ویرگول
ورودثبت نام
آزاده ناصری
آزاده ناصری
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

خانه‌ای که خانه نبود

بوی تعفن و زباله از بیرون خانه به مشام می­‌رسد. در باز است. وارد حیاط که می‌شویم چند کودک قد و نیم قد نگاه­‌مان را به سوی خود می‌کشانند. ولی این نگاه­‌های نگران و منتظر، ما را از دیدن زباله‌­های دپو شده در گوشه گوشه حیاط کوچک خانه غافل نمی‌کند.

ناصر پسر بزرگ خانواده که به نظر ده سال دارد، با جسۀ کوچک و نگاه بی­‌قراری که مردمکان سیاه و زیبایش را به گردش اطراف چشم، سرگردان کرده، ناامیدانه از اینکه کسی به سرنوشت او اهمیت نمی‌­دهد و خود را همیشه رها شده یافته، می‌­گوید مدرسه نمی‌رود، چون شناسنامه ندارد.

مادر جوان ناصر با کودکی در آغوش از اتاق بیرون می‌آید. پنج فرزند دارد و از همسر معتادش جدا شده و با مادر و خواهری که او هم بسیار جوان و زیباست، زندگی می‌کند.

مادربزرگ با بدن و چهرۀ آشفته و دگرگون شده که نمایانگر مصرف شیشه است، پشت سر دخترها به استقبال ما می‌­آید و پیش از آنکه ما چیزی بپرسیم مدعی می­‌شود که ظاهر بهم ریخته‌­اش به خاطر این است که از بلندی افتاده. ولی دیدن اشغال نیمی از اتاق کوچک‌­شان به دست زباله­ و دیگر نشانه‌­ها، برای ما که مثل آن را بارها در دروازه­‌غار تهران دیده­‌ایم، پاتوق بودن خانه تنها پاسخ درست می‌نماید.

در گوشه حیاط درباره وضعیت خانواده با رابط گفتگو و نظرات‌مان را تبادل می‌کنیم. کمک به بچه‌ها نیاز به برنامه‌ریزی و بررسی بیشتر امکانات دارد.

دست‌مان را به نشان بدرود بالا می‌بریم و با همه خداحافظی می‌کنیم و به سوی در روان می‌شویم.. ناصر ما را که در درگاه منتظر آخرین کلامش هستیم با نگاهی سرد و قضاوت گر و با پوزخندی مأیوسانه بدرقه می‌کند و با زبان چشم به ما می‌­گوید، شما هم مانند دیگران آمدید و رفتید و حرف‌های مادربزرگ را باور کردید و این یعنی که هیچ چیز در این خانه تغییر نخواهد کرد.

دیدن آلودگی شدید خانه و وضعیت مادربرزگ این نگرانی را در ما به وجود آورد که دو خواهر و کودکان هم معتاد شده باشند و یا به زودی و به ناچار در این دام بیوفتند.

تجربه به ما می­‌گوید که در این شرایط تنها راه نجات جدا کردن کودکان از فضای آلوده است. اما با توجه به گستردگی معضل اعتیاد در حاشیه شهرها، به خصوص در استان­‌های محرومی مانند سیستان و بلوچستان، و نبود اراده‌­ای برای پذیرش این معضل که مادر بسیاری از معضلات و ناهنجاری­‌های اجتماعی می‌باشد، عدم مستندسازی و نیازسنجی و در نهایت نبود امکانات کافی از جمله تربیت و استخدام مددکار آگاه و دلسوز و فراهم نبودن فضای مناسب نگهداری این کودکان، در این مواقع و چنین شرایطی، شانس زیادی برای کودکان باقی نمی‌گذارد.

متاسفانه تا زمانی که این غفلت ادامه داشته باشد و اراده‌­ای برای پذیرش و تلاشی برای مقابله با آن به وجود نیاید، ناصرها تنهاتر و بی‌پناه‌تر در گرداب معضلاتی که احاطه‌شان کردند فرو کشیده می‌شوند و این آتش جان‌سوز، خرمن به خرمن محلات حاشیه را خواهد بلعید و خاکستر آن بیش از پیش بر زندگی شهرنشینی ما سایه خواهد افکند و هیچ کس از این تباهی گریزگاه امنی نخواهد یافت.


- گزارش کوچه‌گردان عاشق، اردیبهشت ۱۴۰۱، ایرانشهر، سیستان و بلوچستان


پاورقی: کوچه‌گردان عاشق جمعیت امام علی (ع) آیینی است که تا پیش از صدور حکم انحلال جمعیت هر ساله در شب‌های قدر در محلات حاشیه سراسر کشور برگزار می‌گردید. در این آیین شناسائی خانواده‌های محروم و توزیع کیسه‌های ارزاق و امدادرسانی به این خانواده‌ها انجام می‌گرفت.

ایرانشهرسیستان و بلوچستانبی‌شناسنامهاعتیادطرح کوچه گردان عاشق
عضو داوطلب جمعیت امام علی، کنشگر اجتماعی، نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید