«امسال اولین تجربۀ سفرم به عتبات در ایام اربعین بود که به اتفاق همسرم رفتم. اونجا چندین درس گرفتم و تجربیات زیادی کسب کردم. چند چیز توجه منو خیلی جلب کرد و برام ارزشمند بود. یکی این بود که ما زائرهایی که به سمت کربلا تو مشایه میرفتیم، همه به سمت یک هدف و مقصد میرفتیم. مثل پروانههایی بودیم که به سمت اون شمع روشن و فروزان حرکت میکردیم. این برام واقعاً بینظیر بود. ماها، ما زائرها، برای ما اصلاً مهم نبود کی هستیم، از کجا اومدیم، قومیّتمون چیه، پولداریم یا فقیر، دکتریم یا یه کارگر ساده. با هر وضع مالی، طبقۀ اجتماعی، با هر ملیّتی، اونجا همه در یک سطح بودند. همه با هم برابر بودند. همه یک جا میخوابیدند. شرایط استراحت همه با هم برابر بود. شرایط خورد و خوراک برابر بود. شرایط بهداشتی برابر بود.
اونجا همه با هم همصدا بودند، همه همدل بودند. و من شیفتۀ اون مهماننوازی و اون عشق عراقیها به امام حسین و پذیرایی از زائران امام حسین شده بودم و برام این تجربیات بینظیر بود.»