توی این متن براتون درباره بازی/شخصیتی نوشتم که هرچقدر بگم بازم کمه، اصلا کلمات یاری نمیکنه مقدمهای درخور بنویسم!
Developer: Insomniac Games
Composer: John Paesano
Publisher: Sony Interactive Entertainment
Mode: Single-player video game
Awards: BAFTA Games Award for Music
Platforms: PlayStation 5, PlayStation 4
اینسومیاک بار دیگر ثابت کرد مهم نیست توی چه ژانر و محیطی دارید نقل داستان میکنید، شما توانایی یک داستان سرایی کاملا با محتوا، درام و تاثیرگذاری داشته باشید.
شما در نقش مایلز هستید، اسپایدر من تازه کار و بیتجربه که کنار پیتر پارکر سعی دارید نیویورک رو نجات بدید و از شانس خوبتون هم پیتر سفر کاری داره و برای 4 هفته پیشتون نیست که تمام بلاهای نیویورک توی همین 4 هفته رخ میده.
احساس میکنم که پلات داستانی از آخر به اول نوشته شده، هرچقدر که داخل بازی پیشروی میکنید، بازی از لحاظ داستانی عمیقتر میشه و از حالت کلیشهای سوپرهیرویی در میآد اما پایان بازی یک چیز دیگست. پایانی قابل درک که همگی در روابط دوستی هامون تجربهاش کردیم و به شکل شاهکاری در قالب اسپایدرمن گنجونده شده. (ای کاش بحث اسپویل نبود و احساساتم رو درباره این پایان بیان میکردم) اینکه Underground علیه Roxon قیام میکنه به علت اینکه Nuform (دستگاه ابدایی Roxon برای ایجاد جریان برق) باعث بیماری میشه و Krieger (رئیس Roxon) از این قضیه باخبره اما به دلیل پول نمیخواد این پروژه رو ببنده به خودی خود یک داستان معمولیه، چیزی که پایان این بازی رو جذاب میکنه ارتباط Phin (دوست صمیمی مایلز) با Tinkerer و این دعوای Roxon هست.
وقتی که این بازی رو برای اولین بار بازی کردم، از لحاظ داستانی واقعا کیف نکردم و نا امید شدم، اصلیترین علت این ماجرا این که شخصیت پردازیها کمی لنگ میزنه، بک گراند، انگیزه و چرایی شخصیتها مبهمه.
از این مورد هم بگذریم باز یک مشکل بزرگتر میبینیم، هیچ خبری از یک ویلیان بزرگ و اساسی که عطش آدم رو برای نابود کردنش بیشتر کنه نیست! پلات بازی 3 گزینه برای یک ویلیان خوب داشت. Tinkerer، Krieger و Aaron Davis. Tinkerer برای پایان عاطفی بازی خرج شد، Davis هم که عموی مایلز هست و باید مکمل مثبت مایلز باشه پس Krieger میمونه! کلا Krieger پشت پرده همه قضایا هست و سرجمع توی 2 سکانس به طور عملی با مایلز برخورد داشت و عصاره شرارتش رو ریخت وسط. ای کاش اینسومیاک به این شخصیت بیشتر پرداخته بود تا این مشکل ویلیان هم تا حدودی حل میشد.
بهترین بخش بازی گیم پلی و کات سینهای سینماتیک بازی هست. اینسومیاک مثل همیشه این بخش رو ترکونده و به سطح بالاتری برده. گیم پلی اکشن بازی به لطف انیمشن و تیک داونهای خاص مایلز خیلی لذت بخشتر و دیدنیتر شده. چیزی که گیم پلی رو از حالت تکراری بودن این نوع فایت استایل در میآره دو قابلیت اختصاصی مایلز یعنی Venom Power و camouflage هستش. در بعضی از نقدها اشاره شده که این دو قابلیت تاثیر خاصی توی گیم پلی نمیذاره، تا حدودی هم حق دارن چون تاثیر بنیادی نداره اما میتونه کمی تنوع به بازی ببخشه. به قدری این دو ابیلیتی و انیمیشنهای فایت مایلز فان و نرم طراحی شدن که فقط دوست دارید فایت تموم نشه. بعد از دوبار بازی کردن این بازی همچنان فایت استایل لذت بخشی رو برام تداعی میکنه، این مورد باعث شد که به Side misionها بیشتر ترغیب شم و با یک شگفتی دیگهای مواجه شدم.
تنوع Side missionها بالائه اما همگی ویژگی مشترکی دارند که باعث متمایز شدنشون از بقیه side misionها در بازیهای دیگه میشه و اون هم روح قضیه است. این ساید میشنها باعث میشن که مایلز شهر و توانایی خودش رو بیشتر بشناسه و همین مورد باعث افزایش ارزش داستانی میشه. دو دسته ساید میشن HaloTrainig و FNSM App از همه بیشتر توجهمون رو جلب کرد. Halo Trainig ماموریتهایی که پیتر پارکر برای مایلز طراحی که تمرینهای جذابیه برای پلیر تا با مکانیزمهای مختلف بازی دوست بشه و FNSM App هم طراحی دوست مایلز Ganke هست تا مردم برای اسپایدرمن گزارش دزدی یا خلافکاری رو بفرستن که به خودی خودش باعث سامانمندتر شدن ماموریتهای فرعی و آشنا شدن بیشتر پلیر با نیویورک میشه و یک ارزش داستانی رو خلق میکنه و باید یک بار تجربهاش کرد. در نهایت هم باید به بخش Swing اسپایدرمن برسیم و باید بگم که مثل همیشه عالیه اما با طراحی دوبارهSwing Poseها خیلی گشت زدن توی شهر و جابه جایی به عنوان اسپایدرمن حس و حال بهتری رو میده. مینی پادکستهای Danikast و Daily Bugle از یک نواخت شدن این مکانیزم جلوگیری کرده و تنوع خوبی رو به بازی بخشیده.
جز مورد گیم پلی و داستان چیزی که از همه بیشتر من رو برای بازی کردن برای بار دوم تشویق و ترغیب کرد دیالوگها و Voice Actingهای بینظیر این بازی بود. واقعا بازیگرها توی نقش خودشون فرورفتن و یک خروجی خوب و احساسی رو تحویل دادن، دیالوگها غنی و فان هستن و از روی پرکردن محتوا داخل بازی قرار نگرفتن. این موارد ریز اما مهم باعث میشه بیشتر داخل شخصیتها فرو برید، داستان رو بهتر درک کنید اما ای کاش موسیقی بازی کمی بهتر بود. موسیقی متن حس حال جدیدی داره که چارچوب هارو شکسته، ایده ترکیب آلاتهای موسیقی کلاسیک و مدرن خیلی جذابه ولی خروجی یک ترک متوسطی است که با کات سینها سینک نیست. قطعا موسیقی متوسط از نبودش خیلی بهتره اما میشد با موسیقی متن بهتر، عمق بیشتری به کات سینهای درام و اکشن بخشید.
اینسومیاک با ساخت این بازی به همه ثابت کرد که شخصیتهای سادهای مثل اسپایدرمن چقدر بستر خوبی برای داستان سرایی و ساخت بازی و لذت بردن برای همه افراد میتونه باشه، اتفاقی که توی چند سال اخیر با شکست مواجه شده بود. پیشنهاد میکنم که حتما این بازی رو تجربه کنید، ازش لذت ببرید و خودتون رو خوشحال کنید.
پایان عالی
گرافیک
بخش Photo Mode و منو نورپردازی اختصاصی
طراحی لباس و انیمشنها
دیالوگ و صداگذاری
ساید میشنهای جذاب
کات سینهای اکشن
تا حدودی شخصیت پردازی
موسیقی متن
تعداد کم گجتها
درجه سختی بالا چالش ایجاد نمیکنه
ضعف در هوش مصنوعی
کوتاه بودن استوری اصلی
ممنون از اینکه تا اینجا همراهی کردید، متن عملا تمومه اما به رسم همیشه چند دیالوگ از بازی براتون میذارم
People Get Stupid When They Care About Someone. Like You're Being Stupid Now - Aaron Davis
Whenever You Say Spider-Man You Always Mean The Other One. You're Spider-Man. You Can Fix This, Your Way - Ganke
Our Family Doesn't Give Up. You Know That - Rio Morales