ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین محمدی
امیرحسین محمدی
خواندن ۴ دقیقه·۷ سال پیش

رقابت تاکسی های آنلاین، بازارهای دوطرفه و منافع بازیگران

بازارهای دوطرفه
بازارهای دوطرفه

بسیاری از کسب و کارهای سنتی و مدرن اطرافمان مصداق بازارهای دوطرفه هستند

اسنپ، الوپیک، کافه بازار، هومینگ و در فضای سنتی مراکز خرید و رستوران ها

ویژگی بازار دوطرفه این است که نفع پلاتفرم در فراهم کردن مجموعه‌ای هر چه بزرگ‌‌تر از فروشندگان و خریداران و سود بردن از میزان تراکنش‌های بین آن‌ها است. 

یک شرکت سنتی تاکسی سرویس بعنوان یک بازار یک طرفه تعدادی خودرو در اختیار گرفته و طبق یک قیمت گذاری تعرفه ای، تمام مسئولیت فروش و اجرا را برعهده دارد. در مقابل سرویس آنلاینی مثل تپسی سعی می کند تعداد بیشتری مسافر در یک سو و راننده در سوی دیگر داشته باشد و از تراکنش حاصل شده سود کند. البته مرز دو نوع بازار خیلی مشخص نیست و بسیاری از کسب و کارها یک جایی بین این دو مدل هستند.

اما تفاوت های این دو مدل بازار از وجود مساله مرغ و تخم‌مرغ بیشتر می شود: افراد اپ تاکسی را نصب نمی کنند و درخواست سفر نمی دهند مگر اینکه تعداد کافی راننده برای پاسخگویی درخواست ها باشد و راننده ها به سرویس تاکسی آنلاین اضافه نمی شوند مگر اینکه تعداد کافی درخواست سفر موجود باشد.

هر قدر که چگالی در یک طرف بازار بیش‌تر شود انگیزه طرف دیگر برای پیوستن بیش‌تر می‌شود. این‌جا است که مساله قیمت‌گذاری و مدیریت درآمد بازار دوسویه از بازار یک طرفه جدا شده و تبدیل به موضوعات جالبی می‌شود: پلتفرم‌های بازار دوطرفه ممکن است از سودآوری از یک طرف بازار صرف نظر کنند و حتی به آن طرف سوبسید بدهند (جایزه یا پرداخت کرایه بیشتر از مقدار دریافتی از مسافر به راننده در روزهای پرترافیک یا روزهای محدودیت ترافیکی زوج و فرد) تا اندازه یک طرف بازار بزرگ شود و در عوض از طرف دیگر بازار سود خوب کسب کنند.

در اینجا مثال هایی از حامد قدوسی ببینید :

روزنامه‌ها قیمت فروش روی کیوسک را کم‌تر از قیمت تمام شده کاغذ و چاپ تعیین می‌کنند (چه برسد به این که بخواهند سود کنند) تا تیراژ خود را حداکثر کنند و در عوض به خاطر بالا رفتن تیراژ از آگهی‌ها درآمد خود را به دست بیاورند. فروشندگان سخت‌افزار بازی ممکن است سخت‌افزار خود را با قیمت اندک و زیر قیمت تمام‌شده به مصرف‌کننده بفروشند ولی در عوض از توسعه‌دهندگان نرم‌افزارها رویالتی دریافت کنند (یا برعکس). مدیریت شهربازی ممکن است غرفه‌های خود را به قیمت خیلی نازل به صاحبان دستگاه‌های جذاب اجاره بدهد و در عوض از حجم بالاتر ترافیک بازدیدکنندگان سود ببرد و...

