بهرام آقاجان پور
بهرام آقاجان پور
خواندن ۴ دقیقه·۵ ماه پیش

مفهوم خود کنترلی در سازمان

مفهوم خود کنترلی در سازمان

بهرام آقاجان پور


خودکنترلی ایجاد حالتی است در درون فرد كه او را به انجام وظایفش متمایل می سازد، بدون آنكه عامل خارجی او را تحت كنترل داشتــــه باشد که طی آن افراد بدون اجبار و تهدید به وظایف سازمانی خودتعهد نشان می‌دهند و از حداکثر توان خود در جهت تحقق اهداف سازماناستفاده می‌کنند.

در عصر حاضر، جوامع مختلف می کوشند تا از طریق گوناگون خود کنترلی را در تمام سازمان های خود تحقق بخشند. برخی از این جوامع بر بیدار کردن وجدان فردی اهتمام می ورزند. و برخی دیگر می کوشند تا از طریق تقویت احساس ملّیت خواهی و میهن دوستی افراد را خود کنترل سازند. اما تمامی این روش ها به علت نارسایی و محدودیت های موجود تاکنون موفقیتی تام نداشته اند. در حالی که همانطور که اشاره شد زمینه های اعتقادی بهترین بستر را برای خود کنترلی فراهم می آورد و بر مدیران ماست که بکوشند تا با هدایت و ارشاد افراد، بهترین نتیجه را از این موهبت و فرصت حاصل سازند

صاحبان نگرش شناختی در عرصه ی تعلیم وتربیت بر این عقیده اند که هنگامی یاد گیری معنادار میشود که آموزه های علمی به عمل درآمده وبه رفتار تبدیل شودواین مهم خود زمینه ساز تحولی بسیار شگرف در جامعه خواهد شد که اخلاقیون از آن به عنوان خود کنترلی یاد کرده اند .

در عصر حاضر جوامع مختلف می كوشند تا از راههای گوناگون خود كنترلی را در افراد و سازمانهای خود تحقق بخشند و یا آن را تقویت كنند. فكرش را بكنید اگر افراد سازمان خود را كنترل كنند كار مدیریت تاچه حد آسان خواهد شد.

در چنین حالتی، بدون حضور مقام مافوق هم كاركنان بدون ترس از عواقب كنترل، وظایف خویش را انجام می دهند. اما آیا چنین وضعیتی عملی است؟ قطعاً جواب مثبت است. بیداركــردن وجدان فردی و تقویت حس میهن پرستی، فرهنگ سازی و رشد آگاهیهای افراد از اثرات مثبت و مفید خودكنترلی، عواملی هستند كــــــه به تحقق خودكنترلی سرعت می بخشند.

ماهیت و هدف خودكنترلی

هدفی که از خودکنترلی دنبال می شود، ایجاد حالتی درونی در فرد است که بدون کنترل یک عامل خارجی، او را به انجام وظایفش متمایل سازد. انجام این هدف، جز از طریق کار فرهنگی بر روی افراد سازمان عملی نخواهد بود. به فرض اگر بتوانیم افراد را از جهت وجدانی نسبت به انجام وظایفشان معتقد و ملزم سازیم، بدون آنکه نیازی به کنترل خارجی باشد آن ها بر اساس وجدان، خود را موظف به انجام امور محوله می دانند. اما فراتر از مسأله وجدان، پایه های اعتقادی اعضای سازمان و خودکنترل ساختن آنان از این طریق است. در ادیان زمینه های اعتقادی به گونه ای است که بهترین بستر رشد برای خود کنترل ساختن افراد معتقد فراهم است و اعتقادات فرد بهترین کنترل کننده درونی برای او به شمار می آید

خودكنترلی، ایجاد حالتی است در درون فرد كه او را به انجام وظایفش متمایل می سازد، بدون آنكه عامل خارجی او را تحت كنترل داشتــــه باشد. هدفی كه در خودكنترلی دنبال می شود ارائه یك شخصیت سالم است كه به بلوغ فكری رسیده است و در برابر انواع مشكلات از خود مقاومت نشان می دهد و خود با بینش عامل آن را انتخاب می كند و علاوه بر محیط كار در زندگی شغلی خویش نیز خودكنترل می شود. و این میسر ممكن نخواهد بود مگر بسترهای مناسب در سازمان فراهم شود تا خودكنترلی در سازمان نهادینه شود كه در ذیل به مواردی از آن اشاره می شود:

توجه به شخصیت و حرمت كاركنان: واگذاری اختیارات و مسئولیت به كارمندان و شراكت آنان در تصمیم گیریها اعتماد به نفس لازم را به آنان خواهد داد و احساس خواهندكرد كه سازمان روی افرادش حساب ویژه ای دارد و آنها نیز می توانند نظرات و پیشنهادات خود را ارائه دهند و در رشد سازمان سهیم باشند

رضایت شغلی و ارضای نیازهای كاركنان: هرچه كاركنان به شغل و كار خود علاقه مند باشند و سازمان نیز حقوق و امكانات مناسب را برای افراد فراهم سازد به همان نسبت، افراد تمایل بیشتری برای كنترل خود نشان می دهند. برعكس اگر دستمزد پایین و امكانات رفاهی محدود باشد، سخن گفتن از كنترل افراد هیچ ثمری نخواهد داشت.

دادن انگیزه و تشویق افراد به خودكنترلی: اگر كاركنان بخواهند و اراده لازم را كسب كنند انگیــــزه خودكنترلی را راحت تر می توانند به دست آورند زیرا انگیزه نیرویی است كه آنها را در جهت خودكنترلی رهنمون می سازد و اگر احساس كنند كه خودكنترلی منافع خود و سازمانشان را حفظ می كند خود به خود یك عامل برای تشویق افراد به كنترل خود می شود.

حس تعلق و وفاداری به سازمان: اگر افراد سازمان را به عنوان خانه خود در نظر بگیرند و سرپناه قلمداد كنند در آن صورت كاركنان خود را در موفقیت و یا شكست سازمان سهیم می دانند. این تعلق خاطر موجب می شود كه آنها تا پایان همكاری با سازمان نسبت به آن وفادار باقی بمانند. در آن صورت خودكنترلی غرورآفرین خواهدبود.

خودكنترلی یك ضرورت است برای سازمان، و فرد چاره ای جز انتخاب آن ندارد، اگر می خواهد شرافتمندانه كار كند و زندگی خود را بچرخاند. سازمان نیز برای تحقق اهداف، چاره ای جز كنترل ندارد تا ازاین راه بتواند نارسائیها را شناسایی و در رفع آنها اقدام كند.

سازمانمفهوم خود کنترلیخود کنترلی در سازمانخود کنترلی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید