آسایش آسوده:)
آسایش آسوده:)
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

نامه ای به 31سالگی خودم...

سلام، اول خیلی عذرمیخوام که نمیتونم باشم...

و نمیدونم چرا زندگی ام اینقدر شلوغه که نمیتونم باشم..

از آخرین نوشتم هفت ماه میگذره ،نوشته ای که باتمام وجود میخواستم بعدش برای بودن برنامه ریزی کنم..

که خلاصه نشد و نمیشه ..

ده دقیقه پیش داشتم برگه های قدیمی مو زیر و رو میکردم یهو چشمم افتاد به نوشته ای که سه سال پیش (21 سالگی ام)نوشتم.

و دلم خواست بارگزاری کنم ..


الان که نوشته سه سال قبل رو میخونم ـ.

دارم ذوق اون قسمت هایی رو میکنم که نوشتم موقع پیاده روی هات...

و کمک کنی آدم ها بیشتر خودشون رو ارزشمند بدونن


اینو نصیحت رو فکر میکنم خیلیی عمل کرد آموزش های تخصصی هم دارم میبینم در زمینه منابع انسانی و مدیریت استعداد و این موردها(با اینکه به رشته تحصیلی اصلا ربطی نداره)

از اینکه اینقدر خودمو دو نفر کردم توی نامه و جدی بودم در دوشخصیت اسایش و الهام ساختنم هم برام جالبه... فکر کنم فاز خوبیه دوباره این مدلی فکر کردن.


/الهام در حال مطالعه بند بعدی/

خیلی کمال گراس(الهام) بنویسم گفته توی برگه آسه هر روزمو ...برو بابا?

نه نقاش شدم نه این همه استعدادی که از بچگی در طراحی و نقاشی داشتم رو اصلا استفاده کردم چند ماه پیش خیلی دلم خواست ارشد طراحی صنعتی بخونم..

هنوزم دلم میخواد اما در حال حاضر دارم برای ارشد بیوتکنولوژی کشاورزی میخونم و دلم نمیاد بیوشیمی یادم بره و اون تایم رو بذارم نقاشی بکشیم فعلا...

اما قطعا دوباره به نقاشی و طراحی برمیگردم برای آرامش روانم.


در ادامه نامه نه شرایط شو دارم نه دلم میاد باز به جا فیزیولوژی گیاهی خوندن برم شیرینی پزی یا رستوران کار کنم ولی سعی میکنم هر موقع که شرایط این داستانو داشتم برای هربار بهتر شدن تلاش کنم..

فعلا باز اون قدرکتاب هست که باید بخونم (امسال کارشناسی رشته خودم و پیشرفت در زبان تجارت و بالابردن و انجام پروژه های مارکتینگ با شرکت های مختلف و اگه فرصت کنم ادامه ماشین لرنینگ و گواهی ارزیابی شغلی باید مدرک هاشـونو از موسسه های مختلف بگیرم و لینکدین شروع کنم به بارگزاری مدارک)

اما کلاس اموزش مونته سوری(زیست شناسی) برای بچه های کمتر از هشت سال قسمت بشه تا سال دیگه میرم اونم ..

با گلناز الان داریم یه فرمانتور طراحی میکنیم.... (در ادامه نوشته ، اون موقع که این نوشته رو نوشتم گلناز رو نداشتم تو زندگی ام و جالبه که اونم نوروساینس زیاد فازش بوده...)

الان بیورکتور گیاهی داریم تلاش میکنیم البته به نوروساینس ربطی نداره ...(تارگت هم کلا بیماری نیست..)

گلدوزی خیاطی هم جایی نداره تو زندگی ام و حیف دلم میخواد وسیله هاشو سرم خلوت شد آماده میکنم..

دفتر رویداد هم ندارم.. اما برای کارهای بازرگانی دارم میسازم.

آه تولد فاطمه یادم رفتــ.ـ خوبه گفت.(آسایش)

گفتم فاطمه ، بذارید درباره ش بگم فاطمه و من هم دانشگاهی شدیم و از این موضوع جدا خوشحالم

انگار یه نقطه امن دارم توی دانشگاه اونم فاطمه س..

معلممم نشدم اما جدیدا یه فکرهای جالبی دارم که یه قضیه هایی که نیست درس بدم باید درموردشون سرچ کنم اما موضوع ش میشه اقتصاد محصولات بیوتکنولوژی و تاثیرشون بر تحقیق و توسعه شرکت ها.. حالا جزییات ش رو خودم باید تلاش کنم محتوای ارزشمندی بشه.


در مورد پارت سوم نوشتم..

این روزها من پیگیر نگینم اما نگین جواب نمیده دلیلشم نمیدونم اما جوری بی محلی میکنه انگار قهره..

(ما )ساختن انگار خیلی ساله برام مهمه فقط میتونم

با خرسندی به خودم بگم امسال یعنی 1402جسارت ساختن اجتماعی که اونا رو ما لقب بدم داشتم و هر روزم شده رنگ و بوی بهتر بخشیدن به این( ما)

در ادامه لینک چنل تکنوبروکر رو میذارم(البته احتمالا اسم و لگو و خیلی چیزها تغییرات مثبت کنه این روزها)

https://t.me/Techno_broker2023

راستی یه نوشته هم در اینستاگرام نوشتم به نظرم خوبه اگه معرفی کنم.

لینک اونم

نوشته اینستاگرام با عنوان جبر جغرافیا
نوشته اینستاگرام با عنوان جبر جغرافیا


https://www.instagram.com/p/CwCZQAqovsr/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==
اینم  یه عکس چون عکس خوب ندارم  برای متن انتخاب کنم.
اینم یه عکس چون عکس خوب ندارم برای متن انتخاب کنم.


اگه خوندین متنو... ممنونم و‌متاسفم که درست حسابی نمینویسم که بشه درست فهمید خیلی حرفارو


تحقیق توسعهشیرینی پزیطراحی صنعتیطراحی نقاشی
ویرگول رو دفترچه یادداشتی برای ثبت هیجاناتش میدونه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید