ویرگول
ورودثبت نام
Amiraliafkhami
Amiraliafkhami
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

آغاز سختی و غربت

 سر درب دانشکده مهندسی
سر درب دانشکده مهندسی

اقا کنکور رو دادیم و خداروشکر راضی هم بودم از نتیجه حاصله!!

رفتم حرم اقا کلی دعا و سماجت کردم که یونی فردوسی بتونم بیارم چون تو لیست اننخاب رشته زده بودم دانشگاه فردوسی رو.

شهریور ماه بود که نتیجه کنکور اومد و من یونی فردوسی رو که انتخاب اولم بود رو نیاوردم و گفتن با رتبه 9700 ترش میکنی??

رشته مهندسی معدن دانشگاه روزانه بیرجند رو اوردم. اقا خوشحااااااال ، خوشحاااااال که من روزانه اوردم و بابا هم خرجمو میده و خلاصه کلی بزن و برقص!!

چرا معدن؟! من از بچگی عاشق خاک بازی بودم و یا عاشق کوه و دشت و بیابون و ملاک انتخاب رشتم هم همین بود که بین عمران ، معدن و زمین شناسی مانور میدادم.

من عمران و معدن سمنان و شاهرود و اصفهان رو اوورده بودم که خب چون بیرجند نزدیکتر بود از نظر مسافت خب بیرجند رو زدم و قبلش هم یکی از دوستای محله خونمون که 15 سال رفیق بودیم و ... اونجا رفته بود و وقتی من کنکور دادم اون ترم 2 مکانیک رو خونده بود. یکسال از من بزرگتربود.

اقا مهر اومد و ما بار و بندیل سفر و اعزام به بیرجند رو بستیم و دنبال سایت اخذ بلیت گشتیم و گرفتیم و رفتیم!!!

توی اتوبوس کلی بغض و اشک و حسرت اینو داشتم که چرا فردوسی نیاوردم و رسیدم بیرجند رفتم خونه محمدرضا همون دوستم که یکسال زودتر از من رفته بود و اونجا مکانیک میخوند.

رفنم خونشون و دیگه میرفتم برای ثبت نام دانشگاه!!!!

حالا خونه محمدرضا فک کنید مثلا گلبهار مشهد و یونی ما خود شهر مشهد /40کیلومتری/

در یک جمله: خیلی بدبختی کشیدم تا ثبت نام کنم دانشگاه خیلی!!!!

چرا پدر و مادرت نیومدن همراهت؟!

هم خودم نخواستم تو دردسر بندازمشون هم اینکه بچه وسط همیشه بد شانسه و پشتی نداره

هم خودم نخواستم تو دردسر بندازمشون هم اینکه بچه وسط همیشه بد شانسه و پشتی نداره.

اقا من حدود 3هفته فقط درگیر ثبت نام بودم. حالا حالمم خراب و بغض و تنهایی و ...

اشتباه بززگی که ایجاد شده بود این بود که دانشگاهی که من قبول شدم یه دانشگاه سطح بالا/یونی نهم کشور/ بود و دانشگاه محمدرضای خر هم صنعتی بیزجند بود!!!!! یعنی اون دانشگاه من دانشگاه محمدرضا نبود و از لحاظ مسافت 30 کیلومتر فاصله بود، گرچه هدف من این بود ک با محمدرضا باشم نه اینکه جدا!!!!

هعییییییییییییی یادش بخیر فقط تاجایی که یادمه خیلی پاره شدم خیلی!!!!??

توصیف دیگه ای جز پاره شدن نمیتونم بکنم، نگید چقد بی ادبه!!

این داستان ادامه دارد . . .

بیرجندغربتدانشگاهتنهاییسختی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید