راستش بیشترِ پیرامونیها، بهخصوص ما خاورمیانهایها بسیار بنیادگرا هستیم. سوژههای بنیادگرا. نهتنها بهلحاظِ دینی-مذهبی بسیار بنیادگرا هستیم، بلکه در عرصههای دیگر زندگی هم سوژههای بهشدت بنیادگرا هستیم. نهتنها که دین و مذهب خود را یگانه «حقیقتِ مطلق» میدانیم، بلکه اندیشه و پرسپکتیو و تفسیر و زیستشیوهای خود را نیز بهترین و حقیقیترین میدانیم و اینکه دیگران چی اندیشه و پرسپکتیو و تفسیر و زیستشیوهای دارند، بهاندازهی گوز خر هم برای ما ارزش و اهمیت ندارد. سوژههای بنیادگرا بودن، مسئلهای کمی نیست، مسئلهای که فوکو آن را مصداق بدترین شکلِ «خشونتورزی» میدانست.