امیرحسین محمدی
امیرحسین محمدی
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

دو طرف میز: در زمانه‌ای که VCها زیر قول‌شان می‌زنند.

اشتباه نکنید، در مورد VC وطنی و خلف وعده‌اش صحبت نمی‌کنم. این روزها صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه زیادی در تمام دنیا جسارت خود را از دست داده‌اند یا با فرصت طلبی، به بهانه تاثیر شیوع کرونا، درحال بازبینی توافقات، سخت‌گیری بیشتر در اعتبارسنجی‌ها و مذاکره مجدد با استارتاپ‌ها هستند، حتی استارتاپ‌هایی که مستقیما از همه‌گیری کرونا آسیبی ندیده‌اند. هدف مذاکره مشخص است، ارزش‌گذاری مجدد و پایین‌تر از میزان واقعی در زمان توافق.

آن‌ها هم حق دارند. ترس از تاثیر کرونا به قدری فراگیرشده که در یکی از توافق‌های بزرگ M&A سال جاری بین شرکت مورگان‌استنلی و e-Trade، بندی به قرارداد اضافه شده است که تاثیرات کرونا به هر دلیل نتواند باعث بازنگری خریدار در توافقات شود.

دقیقا چه اتفاقی دارد می‌افتد و چقدر طول می‌کشد؟ هیچ کسی درست نمی‌داند.

سقوط شاخص داوجونز در پی بحران کرونا 2020
سقوط شاخص داوجونز در پی بحران کرونا 2020


دنیا 22 فوریه را با شوک ریزش شاخص‌های بازار سرمایه در بیشتر نقاط دنیا شروع می‌کند.

چرا که بازار از دو چیز بیزار است، عدم‌اطمینان و تورم منفی.

اگر بازار بتواند بسرعت به تعادل برسد، احتمالا می‌تواند سقف‌های قبلی را مجدد بدست آورد، هرچند این‌بار ممکن است متفاوت باشد. اگر با یک قوی سیاه واقعی روبرو باشیم، پس دنیای پساکرونا جای متفاوتی خواهد بود. پیش‌بینی می‌شود حفظ فاصله اجتماعی (Social distance) صنایعی مثل هتلداری، سفرهای هوایی، غذا و خرده فروشی را بطور جدی تحت تاثیر قرار دهد و افراد بسیاری بیکار شوند.


فاکتورهای دیگری هم هستند که به تردید در اکوسیستم و اقتصاد ایران دامن می‌زنند:

· تولید ناخالص داخلی ایران در پی بحران کرونا می‌تواند 25 تا 30درصد کاهش یابد. ساده بگویم؛ اقتصاد ایران در سال 99 برای همه‌ی ما جای کافی ندارد.

· کسری بودجه شدید دولت در سال 99 : در بودجه قیمت نفت 50 دلار و روزانه 1 میلیون بشکه پیش بینی شده است و با قیمت‌های فعلی (بین 20 تا 28 دلار) و محدودیت شدید فروش در کنار کاهش توان مالیات‌دهی شرکت‌ها، کسری قابل‌توجه بودجه را به همراه دارد. در اقتصادی دولتی ایران این عدم تعادل نگران کننده است.

· واکنش و رویکرد دولت به بحران: در فقدان سیاست‌های پولی و مالی و واکنش مناسب از سمت دولت، تاثیر فشار بر بخش حقیقی (تولید و مصرف کالا و خدمات) جدی است. تسهیلات بسیار محدودی که درنظر گرفته شده شفاف و مناسب کسب‌وکارهای کوچک نیست و بخشی از حمایت‌ها از جانب بخش خصوصی و مردم جمع‌آوری می‌شود (کمپین باهمیم، کمپین نفس و عرضه نماد کرونا در بازار سرمایه). نه تنها حمایت‌های گسترده دولتی وجود ندارد بلکه تصمیم‌هایی از جنس افزایش حداقل حقوق بالای 2.8 میلیون تومان هزینه‌های کسب‌وکارها را افزایش داده و باعث تعدیل گسترده یا تعطیلی می‌شود.

· انتخابات آمریکا و تنش در منطقه : انتخابات در ماه نوامبر در پیش است و درگیری نظامی مستقیم با آمریکا برای بهره‌برداری بسیار محتمل است. این برخورد احتمالا کوتاه و محدود، ولی اثرگذار خواهد بود.

