آنالیکا
آنالیکا
خواندن ۳ دقیقه·۷ سال پیش

ندانسته‌های ناشناخته

سال ها قبل دونالد رامسفلد وزیر دفاع سابق آمریکا در یکی از کنفرانس‌های خبری خود برای توجیه شروع جنگ آمریکا علیه عراق گفت: “چیزهایی وجود دارند که ما می‌دانیم که می‌دانیم. چیزهایی هم وجود دارند که نمی‌دانیم ولی می‌دانیم که نمی‌دانیم؛ اما چیزهایی هم وجود دارند که نمی‌دانیم و نمی‌دانیم که آن‌ها را نمی‌دانیم.” اگرچه استدلال‌های او افکار عمومی را در مورد علت شروع جنگ قانع نکرد، جملات او به مفاهیم مهمی اشاره می‌کند که در مدیریت ریسک بسیار اهمیت دارد. در ادبیات فارسی نیز به این مفاهیم اشاره شده است. در یکی از نمونه‌های مشهور آن ابن یمین از شاعران ایرانی قرن هشتم هجری چنین سروده است:

آن‌کس که بداند و بداند که بداند

اسب خرد از گنبد گردون بجهاند

آن‌کس که نداند و بداند که نداند

لنگان خرک خویش به منزل برساند

آن‌کس که نداند و نداند که نداند

در جهل مرکب ابدالدهر بماند

در مقاله دیگری توضیح دادم ریشه اصلی عدم قطعیت به نبود معرفت نسبت به موضوع تصمیم‌گیری برمی‌گردد. این نبود معرفت به شکل‌های گوناگونی ممکن است بروز پیدا کند که بر نحوه مواجهه تصمیم‌گیر با عدم قطعیت تأثیر می‌گذارد. در ادبیات مدیریت ریسک ریشه‌های عدم معرفت در سه دسته قابل تقسیم‌بندی است.

دانسته‌های شناخته‌شده: چیزهایی هستند که تصمیم‌گیر از وجود آن‌ها باخبر است و اگرچه مقدار دقیق آن‌ها را نمی‌داند، می‌تواند آن‌ها را با تکیه‌بر روش‌های آماری توضیح دهد و یا حدود مقادیر آن‌ها را تخمین بزند. برای نمونه فرض کنید در یک خط تولید، نوعی قطعه الکترونیکی نقش حیاتی دارد. خرابی این قطعه خط تولید را در معرض ریسک زیادی قرار می‌دهد. طول عمر این قطعه الکترونیکی را می‌توان یک متغیر تصادفی در نظر گرفت و توزیع آماری آن را به دست آورد. اگر طول عمر این قطعه الکترونیکی از توزیع نرمال با میانگین ۲۳۰۰ ساعت و انحراف معیار ۱۰۰ پیروی کند، آنگاه می‌توان گفت با احتمال ۹۵ درصد این قطعه پس از ۲۱۳۶ ساعت دچار خرابی می‌شود. تعویض کردن قطعه حول‌وحوش این زمان تضمین می‌کند که در بیشتر موارد ریسک ناشی از خرابی قطعه تحت کنترل باشد.

ندانسته‌های شناخته‌شده: در این گروه چیزهایی قرار دارند که تصمیم‌گیر می‌داند که دانش دقیقی از آن‌ها ندارد؛ در بهترین حالت حدودی از مقادیر آن‌ها را دارد و یا اصلاً هیچ مقداری را در دست ندارد. ممکن است بتوان با تلاش و صرف زمان و هزینه توزیع آماری آن‌ها را به دست آورد و به دانسته‌های شناخته‌شده تبدیل کرد. در بسیاری موارد دیگر می‌توان آن‌ها را با روش‌های کیفی یا نیمه-تحلیلی بررسی کرد. در اینجا تمرکز اصلی مدیریت ریسک ابتدا بر روی شناسایی این ریسک‌ها و سپس توصیف اثرات آن‌ها با روش‌های کیفی است. یک روش برای ارزیابی و دسته‌بندی این ریسک‌ها استفاده از نقشه حرارتی ریسک است. در این روش ریسک‌های شناسایی‌شده مبتنی بر قضاوت ذهنی خبرگان و افراد درگیر در مسئله به لحاظ احتمال وقوع ریسک و عواقب آن در صورت وقوع، دسته‌بندی می‌شوند. سپس متناسب با وضعیت هر پیشامد احتمالی، سیاست‌های متناسب در نظر گرفته می‌شود. برای مثال ریسک‌هایی که احتمال وقوع آن‌ها بالاست و در صورت وقوع عواقب جدی به همراه دارند منابع و تلاش زیادی برای مواجهه با آن‌ها تخصیص داده می‌شود.

ندانسته‌های ناشناخته: در این دسته چیزهایی قرار می‌گیرند که تصمیم‌گیر آن‌ها را شناسایی هم نکرده و از وجود آن‌ها مطلع نیست. ریسک‌هایی که در این گروه جای می‌گیرند می‌توانند عواقب جدی و غافلگیرکننده‌ای داشته باشند. پس در مقابل آن ها چه می توان کرد وقتی حتی از وجود آنان نیز بی خبر هستیم؟

رهیافت زمانی حاصل می شود که بدانیم اگرچه این ریسک ها ناشناخته هستند، علت ناشناخته ماندن آنها یکسان نیست. با کمی بررسی می فهمیم که گرچه برخی ریسک ها برای افرادی ناشناخته است ولی نزد برخی افراد شناخته شده است. برخی ریسک ها از دیدگاه کلان روشن نیست در حالی که از دیدگاه خرد، پررنگ می شود. برخی ریسک ها به مرور زمان و با پیشرفت کار خود را نشان می دهند. در مقاله ای که لینک آن در زیر آمده، بطور مفصل به این نوع از ریسک ها و نحوه مواجهه با آن پرداختم.

?http://analica.ir/unknown-unknonws-risk/

ریسککسب و کارتصمیم گیریآنالیکاندانسته های ناشناخته
نگرش های نوین برای حل مسائل دنیای واقعی در حوزه‌های روش‌های تحلیلی کسب‌وکار، هوش تجاری، داده‌کاوی، مدیریت عملیات و تصمیم‌گیری. Website:http://analica.ir/
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید