ما در حال حاضر در جامعهای زندگی میکنیم که افکار و اضطرابها هر روز ما را درگیر میکنند. دائماً منتظر روبرو شدن با وقایع جدیدی در زندگی خود هستیم و این میتواند یکی از جنبههایی باشد که آرامش درونی ما را مختل میکند. در چنین دنیای پر سرعتی، آرامش درونی میتواند مبارزهای برای رسیدن به آن باشد.
آرامش در زندگی به حالاتی روحی و روانی ، فعالیتهای جسمی و ارتباطات انسان بستگی دارد . در واقع آرامش حالتی در وجود هر انسانی است که به خلوص ذهنی سوق داده میشود. این حالت به فرد کمک میکند تا با استرسهای روزمره خود بهتر برخورد کند و به طور کلی از زندگی بیشتر لذت ببرد.
احساس آرامش در زندگی یک رویا نیست و با کمی کار میتوان به شایستگی آن را به دست آورد.
۱. مهمترین اقدامی که باید انجام دهیم رها کردن هر آنچه که خارج از اختیار ما هست.
90 درصد مواقع، وقتی نگران چیزی هستیم یا استرس داریم، منشأ عصبانیت ما واقعاً عاملی است که کنترلی روی آن نداریم. تنها کاری که میتوانیم در زندگی انجام دهیم این است که تمام تلاش خود را بکار بگیریم و سپس اجازه دهیم سرنوشت مسیر خود را طی کند. اگر نمیتوانیم بر نتیجه تأثیر بگذاریم، نگرانی در مورد آن بیفایده است. البته انجام این کار سخت است و نیاز به تمرین دارد.
بیشتر اوقات فقط باید به خود یادآوری کنیم که رها کنیم و همچنین میتوانیم با پرت کردن حواس خود به انجام کارهای دیگر، از ناراحتی خود بکاهیم.
به یاد داشته باشیم که رفتار دیگران یکی از بزرگترین چیزهایی است که خارج از کنترل ماست.
۲. انسانیت را در همه انسانها پیدا کنیم. وقتی دیگران ما را عصبانی میکنند، معمولاً به این دلیل است که نمیتوانیم بفهمیم چرا آنها کاری انجام میدهند که ما را عصبانی کنند. به جای این که به طرف مقابل از روی خشم و عصبانیت واکنش نشان دهیم، سعی کنیم از دیدگاه او به مسائل نگاه کنیم. به این فکر کنیم که چرا او چنین کاری را انجام داده... و به یاد داشته باشیم که همه ما افرادی هستیم که مشکلات و تصورات ذهنی خودمان را داریم.
۳. خودمان را ببخشیم. منبع عظیم نگرانی در زندگی ما از زمانی ناشی میشود که خودمان را مورد بازخواست و بازجویی قرار میدهیم. ما واقعاً میتوانیم بدترین قاضی خودمان باشیم. شاید از اینکه انجام کاری را فراموش کردهایم احساس بدی داشته باشیم و یا بابت برخوردی اشتباه با دوستمان ناراحت باشیم. مهم نیست که چه کاری انجام دادهایم، باید به یاد داشته باشیم که توانایی بازگشت به گذشته را نداریم. سرزنش و شماتت خود به خاطر چیزی که نمیتوانیم تغییر دهیم، اوضاع را بهتر نمیکند. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که برای بهتر کردن آینده تلاش کنیم .
سیمون الکلس میگوید:
«اشتباه کردن گناه نیست. داشتن اعتباری که نتوانید هر از گاهی آن را خراب کنید چه ارزشی دارد؟»
۴. کسانی را که به ما ستم کردهاند ببخشیم. همانطور که باید خودمان را ببخشیم، دیگران را نیز باید ببخشیم. این به معنای بخشش واقعی آنهاست. پرخاشگر منفعل نباشیم یا بعداً راهی برای تنبیه آنها پیدا نکنیم. فقط آن را رها کنیم و راههایی برای همکاری بهتر در آینده پیدا کنیم.
باربارا جی.هانت میگوید: «بخشش برای شماست نه طرف مقابل. این کاری است که در درون خود انجام میدهید و در بدن و قلبتان احساس میکنید که شما را از گذشتهتان رها کرده و شما را آزاد میکند تا به طور کاملاً آزاد زندگی کنید.»
۵. فراموش نکنیم که زندگی گذراست. همه چیز در زندگی موقتی است. طلوع و غروب خورشید تنها چیزهایی هستند که جاودانهاند. چیزهایی که دوست داریم را در آغوش بگیریم و تا میتوانیم از آنها لذت ببریم. منتظر گذشتن روزهای سخت باشیم.
استیو جابز میگوید:«به یاد آوردن اینکه من به زودی خواهم مرد، مهمترین چیزی است که تا به حال با آن روبرو شدهام چون به من کمک میکند تا بتوانم انتخابهای بزرگی را در زندگیام انجام دهم».
۱- خودمان باشیم. وقتی سعی میکنیم فردی باشیم که نیستیم استرس، احساس گناه و ناراحتی زیادی به زندگی ما افزوده میشود. فقط باید خودمان باشیم و کسی که هستیم را در آغوش بگیرم.
استیو جابز نقل میکند: « یادمان باشد که زمان ما محدود است... پس زمانمان را با زندگی کردن در زندگی دیگران هدر ندهیم.»
نگران این نباشیم که دیگران چه میگویند یا میخواهند ما چه باشیم. این زندگی آنها نیست، مال ماست.
روی انجام کارهایی که برای ما ممکن است تمرکز کنیم.
ما همیشه در حال رشد هستیم و همیشه به عنوان انسان در حال تکامل هستیم. باید با خودمان در صلح باشیم و انتخابهایی مطابق با ویژگیها و شرایط خود داشته باشیم.
۲- دنبال چیزی که ما را خوشحال میکند برویم. زندگی یعنی انجام کارهایی که باعث شادی ما میشود. وقتی واقعاً خوب زندگی میکنیم، بین انجام کارهای سخت، سرگرمیها و کارهایی که ما را شاد میکند، کاملاً تعادل برقرار میکنیم. البته، برخی از ما تمایل داریم بیش از حد روی امور سخت تمرکز کنیم یا فراموش میکنیم که برای خود وقت بگذاریم. ما باید بدون توجه به آنچه دیگران فکر میکنند، به دنبال چیزهایی باشیم که ما را خوشحال میکند، وگرنه هرگز احساس رضایت نخواهیم کرد.
۳- برای خودمان وقت بگذاریم. گاهی اوقات برای تمرکز بر مشکلات خود و رفع فشار به خلوت و گوشهای دنج نیاز داریم. پیدا کردن زمان برای این کار، در آشفتگی و هیاهوی زندگی، میتواند سخت باشد. اما برای مدیریت چالشهای زندگی و احساس خوشبختی بسیار مهم است.
ذهن هم از تکرار مکررات خسته میشود. با انجام مواردی که به آنها نیاز داریم و احساس لذت میکنیم، ذهن استراحت میکند، روحیهمان باز میشود و با انرژی بیشتری به کارهای دیگر میرسیم. برای این کار به مسائل کم اهمیت، زیاد توجه نکنیم و به خواستههای واقعی خود فکر کنیم تا بعد از انجامشان احساس رضایت به ما دست دهد.
وقت گذاشتن برای خودمان گاهی به معنای لذت بردن از تنهایی کامل یا پیادهروی است. برای موفقیت در کارها باید وقت خود را بگونهای مدیریت کنیم که در اوقات فراغت و استراحت ذهنی، درگیر فضاهای مجازی و تکنولوژی نشویم.
۴- به دیگران کمک کنیم. کمک به دیگران یکی از قدرتمندترین کارهایی است که میتوانیم انجام دهیم تا به خود احساس رضایت و آرامش بدهیم. کمک به دیگران برای رسیدن به هدف به ما این امکان را میدهد که احساس کنیم کار بزرگی را انجام دادهایم. مواقعی که نیازمند کسب آرامش هستیم، دستگیری از دیگران گامی موثر میباشد.
۵- هدف ایجاد کنیم. داشتن هدفی که بتوانیم برای آن کار کنیم واقعاً میتواند زمانی که احساس گمراهی و بی هدفی میکنیم کمک کند. در حقیقت، زندگی بی هدف پوچ میباشد. چیزی را که برای خود میخواهیم پیدا کنیم و سپس بفهمیم که برای دنبال کردن آنها چه کاری باید انجام دهیم. هنگامی که برای یک هدف واحد کار میکنیم، تمام وجودمان را آرامشی عمیق فرا خواهد گرفت.
۱) به موسیقی آرامش بخش گوش دهیم. موسیقی میتواند به ما کمک کند حتی در پر استرسترین موقعیتها آرام شویم و آرامش درونی پیدا کنیم. موسیقی غذای روح و روشی منحصر بهفرد و فوری برای به دست آوردن آرامش ذهنی هست.
البته نوع موسیقیای که انتخاب میکنیم مهم نیست. تا وقتی که از آن لذت ببریم، باعث آرامش ما خواهد شد.
۲) به پیاده روی یا دویدن برویم. پیادهروی یا دویدن راه خوب دیگری برای آرام کردنمان است. ورزش علاوه بر اینکه ما را از چنگال تنشها رها میکند، باعث ترشح اندورفین نیز میشود که ماده شیمیایی مغز است که احساسات ما را تنظیم میکند.
۳) با کسی بازی کنیم که میداند چگونه سرگرم شود. بازی کردن یک راه عالی برای رفع استرس میباشد. سرگرم شدن با کسی که واقعاً میداند چگونه لذتهای زندگی را در آغوش بگیرد، میتواند تفاوت بزرگی را در شرایط سخت ایجاد کند.
بازی فرصتی است تا کار و تعهدات خود را فراموش کنیم و به شکلی خلاقانه و بدون هیچ ساختار خاصی در یک اجتماع شرکت داشته باشیم. بازی میتواند به سادگی جوک گفتن با دوستان و شوخی کردن، پرت کردن توپ در ساحل، شرکت کردن در یک مهمانی یا رفتن به دوچرخهسواری باشد. اگر به خودمان اجازه دهیم مانند کودکان بازی کنیم، میتوانیم در تمام زندگی از فواید سلامت روانی و جسمانی آن بهرهمند شویم.
۴) از نمایش اجتناب کنیم. چه درامی که ما ایجاد میکنیم و چه درامی که خود را در میانه آن میبینیم، واقعاً میتواند مانعی برای یافتن آرامش درونی ما باشد. ما تمایل داریم به دنبال درام باشیم زیرا زندگی را هیجانانگیز تر میکند، اما برای اینکه آرامش پیدا کنیم باید با پرهیز از نمایش و مدیریت چالشها، جذابیت زندگیمان را دوچندان کنیم. احساسات منفی مرتبط با نمایش، مانع از ایجاد آرامش درونی و دریافت انرژی مثبت میشود.
اگر کسی در زندگی ما مستعد این است که فقط درام را به نمایش بگذارد، سعی کنیم تا آنجا که میتوانیم او را حذف کنیم.
۵) فعالیتهای آرامشبخش انجام دهیم. بسیاری از فعالیتهای عالی و اساسی وجود دارد که با استفاده از آنها در کوتاهترین زمان ممکن، آرامش مورد نظر را کسب خواهیم کرد. هر فردی بر پایهی ترجیحات شخصی، با انجام عملی خاص (نوشیدن یک فنجان چای ، تماشای فیلم کمدی، مدیتیشن و....) به آرامش میرسد.
۱-- از مطالعه غافل نشویم. خواندن کتاب، دانش و مهارتهای جدیدی را به ما اضافه میکند. مطالعه باعث افزایش تمرکز، تقویت حافظه، بهبود روابط اجتماعی و همدلی انسان میشود. کتاب خواندن اضطراب ما را کم میکند و باعث آرامش روان میشود.
۲-- از طبیعت سرنخ بگیریم. با گشت و گذار در طبیعت، گوش فرا دادن به صدای درختان، باد، باران، پرندگان و ...، مراقبت از حیوانات میتوانیم آرامش گمشدهی خود را پیدا کنیم.
ما در آغوش طبیعت آرام میگیریم، رشد میکنیم و به کمال میرسیم. انسان از روزی که طبیعت را شناخته، از جهت سلامت روان شناختی و فیزیکی انواع فایدهها را در طول تاریخ از طبیعت کسب نموده است. همزیستی با طبیعت تأثیر تعيين کنندهای در تقویت روحیهی نشاط، شادی و طراوت و ایجاد آرامش عمیق درونی در اشخاص را دارد.
کلام آخر
در زندگی پرآشوب امروزی، حفظ آرامش منجر به اتفاقهای مثبت زیادی برای جسم و روان ما میشود. حفظ آرامش درونی یک هنر است و میتوانیم با تلاش بیشتر و تمرین مداوم یاد بگیریم که بدن، ذهن و روحمان را آرام کنیم.
با حفظ آرامش، هنر کنترل زندگی خود را به گونهای یاد میگیریم که به آیندهای بهتر و تصمیمگیری منطقیتر در موقعیتهای استرس زا منجر میشود.
با ایجاد آرامش درونی، اعتماد و ایمان به خود، میتوانیم تمرکز بیشتری داشته باشیم و دید واضحتری از اهداف خود داشته باشیم. به علاوه سلامتی، شادابی را هم از نظر جسمی و هم از نظر عاطفی تجربه میکنیم و به نتایجی که میخواهیم در تمام جنبههای زندگی برسیم.