همه‌ی این فاکتورها هم‌زمان باعث تردید سرمایه‌گذار و سوختن سریع‌تر نقدینگی استارتاپ می‌شود.

سرمایه‌گذار در چه فکری است؟

صندوق‌های سرمایه‌گذاری به استارتاپ‌های خود در مورد تاثیرات شیوع کرونا اخطار داده‌اند و در مواردی از آن‌ها خواسته‌اند برنامه‌های شان را به نحوی تغییر دهند که تا 2سال بتوانند زنده بمانند.

سرمایه‌گذاران در حال حاضر سه چیز را بررسی می‌کنند:

1. پرتفوی فعلی‌شان تا چه حد متاثر می‌شود؟ تقاضا برای محصول کاهش می‌یابد، به تاخیر می‌افتد یا افزایش می‌یابد؟ آیا فرصت‌های جدیدی در این شرایط دیده می‌شود؟ حتی اگر سمت تقاضا برای استارتاپی دچار تغییر جدی نشود، انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری مدل کسب‌و کار، بازدهی نیروی انسانی و مدیریت منابع مالی شرکت بصورت جدی آزموده می‌شود.

2. در حال حاضر چه کاری ضروری است؟ چه کاری خوب است انجام شود و چه کاری نباید انجام شود؟

3. فرصت بقا (Runway) : اطمینان از فرصت کافی برای بقا و هر اقدامی برای بیشتر شدن زمان و تبدیل وضعیت استارتاپ به جریان نقدینگی مثبت (cash flow positive)

شرایط اقتصادی ناشی از کاهش تقاضا و گسستگی زنجیره تامین، هزینه‌ها را به شکل قابل ملاحظه افزایش می‌دهد. با وجود تفاهم‌نامه و قراردادهای سرمایه‌گذاری، نیاز استارتاپ‌ها به نقدینگی اهرم فشار برای مذاکره‌ی مجدد در اختیار سرمایه‌گذار قرار داده است. سرمایه‌گذار با وجود بندها و شروط مختلف قابل تفسیر، کماکان می‌تواند از ایفای تعهدات سرباز بزند.

سرمایه گذاری به چه سمتی می‌رود؟

تصویر غیرشفاف از شرایط، تصمیم‌گیری را کند می‌کند. در شرایط عدم ثبات، توهم برای هر دو طرف میز وجود دارد: سرمایه‌گذار تردید می‌کند که آیا دارد پولی بیش از ارزش واقعی می‌پردازد و استارتاپ نگران است که سهم خود را به قیمت پایین نفروشد. چرا که هر توافق و بررسی و ارزش‌گذاری مبتنی بر برداشت و پیش‌بینی‌های غیرمطمئن است.

در شرایط حاضر سرمایه‌گذاری روی استارتاپ‌های پیشرو و سودده کماکان ادامه خواهد داشت و پیش بینی می‌شود سرمایه‌گذاری مرحله بذری و در مراحل پیش از درآمدزایی استارتاپ کاهش یابد. اما سمت مثبت موضوع این است که استارتاپ‌های سلامت و تکنولوژی دارویی، آموزش آنلاین و لجستیک جذابیت بیشتری خواهند داشت.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری جسورانه درصدی از یک استارتاپ را با دید 5 تا 8 ساله و هدف‌گذاری چند 10x رشد خریداری می‌کنند. بنابراین از نگر من، تفاوت در ارزش‌گذاریِ امروز، چندان تاثیری در بلندمدت نخواهد داشت و حتی نوعی فرصت‌سوزی است. فرصت از دست دادن گزینه سرمایه پذیر و فرصت رشد در بازاری که همه متوقف‌اند.

طرفی از توافق که خلف وعده می‌کند باید به این نکته توجه داشته باشد که کار در اکوسیستم استارتاپی ایران، کار در بازار اعتماد است و باید به وی توصیه کرد: به اکوسیستم 10 ماه آینده فکر نکنید به 10 سال آینده فکر کنید. ما در این بحران با هم در یک قایق هستیم.

پس با وجود اینکه در تلاطم‌های بحرانی مثل امروز، می‌توان نسبت به تغییر در شرایط پرداخت از جانب سرمایه‌گذار یا نحوه انتقال سهام سرمایه‌پذیر تغییراتی داد، ولی ارزش‌گذاری منوط به یک دوره مشخص و یا حتی یک روز خاص است و غیرقابل بازگشت. همانطور که در مثال ابتدای این نوشته آمد، نوع مذاکره و نحوه تنظیم قرارداد به اندازه رویکرد طرفین اهمیت دارد. چرا که رویکردها ممکن است با جابجایی افراد تغییر کند. اینجاست که به استارتاپ‌ها توصیه می‌شود روی انتخاب مشاوران کسب‌وکاری، مالی و حقوقی خود دقت کنند. در بیشتر مواقع، موسسین، بهترین افراد برای مذاکره سرمایه‌پذیری نیستند.

امیدواری‌ها کم نیستند.

توصیه‌ برای تاب‌آوری استارتاپ‌ها در این شرایط کم نیستند و عمده آن‌ها حول ارتباط شفاف با ذینفعان، تمرکز بر مشتریان فعلی و کاهش هزینه‌های غیرضروری است. (پیش‌تر اینجا در این مورد نوشته‌ام) فردای این بحران که نمی‎دانیم چقدر طول خواهد کشید، چشم‌انداز برای هر دو طرف روشن است:

· تعداد زیادی از کسب‌وکارهایِ بزرگ امروز، در زمان‌های رکود بوجود آمده اند. محدودیت منابع می‌تواند زمینه بروز خلاقیت و نوآوری و بازنگری (Pivot) باشد.

· هرم سنی جمعیت به سمت پیر شدن می‌رود و اقتصاد برای ایجاد بهره‌وری باید بیش از پیش به تکنولوژی تکیه کند.

· شاید بنظر برسد در این شرایط سرمایه‌گذاری کُند یا متوقف می‌شود. پول در حال حاضر در دست سرمایه‌داران سنتی است. آن‌ها بیش از هر چیزی به حفظ دارایی و تمرکز روی پرتفوی فعلی فکر می‌کنند و با کوچک‌ترین تردیدی عقب‌نشینی خواهند کرد. اما به محض اینکه بتوانید تردید را برای آن‌ها کنار بزنید حجم بسیار زیادی پول برای سرمایه‌گذاری خواهید یافت. پس برای چیزی که در حال حاضر حیاتی است لجاجت کنید. یادتان باشد در شرایطی که بحران برای همه آشکار شود، پول نقد حرف اول را می‌زند.

حباب‌ها در جریان رکود از بین می‌روند ولی راهکارهایی که نیاز واقعی را برطرف کنند زنده می‌مانند. برای کسانی که زنده می‌مانند پول زیادی وجود دارد. اما نظر به اقتصاد ایران که روز به روز کوچک‌تر می‌شود، کسب‌وکارتان را طوری بسازید که انگار به هیچ جغرافیایی تعلق ندارد و مشتریانی از سراسر دنیا را پوشش می‌دهد.

پیشنهاد برای استارت‌ها این است که مذاکرات شفافی با سرمایه‌گذار فعلی داشته باشید. در صورتیکه سرمایه‌گذاری در میان نیست در اولین فرصت هزینه‌ها را کنترل کنید و به سراغ شرکای استراتژیک و مشتریان بروید. مهم‌ترین کار این است که اعتبار و رتبه‌ی سرمایه‌پذیری استارتاپ را در این شرایط افزایش دهید.

حتی اگر این نگاه را منفی و این اقدامات را افراطی می‌دانید باید بگویم که چیزی از دست نمی‌دهید. فرصت بقای بیش از حد طولانی بهتر از فرصت زندگیِ بیش از حد کوتاه است. نهایتا شما یک مدیر محافظه کار خواهید بود. امروز زنده ماندن اولویت است.


منبع ارجاعاتی و اخباری که در متن آمده است:

https://www.economist.com/middle-east-and-africa/2020/03/12/iran-has-let-its-covid-19-outbreak-get-out-of-hand

https://pitchbook.com/news/articles/coronavirus-alters-the-merger-playbook-for-dealmakers

استارتاپسرمایه‌گذارکرونابحرانvc
من یک توسعه‌ دهنده کسب‌وکارم، در مورد سرمایه‌گذاری، استراتژی و مدل‌های کسب‌وکار مطالعه می‌کنم. https://www.linkedin.com/in/ahmohammadi/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید