میخوام یه اعتراف بکنم... یه اعتراف دردناک...
میدونم زندگیم پر از مشکل بوده. خبر دارم کلی معضل داشتم... و حتی قبول دارم که همهی اینا حقم بوده. من آدمی بودم که تمام بلاهایی که سرم اومد رو خودم با دستای خودم مقدمه سازیش کردم. اگه یکم شر بودن رو کنار میذاشتم... اگر کمتر کنجکاو بودم... اگر کمتر فضولی میکردم این زندگیم نبود...
سعی کردم تو هر کاری سرک بکشم... فک میکردم این کار باعث میشه آروم بشم ولی هیچ وقت پسر خوبی نبودم... با همین دستا زندگیمو نابود کردم... این دلیلیه که از خودم متنفرم... دلیلی که میگفتم با خودم که کاش اصلا به دنیا نیومده بودم... خیلی از چیزا رو زودتر از این که به سنش برسم تجربه کردم و این باعث شد از درون نابود بشم...
ولی از امروز... از الان تصمیم گرفتم باز دوباره بسازم خودمو... یه آدم جدید... یه مهربون و دلسوز... یه آدمی که به جای خلاف دنبال کار درست باشه... به جای یه عالمه چیزا که تجربه کردم با فکر کردن به عواقبش جلو خودمو بگیرم... یک آدمی که اول فک کنه و بعد تصمیم بگیره. نه این که بیکله تو هر کاری سرک بکشم...
اعتراف کوتاهی بود ولی همین هم باعث شد خالیشم... حداقل میخوام این دو سال مث بچه آدم زندگی کنم🙂 و میدونم که میتونم.
#کمکم_کنید_دوستان لطفااااا🙃