سال 85 در مرکز داده ملی کار میکردم، آقای دکتری از تهران می اومد با هارد زیر بغلش و میگفت "اینترنت رو بریزید روی این، باز هم براتون میارم. شما فقط سیو کنید" و بعد هم میرفت توی جلسات میگفت: "ما تا 20 سال برای دانشگاهیان مقاله دانلود کردیم. اینترنت رو ببندید هم تا 20 سال مطلب برای خوندن دارن."
اون سالها میخندیدیم به این آقای دکتر، ولی اونها از همون زمان داشتن این دیوار رو میساختن. مفهوم نامتجانس اینترنت ملی رو.
احتمالا قطع شدن اینترنت داره توی ذهن مردم کمرنگ میشه، مردم، هم زود فراموش میکنن هم عادت میکنن، اما قطع بودن 10 روزه اینترنت که بنظر میرسه امری عادی برای نهاد تصمیم گیر تلقی میشه برای عده زیادی فقط یک نتیجه داره: ترس فراگیر.
ترس از تبعات بلند مدت این تصمیم ها و ادامه دار بودن اون.
در کوتاه مدت اما، برآورد خسارت های مستقیم و غیرمستقیم تا جایی که قابل بررسی بود چنینه:
1. بر اساس گزارشهای غیررسمی دریافت شده از PSPها، تعداد کل تراکنشهای درگاههای پرداخت اینترنتی و موبایلی در دو روز اول قطعی اینترنت تا 90 درصد کاهش داشته و بعد از تدابیر شرکتهای پرداخت و برقراری مجدد سرویسها، در ۵ روز بعدی (تا زمان اتصال اینترنت ثابت) حدود ۴۸ درصد متوسط تعداد تراکنشهای روزانه در هفتههای قبلی بوده.
حجم کل گردش مالی تجارت الکترونیکی کشور در سال گذشته ۲۰۸ هزار میلیارد تومان یا به عبارتی روزانه حدود ۵۷۰ میلیارد تومان بوده. با احتساب کاهش تعداد تراکنشها، گردش مالی روزانه این بخش با کاهش ۲۹۳ میلیاردی، حدود ۲۷۷ میلیارد تومان تخمین زده میشه.
بعد از اتصال اینترنت ثابت، تعداد تراکنشهای روزانه درگاههای پرداخت به حدود ۸۰درصد حالت قبلی رسیده. با توجه به این دادهها، کاهش پرداختهای اینترنتی و موبایلی توی ۱۰ روز گذشته بیش از ۲۹۵۰ میلیارد تومان تخمین زده میشه که پیش بینی میشه به دلیل خدشه دار شدن اعتماد کاربران به سرویسهای آنلاین تا سه ماه آینده هم به اعداد سابق نرسه.
ناگفته مشخصه که این تنها یک شاخص واضح از سهم بزرگ اقتصاد دیجیتاله و هزینههای غیرمستقیم اون غیرقابل محاسبه است. فقط هزینه ای که برای فرهنگ سازی استفاده از خدمات الکترونیکی شده رو تصور کنید.
در روز نوشتن این یادداشت، تراکنش کل شبکه پرداخت به 89 درصد متوسط میزان آن در 5 سال گذشته رسیده.
* تنها PSP ای که تقریبا هیچ تغییری در تعداد تراکنش ها نداشته سداد ه که به دلیل سرویس دادن به درگاههای دولتی تغییری مشاهده نکرده.
*بخشی از حوزه خدمات پرداخت مثل هفتاد درصد ATMها هم که از TD-LTE مبین نت و ایرانسل برای ارتباط استفاده می کردن تا چهار روز اول امکان سرویس دهی نداشتن.
2. طبق گزارشهای دریافتی از کسبوکارهای بزرگ آنلاین و به واسطه شناخت شده بودن برند، با کمترین کاهش فروش (حدود ۳۰درصدی) روبرو بودن، با احتساب این کاهش و در نظر گرفتن نسبت حجم بازار، تخمین زده میشه کسبوکارهای متوسط و کوچک آنلاین با کاهش فروش بیش از ۸۰ درصدی در روزهای قطعی کامل اینترنت روبرو بوده باشن و کسب و کارهای خونگی تقریبا بطور کامل متوقف و بعضا به دلیل ماهیت شون نابود شدن.
کاهش ۹۸ درصدی تراکنشهای پرداختیارهای ارائه کننده درگاه واسط در ۲ روز اول، بیش از ۸۰ درصدی در ۵ روز بعدی و حدود ۵۰ درصدی بعد از اتصال اینترنت ثابت در تعداد، نشون دهنده اینه که کسبوکارهای خرد و خونگی، متحمل بیشترین ضرر از محل کاهش فروش شدن. این حوزه بیشترین تعداد کسبوکارهایی رو شامل میشه که عمده کانال فروششون اینستاگرام و تلگرامه. این که چی سر بیش از ۲۰۰ هزار کسب و کار خانگی مبتنی بر اینترنت میاد احتمالا هیچ جای محاسبات حاکمیت نمیاد.
3. توی ده روز گذشته، بیشتر از 70 میلیون کاربر تلفنهای هوشمند، از امکان سادهترین فعالیت در اینترنت، یعنی جستجو محروم بودن و موتورهای جستجوی داخلی هم عاجز از ارائه سرویس مناسب. اینکه چقدر ترافیک ورودی سایتها از طریق گوگل کم شده، اینکه چقدر سختی برای پیدا کردن منابع و مطالب آنلاین ایجاد شد هیچ، اینکه برای مسیریابی عملا برگشتیم به سالها پیش رو هم فراموش کنید، فقط به هزاران میلیارد تومان سرمایه، صدها هزار نفر ساعت دانش و نیروی انسانی و سالها زمان برای توسعه فناوری و جهش از تکنولوژیهای نسل قبلی مثل فکس و پیامک و تلفن به تکنولوژیهای جدید از از جیب مردم فکر کنید. بجای قطع کردن و بستن و حذف، راه دیگهای برای مدیریت شرایط و مدیریت محتوا نیست؟ مردم رو دسته جمعی تنبیه میکنید؟
۴. هزینههای اجاره زیرساختها و سرویسهای لازم، نیروی انسانی بدون فعالیت، توقف کمپینها و برنامههای بازاریابی، از دست دادن جایگاه توی موتورهای جستجو، توقف سرویسدهی به مشتری خارج از کشور، از دست دادن اعتماد مشتری و ... بیش از ۱۰ برابر خسارت اولیه ناشی از کاهش فروش تخمین زده میشه.
موارد ذکر شده فقط در حوزه تجارت الکترونیکیه و خسارتهای وارد شده به اپراتورها (طبق اظهار رگولاتوری بیشتر از ۱۰۸۰ میلیارد تومن)، خسارت شرکتهای نرمافزاری، تبعات ناشی از توقف فعالیتهای وارداتی و صادراتی و از دست دادن بازار به دلیل عدم اعتماد مشتری و آسیبهای وارده به مردم به خاطر از دست دادن شغل یا عدم امکان تامین بیمه نامه منجر به خسارت و عدم دسترسی و مکاتبه و ...از شمارش خارجه.
هزینه کاهش فروش سرویس آنلاینی مثل اسنپ فود شاید 10درصد اونچه باشه که قابل اندازه گیریه؟ درآمد هزاران پیک موتوری بیکار، رستورانی که درصد بالایی از فروشش وابسته به پلتفرمهاست، تامین کننده مواد اولیه، لجستیک، ...
5. حتی از نگاه امنیتی هم این رویکرد آسیبهای جدی داره. قبل از این، یک راه رصد فعالیتهای خرابکارانه و جاسوسی نظارت روی VPNها بود، امروز که هر کاربری با گوشی هوشمند حداقل یک نرم افزار یا راهکار شناخته و ناشناخته مبتنی بر VPN روی گوشیش داره، با 70 میلیون مشکل بالقوه امنیتی تو گوشی های مردم مواجهیم و امکان رصد فعالیت های غیرقانونی رو هم در این حجم عملا نداریم.
6. با کمرنگ شدن امیدواری در جامعه، توسعه متوقف می شه و یکی از تبعات اصلی اون، کم شدن فرصتهای شغلیه. این رو بگذارید کنار افزایش شدید مهاجرت نیروی متخصص در همین چند روز! فضای کسب و کار کوچکتر و کیفیت نیروی انسانی پایین تر میاد. برای هر متخصص چقدر هزینه شده؟ ارزش هر نفر رو حدود 3 میلیون دلار برآورد میکنن!
برای Blackout احتمالا معادل فارسی دقیقی نداریم اما حالا بهتر میتونیم معنی اش رو درک کنیم. اینکه نهایتا چی میشه رو نمی دونم. تنها چیزی که خوب می دونم اینه که هزینههای مادی برای حاکمیت هیچ اهمیتی نداره و کسبوکارها و مردم باید برای ایران بدون اینترنت آمادگی داشته باشن.
* در تهیه این یادداشت از آمارهای گردآوری شده در کمیسیون تجارت الکترونیکی سازمان نظام صنفی رایانه ای، اظهارات غیررسمی شرکتهای پرداخت و آمارهای کسبوکارهای آنلاین استفاده کردم.