روز سوم از کتاب self- discipline
قدرت اراده است که ما را از باقی موجودات مستثنی میکند- بماند که این موجود دوپا بیشتر از هر موجودی به این جهان آسیب رسانده و آن را در مسخر خود درآورده، انگار زمین و تمام موجودات روی آن، ارث پدر جدمان باشد- توان مهار کردن خودمان در برابر نیازهای آنی و پافشاری کردن بر چیزی که دوست داریم به آن دست پیدا کنیم اما رسیدن بهش زمان میبرد، مختص انسان است. همین خصوصیت در ما آدمها کمک کرد تا ما از شکارگر-خوراکجو به سمت یکجانشینی و تمدن حرکت کنیم. - البته این فقط یکی از دلایل حرکت اجداد ما و تغییر رویه زندگیشان بوده -
آدمها توانایی این را دارند تا برای تحقق آینده ای بهتر در برابر تحقق نیازهای فوری مقاومت کنند . ما اینکار را آنقدر ناخودآگاه انجام میدهیم که بیشتر مواقع خود از آن بیخبریم.- متاسفانه- آدمهای زیادی هم هستند که بر پایه این فلسفه زندگی میکنند که « اگر انجام کاری حال خوبی فراهم کرد، انجامش میدهم و اگر نه ، خب انجام نمیدهم» قصد این را ندارم در دفاع یا رد این فلسفه چیزی بگم اما دیشب برای خودم رهنمونی در همین باب کاری کرد تا از ته چاه حال بد رها بشم؛ دیشب با دوستم درباره این صحبت میکردم که فکر میکنم در مسیر تلاش برای تحقق یکی از آرزوهام هستم ولی این روزها حالم را به زور خوب نگه میدارم. دوستم بهم یادآوری کرد یا آرزوت، واقعا آرزوت نیست یا ایراد اساسی در مخت پیدا شده. چون وقتی در مسیر باشی و حتی ذره ای برای تحقق آن تلاش کنی باید حس ارزشمند بودن داشته باشی. جالب بود که انگار این حس زیر خود سرزنشگری شدید گم شده بود.
آدمها توانایی - یا در حالت سختگیرانه مخصوص خودم - بهتر است بگم لازم است تا بر اساس منطق تصمیم گیری کنند.
کوشش برای اینکه آدم بهتری باشیم و انسانیت را تجربه کنیم از طریق تمرینهای اراده امکان پذیر است، بجای آنکه تسلیم نیازهای اولیه بدن یا مغز مان بشویم . معمولا نیازهای اولیه برای ما راحتی های زودگذری فراهم میکنند و به ندرت آسایش بلند مدت ما را فراهم میآورند.
قدرت اراده!! و لذت اینکه چیزی را که میتوانی بخواهی و داشته باشی، به هر دلیل نخواهی. البته بیشتر فکر میکنم با گذر زمان و بیشتر شدن سن این قدرت در من رو به افول گذاشته.