
تو هنوز در خواب غفلت خود نمیدانی که قاضی محکمهٔ عذاب تو، همان جلاد دیروزی است که طناب دار را به گردن تو انداخت. و من، من هر دو نقش را به عالیترین شکل ممکن ایفا خواهم کرد. اول، با ردای قضاوت، بر فراز کرسی داوری خواهم نشست و حکم ابدیت تو را در جهنم خاطراتم امضا خواهم کرد. سپس، ردای قضاوت را به کناری میاندازم و پوستری از چرم سیاه به تن خواهم کرد. در حالی که تبر جلادی در دست دارم، خودم اجرای حکم را بر عهده خواهم گرفت. نه برای پایان دادن به رنجت، که برای آغاز ابدیتی از عذاب که هرگز روی رهایی را نخواهی دید.