قسمت های مختلف مغزم رو میخوام دربارهی این موضوع تشریح کنم؛
پارت ۱؛دکتر اصلا چ آدمیه؟هرکسی که حال خوب به آدم ها بده... هم جسم هم روح..
پارت ۲؛ پدری که باعث حفظ آرامش در خونه میشه *
پ ۳؛هرکس یک نفر را زنده کند گویی تمام انسان ها را زنده کرده (سوره ی مائده آیه ۳۲)
۴؛چقدر ارزش نجات ِیه آدم زیاده یک نفر اگه مثلا ارزش اش مساوی با ۱۰ کار خوب باشه (و جای کار خوب میشه گفت هر کار ِ خوبی که اون یه نفر بعد از خوب شدن اش انجام بده و درصدِ مشارکت بگیرن مثلا ۸۰ ۲۰)
۵؛یه حال ِ خوب از یه کامنت پر از محبت دریافت میکنه وقتی یه نفر همون موقع داشته گریه میکرده از بی محبتی اطرافیانش حال ِ دل یه نفر خوب میشه و دل مرده اش زنده میشه به نظرم معادل کار یه دکتر ِ..و چقدر این اتفاق با ویرگول برای من افتاد..
۶؛ نتیجه کلی من الان بله دقیقا الان هم یه دکترم و حس و حال خیلی از آدمها رو با کلامم خوب میکنم و بابت این به خودم افتخار میکنم و تا وقتی که زنده ام تلاش میکنم آدم های بیشتری رو زنده نگه دارم و سعی کنم انگیزه ایپو احساس بهتری داشته باشن و بهترین خودشون بشن...
پارت ۷؛ دقت کردین یه سری کلمه ها تو زندگی مون هست که وقتی ما با اونها مورد خطاب قرار میگیرم چقدر حالمون خوب میشه برای من قهرمان و دکتر (البته آمیخته با ترس ِ *)، جان جانا ، ویرگولی عزیز ،دوستم (کلمه های با ارزشی بوده ) چ خوب که من بقیه رو با اون کلمهای صدا بزنم که خودم قبلا خوش حال شدم.
۸؛ دوران جهان بی می و ساقی هیچ است||||بی زمزمه ی سازِ عراقی هیچ است|||| هر چند در احوال جهان می نگرم |||حاصل همه عشرت است و باقی هیچ است.
۹؛ انگاری خدا هر جور شده میخواد ما رو توی تیم آدم خوبا قرار بده یک پاداش رو دوتا حساب میکنه و یه گناه رو یکی (در این بین خوش به حال اونایی که زندگی رو فقط برای خدایی شدن میخوان)
۱۰؛ امروز مامانم میگفت؛ نمازت رو جدی تر بگیر انگار نماز از تو قلب شروع میکنه آدم رو اصلاح میکنه و کارها رو درست ...و گفت؛ من از روزهایی که بی نماز رفت پشیمونم دلم نمیخواد یه روز پشیمون بودن تو رو ببینم (این صمیمانه گفتن امروزش انگار یه چیزی رو تو وجودم تکون داد)
۱۱ آرزوهاتون یه جا منتظرتون هستن که بهش برسید خودتون رو برای رسیدن آماده کنید همین!