل های پیش رو تمام این موارد را به صورت جزئی مورد بررسی قرار خواهیم داد.
لازم به ذکر است در بخش بزرگی از این خلاصه نویسی ها برداشت شخصی من نیز وارد شده است و از آنجا که ترجمه مستقیم انجام شده، امکان خطا در آن وجود دارد.