رهگذر...
رهگذر...
خواندن ۳ دقیقه·۴ روز پیش

چالش باشه؟!

خب خب خب!
همونطور که گفته بودم قرار بود توی چالش یلدا خانوم شرکت کنم 😁

چالش چی بود؟! قراره یه پست بنویسیم راجب این که پارتنرمون رو توی شغلی تصور کنیم که دوست داریم و در حالی که اون شخص زندگی شخصی و حرفه‌ای شو با هم قاطی کرده. در کل چالشیه که جنبه فان داره.

پاراگراف بالا خیلی جدی حرف زدم.😐🙄 به من نمیاد جدی حرف زدن😂 آقا یه چالشه دیگه اصن به شما چه که چیه😕(من همینجا از تمام کاربران ویرگول و دست اندر کاران عذر میخوام 😂) بخدا! خیلی دوس داری بدونی چالش چیه پست زیر رو بخون👌🧐(میخواستم پول بگیرم تبلیغ کنم! ولی پول نداد عوضش همینجا بهم قول میده ایشون هم تبلیغ بنده رو بکنه🙂‍↔️ مگه نه یلدا خانوم؟!🧐 اصلا باید این تفاوت دنبال کننده ها رو نادیده گرفت👌😂)

آقا این فقط یه پسته وگرنه من قطعا اون شغلیو دوست دارم که ماهو بخواد دنبالش کنه😁 (اینو میگم چون باز خر بیار و باقالی بار کن😂🙄)

https://virgool.io/weeklyChallenge/%D8%AD%D8%A8%D8%B3-%D8%A7%D8%A8%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%BA%D9%88%D8%B4%D9%90-%D9%85%D8%A3%D9%85%D9%88%D8%B1-yo3lvrppmisq

ماجرای من و نامزدم که دانشمند(ترجیحا فیزیک😜😂) بود

(دوست دارم بیشتر به صورت مکالمه بنویسم👌)

-‌ عزیزم! اومدم خونه! شام چی داریم؟!
-‌ برنج کوانتیده با مرغ تحت اشعۀ یو وی!
- چرا یو وی مگه ماکروویو خرابه؟!
-‌ نه عزیزم! خطر اشعه های ماکرو زیاده منم میکروش کردم. دیگه خودت باید بفهمی این چیزا رو!
- خب حالا چرا برنجش کوانتیده‌ست؟! اصن یعنی چی؟!
- یکم تحقیق کن یاد بگیری! میخوام ببینم اگه این به معده‌ت آسیب نزد به بازار معرفی‌ش کنم.

(ما با نامزدمون تو یه خونه زندگی میکنیم😕 شما رو نمیدونم!🙄)


داشتیم توی خیابون میرفتیم یهو پام رفت تو چاله افتادم زمین! نکرد حتی کمکم کنه😕 (این خود ماهوعه *ظالم*😭)

-‌ میمردی یه کمک میرسوندی؟!
- نه عزیزم! با این شتابی که تو سقوط کردی، با توجه به اندازه قدت، مدت زمانی که داشتی با شتاب سقوط میکردی و مقاومت میانگین جسمت در برابر ضربه با این زمین خوردن آسیب جدی‌ای بهت وارد نشد که نیازی به کمک دیگران داشته باشی در ضمن مقاومت هوا هم بود که باعث می...
- باشه باشه بابا!!! اصن کمک نخواستم😕
-‌ با توجه به میمیک صورتت و این که خط بین لبات به صورت سهموی در اومدن یعنی از این موضوع ناراحتی! پس نگو کمک نخواستم!
- هر چقدم دانشمند باشی احساسات چیزی نیستن که با فیزیک تحلیلشون کنی :)

(خداییش به جمله‌ی آخرم چند میدین از ده؟!🙂‍↔️😎)


یکی از چالشایی که باهاش داشتم این بود که همیشه منو نیرو محرکه می‌دید😂. الکتریکی نه! کلا نیرو محرکه!!! یه وسیله ساخته بود بیشتر شبیه این آلت‌های اعدام قدیمی بود😱

-‌ خب ببین تو توانایی این رو داری همزمان که نیرو محرکه ایجاد میکنی تا ماشینو هل بدی قربون صدقه‌ی من بری و نیرو محرکه عاطفیم بشی تا منم بتونم انگیزه بگیرم! همچنین در کنارش چون داری ماشین رو هل میدی دست و پات درگیره و چون داری قربون صدقه‌ی من میری دهنتم درگیره در کنارش میتونی با این وسیله ای که ساختم با تکون دادن گردنت برق تولید کنی. در این صورت ممکنه توان مفیدت به حدی برسه که من قانع بشم بیای خاستگاریم👌😁
- نفهمیدم دوباره بگو!
- امیرررررر!
- راستی میگم به نظرم شماره‌مم از تو گوشیت پاک کن

(به قول یکی از دوستای خوب(نه چندان خوب😕😂) ویرگولی: الله وکیلی شما فهمیدین چی گفت؟! بخدا خر رو انقد کار بگی اَرّش در میاد!!!😐😐😐)

اینم همینجوری دیدم به پستم میخوره گفتم بزارم (یه انگشت کم داره😱)
اینم همینجوری دیدم به پستم میخوره گفتم بزارم (یه انگشت کم داره😱)

پ.ن.: ایام امتحاناته و کلی وقت دارم بشینم بنویسم😁 و این که داره تابستون میشه و قراره مث تابستون پارسال کلی رو سرتون آوار شم😉
پ.ن.2: میدونم خیلی ضغیف تر از یکی یلدا خانوم در اومد ولی دیگه سعیمو کردم. البته سعی خاصی هم نکردم😂 همینجوری خرکی نوشتم!👌 نظرتون؟!
پ.ن.3: من زودتر پنهان بشم هنوز که مورد عنایت ماهو قرار نگرفتم😶‍🌫️🫡

طنزچالشفیزیک
گمشده در افکار و سایه‌ها...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید