این اصول در درجه اول برای عملیات فروش است، اما در مواردی مانند مذاکرات در مورد بدهیها، مذاکرات خرید، مذاکرات حقوق و دستمزد و مذاکرات قراردادهای حوزهی اشتغال بکار گرفته میشود.
مذاکره، یک فرآیند گفتگو محور است که بر روی یک موضوع مشخص در جهت رسیدن به اهداف فردی یا سازمانی از طریق توافق صورت می گیرد. مذاکره در جهت تأمین نیازها، رضایت و منافع طرفین است و میبایست دارای ارزش افزوده باشد.
مذاکره و استفاده از تکنیکهای مناسب، برای اثربخشی کلی یک سازمان (داخلی و خارجی) حیاتی است. اثربخشی سازمانی محصول انجام فعالیتها در داخل یک سیستم منسجم است. مذاکره برای ایجاد سیستم داخلی (ساختار، کارکنان، عملکرد، برنامهها، اقدامات، و...) حیاتی است و سازمان را به سیستمهای خارجی (بازار، تأمینکنندگان، فنآوری…) مرتبط میسازد.
مذاکره همچنین برای بهینه ساختن عملکرد فعالیتهای داخلی و خارجی بسیار مهم است (بیشتر از مسیر ارتباطات، توسط کارکنان).
همواره در طول یک روز هر یک فرد با بیش از 17 نفر مذاکره مینماید که بیش از 85% از این مذاکرات با سودآوری شخص ارتباط مستقیم دارد. اما 90% از دلایل عدم توفیق در کسب نتیجه به دلیل عدم آشنایی افراد با مهارتهای ارتباط مؤثر و اقناع مخاطب است.
مذاکره خوب و اثربخش در حوزه فروش بهراحتی میتواند 10٪ به درآمد حاصل فروش بی افزاید، که مسلماً به باعث افزایش سود خواهد شد.
مذاکره خوب و اثربخش در حوزه خرید بهراحتی میتوانید 10٪ از هزینههای مربوط به خرید محصولات و خدمات را کاهش دهد، که مسلماً باعث کاهش هزینه کل گشته و منجر به افزایش سود خواهد شد.
مذاکره خوب و اثربخش مدیران در برخورد با کارکنان بهراحتی میتواند جابجایی کارکنان را %5 تا 10٪ کاهش دهد، که باعث کاهش هزینههای استخدام و آموزش و همچنین بهبود کیفیت، سازگاری و مزیت رقابتی خواهد شد که برای بسیاری از شرکت میتواند عامل تبدیل شکست و موفقیت نهایی باشد.
مذاکره مدیران اجرایی با مقامات نظارتی و برنامهریزی سازمان را قادر میسازد تا در بازارهای جدیدی حضور پیدا نماید که این بهنوبه خود میتواند باعث تبدیل یک سازمان از زیان دهی به سودهی شود.
مذاکره موفق با طلبکاران ما را در حفظ کسب و کارمان یاری مینماید. عدم مذاکره با طلب کاران، اغلب منجر به بسته شدن کسب و کار میشود.
مذاکره خوب و مؤثر مدیران در مورد حقوق و دستمزد با افراد و سازمانها، باعث دستیابی هر دو طرف مذاکره به نتایج مثبت خواهد شد. همچنین نگاه کنید به راهنمایی در مورد درخواست برای افزایش حقوق و دستمزد و خریدوفروش با درخواست افزایش حقوق و دستمزد در صفحه پرداخت افزایش است.
در زمان ریاست جمهوری جان اف کندی مذاکراتی پیرامون منع کامل آزمایشهای هستهای با اتحاد جماهیر شوروی در جریان بود. این مذاکرات به بنبست رسید زیرا هر دو کشور در مورد یک سؤال اساسی نتوانستند به یک پاسخ مشترک برسند.
سؤال این بود که هر کشور در طول هرسال چند بار مجاز خواهند بود که در قلمرو دیگری ارتعاشات مظنون به آزمایشهای هستهای را مورد بازرسی قرار دهند.
اتحاد جماهیر شوروی نهایتاً با سه بار بازرسی در سال موافقت کرد ولی ایالاتمتحده آمریکا اصرار داشت که تعداد بازرسیها کمتر از ده بار نباشد.
اگر شما جزء هیئت مذاکرهکننده بودید چه طرحی برای بیرون رفتن از این بنبست داشتید؟
در دنیای پیشرفته امروز و بهخصوص در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی و حتی کشورهای شرق آسیا، اصول و فنون مذاکره علاوه بر بهرهگیری از تکنیکهای روانشناسی و شخصیت شناسی، به آدابورسوم و قواعد در نظر گرفتهشده از سوی میزبان مذاکرات و یا از سوی تیم میهمان، قبل ،حین و پس از مذاکره میپردازد و برای آنان بسیار بااهمیت است. این اصول شامل موارد زیر است:
مایان همراه مدیران