نامه های علی و زری
نامه های علی و زری
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

وال ای و راه های نرفته اش

زری زیبای من

طی یک ماه گذشته اتفاقات زیادی افتاده. حس میکنم‌یه سری چیزا رو به چشم دیدیم. تو یه موقعیتی که قبلا نبودیم‌ قرار گرفتیم.

همیشه سعی کردم بهت ثابت کنم دوستت دارم. نشون بدم‌که چقدر برام‌مهمی. نمیدونم چرا بعضی وقتا هیچ‌جوره نمیشه. میدونی یه وقتایی تو بد مخمصه ای میفتم‌. هر کاری میکنم رو به چشم‌این‌میبینی که میخوام‌به زور ازت دلجویی کنم. فکر میکنی به خاطر دلخوریته که مثلا زودتر جواب میدم و....

در صورتی که از نظر خودم‌من یکنواختم‌ احساس درونیم همیشه یکسانه یه وقتایی نمیشه منتقلش کنم.

این سری تصمیم گرفتم اون‌جوری که تو فکر میکنی رفتار کنم. نمیدونم‌اصلا واسه تو فرقی کرد یا نه. ولی واسه من خیلی تفاوت داشت.

البته من مثل تو نیستم تو این‌جور مواقع ناراحتیم رو متوجه بشی. اگه تو حالت قبلی ناخوداگاه حسم بهت منتقل نمیشد این یکی دیگه کاملا آگاهانه س.

تو اینجور مواقع زندگیم کاملا روتین میشه. مثل وال ای!


روباتی که صبح تا شب فقط یه برنامه کاری داشت. زندگی منم همین‌میشه. یک روتین تکراری.

سه سال پیش قبل از اومدنت تو زندگیم همین وضعیت رو داشتم.

وال ای توسط ایو (حوا) از اون وضعیت نجات پیدا کرد و ناجی من‌تو بودی. تو بودی که باعث شدی کورسوی امیدی توی زندگیم‌بوجود بیاد. تلاشی کنم‌برای پیشرفت. برای سر و سامون گرفتن.

وقتی نیستی دلم‌تنگ میشه برات. تو راست میگی حرفات تا ابد تو ذهنمه

اون عزیزم‌گفتنت که من خیلی دوسش دارم

و اون عزیزم‌گفتنم که ازش متنفری

اون قربونت برم‌گفتنت که خاص خودته


من قربونت بشم‌که انقدر مهربونی

بدون که بدون تو شاید روزم‌شب بشه ولی روزگارم‌نمیگذره


دوستت دارم ❤️

وال
نامه های شماره دار نوشته ی زری هستن و بی شماره ها نوشته ی علی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید