آنه^^
آنه^^
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

گوشتِ خر

بعد از مدت‌ها با دوستام برنامه ریختیم که امشب بریم سینما و فیلم سینمایی هتل رو ببینیم. مامان و بابامم تایید کرده بودن و همه چی جور شده بود که امروز یهو مامانم گفت بریم تئاتر «گوشت خر» رو ببینیم.

حالا از من اصرار که مادر من! من قراره با دستام برم سینما! نکن این کارو!

از مامانم انکار که بابات فقط امشب سرش خلوته و همین امشب باید بریم! تو داری خونوادت رو به دوستات می‌فروشی!!!!

از یه طرف روح هنر دوست درونم می‌گفت برو تئاتر رو ببین و از یه طرف دیگه هم روح رفیق دوست درونم می‌گفت برو سینما و با دوستات باش.

القصه به زور ما رو راهی تئاتر کردن. از حق نگذریم تئاتر فوق العاده طنز و جالب بود. یه کمدی سیاسی در مورد دوران جنگ جهانی دوم.

خیلی خندیدیم و روح هنرمند و هنر دوست درونم بالاخره تو این مبارزه پیروز شد و چه پیروزی شیرینی!

خلاصه: در آغاز جنگ جهانی دوم، ایران اعلام بی‌طرفی کرد؛ ۲ سال بعد از آن اتفاق، متفقین ایران را اشغال کردند! وضعیت مردم به حدی اسفناک بود که حتی قحطی نان هم رواج پیدا کرده بود، در این هیاهو، فردی گوشت خر را بین مردم توزیع می‌کرد که مظنونِ اصلیِ پرونده ای است که اتفاقات عجیبِ این داستان را در ژاندارمریِ اردکان رقم می‌زند و ...‌‌‌‌
درباره نمایش:
این نمایشنامه با سبکی کمدی و همچنین نگاهی به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در سال‌های ابتدای دهه‌یِ بیست شمسی و فرهنگِ مردمِ کوچه و بازار، سعی در ارائه‌یِ موقعیت و شرایط روز آن زمان را دارد.
این نمایش برگرفته شده از کتاب «شبی در طهران» به قلم استاد محمد چرمشیر است.

نمایش فوق العاده جذابی بود و بسی لذت بردیم و خشنود گشتیم.

اگه شرایط رفتن و تماشای این تئاتر رو دارین اصلا از دستش ندین.

جنگ جهانیگوشت خرسیاسی اجتماعیتئاترکمدی سیاسی
[تکرار غریبانه‌ی روزهای آنه سرانجام این‌گونه گذشت...]
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید