کتاب دزیره، یادداشت اول
خواندن کتاب های قطور و پر اتفاق در نگاه اول بسیار سخت و طاقت فرسا به نظر می رسد ولی فقط شروع به مطالعه این کتاب ها دشوار است و اکثر موارد در ادامه داستان پرکششی وجود دارد که شما را با خود به دنیای اعجاب انگیز کتاب می شوید.
کتاب دزیره که داستان دختری تقریبا معمولی است که اتفاق ها و تصمیمات او در زندگی باعث شد که این دختر فرانسوی تبدیل به ملکه سوئد شود.
کتاب از زمان نوجوانی او شروع می شود که اوژنی، در فصل های ابتدایی به این نام خطاب می شده، برای نجات برادر خود که به اتهام جاسوسی در زندان های جمهوری فرانسه به سر می برد همراه همسر برادر خود به ملاقات یه مقام مهم مملکتی می رود که همین ملاقات سبب آشنایی او و خانواده اش با بناپارت می شود و داستان هایی که برای او پیش می آید.
و ما در این قسمت کتاب شاهد عشق سوزان و آتشین بین دزیره و ناپلئون هستیم که در پی ازدواج خواهر دزیره و برادر ناپلئون بوجود می آید. این علاقه شدید که میان دزیره و ناپلئون شکل می گیرد با نامزدی آن ها شکل جدی به خود میگیرد و به سرانجام مطلوب خود نزدیک می شود. غافل از اینکه دست سرنوشت و اتفاق های سیاسی و نظامی باعث می شود ناپلئون برای ارتقای مقام به پاریس سفر کند و همین جدایی برای سرد شدن عشق او به دزیره کافی است.
در داستان زندگی دزیره پاریس نقش مهمی دارد و در اکثر حادثه های مهم زندگی او نام این شهر می درخشد. شاید اگر اوژنی هیچ وقت به پاریس سفر نمی کرد او دیگر تبدیل به دزیره ملکه ی سوئد نمی شد.
این سفر سرنوشت ساز و واقعیتی که درباره ناپلئون متوجه شد، نقطه عطف زندگی او شد و باعث شد که دیگر نخواهد او را اوژنی خطاب کنند و از قسمت دوم نام کامل خود یعنی دزیره استفاده کند.
من به شخصه شخصیت دزیره را از اوژنی جوان بیشتر دوست دارم. شاید اگر شکست عشقی ناپلئون نبود هیچگاه دزیره به این پختگی نمی رسید.
در کتاب دزیره علاوه بر داستان زندگی او، حوادث تاریخی نقش مهمی را ایفا می کنند. تاریخ فرانسه دارای فراز و نشیب های بسیاری است که به دلیل حضور ناپلئون در بطن تمام رویداد ها و نزدیکی دزیره که همچنان به دلیل شوهر خواهر خود که یک بناپارت بود مجبور به تحمل اخبار و اقدامات ناپلئون است، به این کتاب بعد تاریخی هم بخشیده است. البته در ادامه و ازدواج دزیره با یک سرهنگ ارتش فرانسه حضور حوادث تاریخی در کتاب افزایش می یابد.
جدا از بحث تاریخی این کتاب من عشق بین دزیره و برنادوت را بیشتر از عشق دزیره و ناپلئون دوست دارم. شخصیت و هوش برنادوت بسیار قابل تحسین است و برخلاف ناپلئون افکار خطرناک و ناآرامی ندارد.
چیزی که درباره ی دزیره توجه من را جلب کرد تنفر او از کاخ و قصر است. با خود فکر کردم که با این روحیه و تنفر او از خانه های بزرگ و کاخ ها، چطور توانسته خود را با شرایط ملکه بودن وفق بدهد؟
و این سوالی است که امیدوارم در ادامه ی کتاب به جواب آن برسم.
کتاب: دزیره
نویسنده: آن ماری سلینکو
مترجم:همایون پاکروان
نشر:جامی
نسخه الکترونیک اپلیکیشن طاقچه