زاویه
چند روز قبل خبر اتفاق بدی که در یکی از مناطق نزدیک اتفاق افتاده بود را شنیدم. نمیتوانم توضیح بدهم این اتفاق دقیقاً چه بود و جزئیات آن چیست؛ چون در نوع خود فاجعهای بوده که از زمانی که من به یاد میآورم در منطقه ما و مناطق نزدیک سابقه نداشته. شاید وقتی دیگر به آن بپردازم و موضوع را مفصل توضیح دهم اما فعلاً از این کار صرف نظر میکنم.
نکتهای که در این اتفاق نظرم را جلب کرد این بود که کسی که باعث و بانی این فاجعه بوده آیا از ابتدای عمر از چنین آدمی بوده یا به مرور و گام به گام به اینجا رسیده؟
هرچه هست، آیا تضمینی هست که ما هم روزی به سرنوشت او دچار نشویم؟ آیا تضمینی هست که روزی خود را زیر بار سنگین گناهان و فجایع بسیاری که باعث و بانی آن بودیم نبینیم؟
انحراف مثل یک زاویه است. کوچکترین زاویهها، حتی آنهایی که ابتدا فاصله دو ضلعشان با چشم دیده نمیشود، بعد از طی مسافتی دهان باز میکنند و فاصله اضلاعش آنقدر زیاد میشود که به قطر یک سیاره، ستاره یا حتی یک کهکشان میرسد.
انحراف از راه درست نیز به همین صورت اتفاق میافتد. یک فکر نادرست، یک نگاه نابجا، یک حرف اشتباه، یک رفتار زشت، همه اینها هر چقدر هم کوچک باشد میتواند روزی انسان را بیچاره کند. همانطور که یک ترک ریز روی دیوار میتواند روزی سقف خانه را بر سر انسان آوار کند.
همه باید مراقب خود باشیم. سرنوشت کسانی که دنیا و آخرت خود را خراب کردند، پیش چشم خود داشته باشیم و آنچه بر سر آنها آمد را نسبت به خود محال ندانیم.
و در نهایت دعایمان این باشد که «خدایا! حتی لحظه مرا به خودم واگذار.»