روز دهم
اینقدر این چند روز همه چیز دور و برمان پر از انرژی منفی بوده که روتینهایی که به خودم قول دادم را نتونستم اجرا کنم و البته به خودم حق دادم که گاهی همه چیز نمیتواند خوب باشد، مهم ادامه دادن است.
تبدیل شدن به آدمی که میخواهیم بشویم و پر کردن گپ بین من امروز و من آینده، نیاز به استمرار دارد. این مفهوم برای ما ایرانی ها که نیاز داریم شانس در خانه ما را بزند و روزی پاداش کارهای خوب و دعاهای عزیزانمان مستجاب بشود و به چیزی برسیم، مفهومی است که باید بسیار تمرین بشود. باید بسیار خطا کرد، بسیار بسیار جمله ناقص نوشت و تحمل نقد را داشت تا تبدیل به حرفه ای بشویم. مشق ننوشته که خطا ندارد.
زیر فشار های اجتماعی و خانوادگی، وفادار ماندن به مسیر و هدف کار سختی است، داشتن رژیم سخت و نگهداشتنش، برای رسیدن به هدف از خواب یا از دیدارهای غیرضروری کم کردن، مسلماً بدون فشار نخواهد بود. برای خودم با کمی زیرکی و هشیار شدن به تصمیمات هر لحظه ام این نظم ذهنی اتفاق میافتد، وقتی ناخودآگاه تصمیمی شبیه عادات قبلی میگیرم تا تحمل فشار روانی تصمیم جدیدم کمی کم بشود، به خودم میگم این تصمیم چقدر شبیه قبل است؟ چقدر برای کاهش فشاری است که کتمان میکنم و من را به آنچه بهش متعهد شدم نزدیک میکند یا نه؟ و جالب که اکثر تصمیماتی که ناخودآگاه گرفته میشود از جنس فرار بودند.
دفعه بعدی که در ناامید بودیم که همه چیز کند است و ممکن است در مسیر نباشیم و ... ببینیم که این داستان برای همه پیش میاد، به خودمان و مسیر ایمان که داشته باشیم، راه خودش را نشان میدهد.دفعه بعدی که در ناامید بودیم که همه چیز کند است و ممکن است در مسیر نباشیم و ... ببینیم که این داستان برای همه پیش میاد، به خودمان و مسیر ایمان که داشته باشیم، راه خودش را نشان میدهد.