ویرگول
ورودثبت نام
عارفه فرقانی
عارفه فرقانی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

شعر نوشته (خسته ام)

خسته ام خسته تر از آن که بگویم چه شده.

آرزوهایم به فنا خاطراتم چه شده؟

غم ها که همین حوالی است ، شادیهایم چه شده؟

اشک هایم که روان است خنده هایم چه شده؟

چشمانم شده ابر بهار برق شوقش چشده؟

دلم شکسته است و بی قرار ، قهقهه هایش چه شده؟

مگر آیینه ها شکسته اس ؟ پس سنگ صبورم چه شده؟

تن من سرده و بی روح تپش قلب صبورم چه شده؟

زندگی ساکت و سرده ، دل من مخزن درده

چشم من خیسه و خسته ، کمرم گویی شکسته

زندگی کمر ببسته ، دل من به غم ببسته

غم من پایان نداره ، دل من سامان نداره

جان من خسته ی خسته

خسته تر از آن که بگویم چه شده...!


.عارفه فرقانی

شعرخسته ام خسته تر از آن که بگویم چه شدهشعر نوشتهعارفه فرقانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید