ویرگول
ورودثبت نام
آقای دغدغه | علیرضا سیف
آقای دغدغه | علیرضا سیفادبیات، کتاب، سینما
آقای دغدغه | علیرضا سیف
آقای دغدغه | علیرضا سیف
خواندن ۲ دقیقه·۱۴ روز پیش

مرا اندر صفاهان بود کاری

ویس و رامین؛ فخرالدین اسعد گرگانی
ویس و رامین؛ فخرالدین اسعد گرگانی


یکی از گنجینه‌های قدرنادیده ادبیات فارسی "ویس و رامین" است. به نظم درآمدن این عاشقانه سرکش، پیشنهاد حاکم وقت اصفهان "ابوالفتح مظفر نیشابوری" بوده و فخرالدین اسعد گرگانی داستان کهن‌اش را بدل به منظومه‌ای ماندگار کرد. جالب‌تر این که همین اثر، هم ویس و و رامین، هم فخرالدین را جاودانه می‌کند. این شاعر گرگانی در اصفهان اثری و خبری از خود به جای می‌گذارد و پس از اصفهان اثر و خبر چشمگیری از او نمی‌نماند.

دوره شاعری و نامداری‌اش برابر بوده است با عهد سلطان ابوطالب طغرل‌بیگ بن میکائیل بن سلجوق(طغرل سلجوقی؛ ۴۲۹- ۴۵۵هجری)؛ از گفتار وی پیداست که در فتح اصفهان و توقف چند ماهه در آن شهر با سلطان طغرل‌بیگ همراه بوده و پس از آن که سلطان از اصفهان به قصد تسخیر همدان راهی می‌شود:

فرود آمد شهنشه در کهستان
کهستان گشت خرم چون گلستان

روان گشت از کهستان روز دیگر
به کوهستان همدان رفت یک‌سر


فخرالدین در اصفهان کاری داشت:

مرا اندر صفاهان بود کاری
در آن کارم همی شد روزگاری


و با عمید ابوالفتح مظفر نیشابوری که از جانب طغرل بیگ حکومت اصفهان یافته بود باقی ماند. تا زمستان سال ۴۴۳ را در آن شهر به سر برد. وقتی حاکم اصفهان حرف ویس و رامین را پیش می‌‌کشد:

مرا یک روز گفت آن قبلهٔ دین
چه گویی در حدیث ویس و رامین

از این گفتگو پیداست این داستان هزار سال پیش محبوب و رایج بوده است:

که می گویند چیزی سخت نیکوست
درین کشور همه کس داردش دوست

ندیدم زان نکوتر داستانی
نماند جز به خرّم بوستانی

ولی زبانش پهلوی است:

ولیکن پهلوی باشد زبانش
نداند هر که برخواند بیانش

در ادامه شاعر از بازآفرینی افسانه به زبان شعر و گسترش و گستردن داستان با تکیه بر قدرت شعر می‌گوید:

فسانه گرچه باشد نغز و شیرین
به وزن و قافیه گردد نوآیین

سخن باید که چون از کام شاعِر
بیاید در جهان گردد مسافر

حاکم پس از این گفت‌وشنود مشتاق‌تر است و شاعر کمر همت برای بازآفرینی می‌ببندد:

زمن در خواست او کاین داستان را
بیارا همچو نیسان بوستان را

میان بستم بدین خدمت که فرمود
که فرمانش ز بختم زنگ بزدود

بغداد در عصر عباسیان زبانزد تاریخ و قصه‌هاست اما فخرالدین پس از فتح و به واسطه حکومت طغرل و گماشتگانش، اصفهان را برتر و رشک‌برانگیز از بغداد می‌شمارد:

چه خواهی نیک‌تر زین ای صفاهان
که گشتی دار ملک شاه شاهان

همی رشک آرد اکنون بر تو بغداد
که او را نیست آنچه ایزد تو را داد

چنین شد که فسانه‌ای به شاهکاری ادبی بدل گشت و از اصفهانِ سلجوقی به یادگار ماند.

یکم آذرماه روز اصفهان عزیزم خجسته باد.

✍ آقای دغدغه | علیرضا سیف


#ادبیات #کتاب

اصفهانعاشقانه
۰
۰
آقای دغدغه | علیرضا سیف
آقای دغدغه | علیرضا سیف
ادبیات، کتاب، سینما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید