ZNAB BEIGI
ZNAB BEIGI
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

دغدغه محیط زیستی

سالهاست این دغدغه را دارم که ما در برابر زمین که این همه سخاوتمندانه با ما برخورد کرده چه می‌کنیم؟

بیاد می‌آورم نزدیک به ده سال پیش بود که با دیدن مستندی از سری مستندهای زمین، تولید شده در بی بی سی، با دیدن سرنوشت خرس قطبی ای که با گرم شدن زمین و تحت تاثیر تغییراتی که ما ناخواسته باعث آن هستیم از گرسنگی مرد. من بعد از دیدن آن مرگ تا مدتها ذهنم مشغول به تاثیراتی بود که خواسته و ناخواسته بر زمین میگذارم. با پیمان کیوتو آشنا شدم و با اینکه چگونه ممکن است بتوانم سهم کوچکی در نمردن حیوان دیگری داشته باشم. این روزها با خودم می‌اندیشم این حجم از آزردگی که باعث تاثیری این همه طولانی مدت شده فقط ممکن است از آدمی با حساسیت زیاد بر بیاد. خوشحالم که هنوز حساسیت بالا به محیطم را حفظ کرده ام و این حساسیت را به منزله موهبت میبینم.

چه کارهایی توانستم بکنم؟

مصرف کمتر برق چه برای روشنایی و چه موارد مشابه، تفکیک زباله های تر و خشکم،کمتر استفاده کردن از کاغذ؛ البته برق و کاغذ این روزها قیمت بیشتری دارد و کمی بیشتر به مصرف آن توجه میشود اما بیاد می‌آورم که زمانی در شرکتهای خصوصی هم حساسیتی به مصرف کاغذ وجود نداشت و استفاده از روی دوم و سفید کاغذها کاری خیلی صرفه جویانه و بسیار اقتصادی محسوب میشد.

بیاد ندارم که استفاده کمتر از کیسه های پلاستیکی از چه زمانی به عنوان کاری که میتوانم انجام بدهم و میخواهم، در سبک زندگی ام قرار گرفت اما کاملا بیاد دارم که چجور شد که کیسه پارچه ای را در هر خرید با خود همراه کردم.

من کمی وسواس مرتب کردن دارم و مرتب کردن پلاستیکِ پر از پلاستیک‌های خانه یکی از کارهایی بود که سالها حداقل دوبار در سال انجامش می‌دادم. چهار سال پیش این فعالیت را با کمی فعالیت ژانگولر مخلوط کردم و همه پلاستیکهای جمع آوری شده را بر اساس ابعاد تقسیم کرده و در بطریهای آب معدنی دور ریز بسته بندی کردم، وای که این فرایند چقدر خسته کننده و وحشتناک بود، نزدیک به پنج ساعت وقت برد و بعد از تموم شدنش به خودم قول دادم تا زمانی که مجبور نشوم به هیچ وجه کیسه ای پلاستیکی با خودم به خانه نیاورم. کیسه پارچه ای کوچکی که سالها قبلتر تهیه کرده بودم را از آن زمان تا بحال همیشه با خود دارم، از آن سال به بعد چه بسیار خریدها که زیر بغل زدم و چه خریدهایی که با کمی وسواس به فروشنده توضیح دادم نیازی به پلاستیک ندارم و چه بسیار وقتها که در مغازه میوه فروشی قلم به قلم سبزی و میوه را از کیف پارچه ای خود به ترازو منتقل کردم.

برایم دلپذیر است درباره سهم خودم در زمین حرف بزنم و بگم که خوشحالم که من به قدری که می‌دانستم و می‌توانستم در نمردن یک خرس قطبی دیگر سهم دارم.


زمین ما
جستجوگر خودم و قوانین نوشته و نانوشته دنیا، مثل هر آدمیزادی در طلب جاودانگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید