• نقلی به مضمون
• محمدصادق امیریفر
بهکارگیریِ مضمونهای تازه در #شعر آنچنان که با زیست عمومی و فردی شاعران و مخاطبان همخوانی داشته باشد تقریباََ روی به گمنامی نهاده بود که نیما با ظهورش سلسله اتفاقات تازهای را رقم زد که به قول دکتر شفیعی کدکنی دیگر بعید است کسی مانند او بتواند چنین تغییری در ساختار ادبیات بهوجود بیاورد. اگر اتفاق نیما و شعرش را خوب یا بد بدانیم، اثر ابتدایی او بر شاعران بعدش را نمیتوانیم انکار کنیم. شاید اگر او و یا هرکس در جایگاه او نبود معمولیترین اشیاء و احوالاتِ اطراف، راهیِ شعر معاصر نمیشد چنان که فروغ بگوید:
مرا پناه دهید ای اجاقهای پر آتش - ای نعلهای خوشبختی -
و ای سرود ظرفهای مسین در سیاهکاری مطبخ
و ای ترنم دلگیر چرخ خیاطی
و ای جدال روز و شب فرشها و جاروها
مرا پناه دهید...
این اتفاق راه را به واژگان نو، ترکیبات جدید به فراخور آن، مضمونهای تازه باز کرد؛ و چه بسا قابلیت ارائهٔ معانیِ کهن را در ساختاری نو فراهم ساخت.
چنان که شعر #حافظ:
دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند
پنهان خورید باده که تعذیر میکنند
با سخن #شاملو:
دهانت را میبویند
مبادا گفته باشی دوستت دارم
معنایی تقریباََ یکسان و البته زبان، تاثیر و دنیایی متفاوت داشته باشند.
منابع:
کدکنی، با چراغ و آینه.
شمیسا، نقد ادبی.
http://Eitaa.com/daqiqeh