به خاطر این رفتار غیرشهودی بازارهای دوسویه، قانون گذار، طرف‌داران حقوق مصرف‌کننده و نهادهای ضدانحصار گاهی گیج می‌شوند و رفتار قیمت‌گذاری بازار دوسویه را با بازار یک‌سویه اشتباه می گیرند. در بازار یک سویه سنتی فروش کالا یا خدمات زیرقیمت تمام شده می‌تواند مصداق دامپینگ تلقی شده و با برخورد نهاد ضدانحصار و شوراهای رقابت مواجهه شوند. در بازار دوسویه می‌توان نشان داد که ارائه خدمات زیرقیمت به یک طرف بازار ممکن است منافع اجتماعی را بیشینه کرده و اتفاقا به نفع جامعه باشد، چون این استراتژی چگالی یک طرف بازار را بالا برده و مطلوبیت طرف دیگر بازار را افزایش می‌دهد.

اما پس از شکایت اسنپ از تپسی به شورای رقابت مبنی از اجبار در استفاده از اپ اسنپ در گوشی راننده، ویژگی اثرشبکه ای بازار دو طرفه هم بیشتر دیده می شود.

با وجود اثر شبکه‌ای عرضه کنندگان ،هر دو شرکت می‌توانند از آن بهره ببرند. اثر شبکه‌ای می‌گوید که تراکم سمت عرضه می‌تواند برای همه ذینفعان مطلوب باشد. فرض کنید در یک محله فقط دو راننده وجود دارند. بیایید این شرایط را بررسی کنیم:

* دو شرکت تاکسی‌رانی سیاست انحصاری را در پیش بگیرند و هر کدام یکی از رانندگان را به صورت اختصاصی استفاده کند. *هر دو شرکت هر دو راننده را در سیستم‌شان داشته باشند. سیاست اجازه کار آزاد برای هر دو شرکت‌ می‌تواند به نفع هر دو شرکت باشد چون در حالتی که شرکت تپسی تقاضا برای دو سفر دارد می‌تواند هر دو راننده را به استفاده بگیرد و همین طور شرکت اسنپ زمانی که هر دو شرکت تقاضا برای یک سفر دارند که خب هر کدام یکی از رانندگان را استفاده می‌کنند. مشکل فقط جایی است که درخواست برای هر دو شرکت بیش از یک باشد که در این صورت می‌شود فرض کرد هر کدام به صورت میانگین یکی از رانندگان را بر می‌دارند .گاهی هر دو راننده و گاهی بدون راننده

حامد قدوسی در این مورد میگه : اگر شرکت‌ها انحصاری عمل کنند و هر کدام یک راننده اختصاصی داشته باشند به صورت انتظاری در سناریوهایی که تقاضا برای یکی دو سفر باشد و برای دیگری صفر سفر، ضرر می‌کنند چون با وجود راننده خالی در منطقه، تقاضای سفر پاسخ داده نمی‌شود. ضمن این که ضریب اشغال راننده هر دو شرکت پایین می‌آید و هر شرکت تاکسی‌ آنلاینی مجبور است هزینه کرده و قرارداد بهتری با راننده ببندد تا او را تشویق به کار کند. رفاه جامعه هم پایین می‌آید چون هم مقدار بیش‌تری از تقاضای پاسخ‌داده‌ نشده سفر به وجود می‌آید و هم ظرفیت سخت افزاری و نیروی انسانی جامعه با ضریب اشغال کم‌تری فعال می‌شوند.

همین مطلب در سمت مشتری هم وجود دارد و اگر استراتژیی انحصار نداشته باشند اگر یک شرکت هم ماشین نداشت مشتری شرکت بعدی را امتحان می‌کند و بلاخره هر دو راننده مشغول می‌شوند و مشتری بالقوه از بازار خارج نمی شود. در این شرایط بسترهای جدیدی مثل سرویس کرایه چی هم می توانند وارد شوند که مسافر فقط به آن‌ها درخواست می‌دهد و آن سرویس تک‌تک شرکت‌های تاکسی را جست و جو می‌کند تا ماشین پیدا کند.

snapptap30بازاردوطرفه
من یک توسعه‌ دهنده کسب‌وکارم، در مورد سرمایه‌گذاری، استراتژی و مدل‌های کسب‌وکار مطالعه می‌کنم. https://www.linkedin.com/in/ahmohammadi/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید