از صبح
نه ، از دیروز
وای اصلا یاد نیست از کی سرم را در بشکه سیاست کردهام و هرزگاهی سرم را بالا میآورم نفس گرفته دوباره حادثهای و اتفاقی مرا میکشاند به همان مسیر،
تحلیل های متفاوت ، حرفهای متفاوت ، همه و همه رگی از منطق توامان با احساس و جانب گیری را در خوب جای دادهاند
و حال آنکه من مدام فکر میکنم، راه حل چیست،
در یک گروه تلگرامی آقایی که دوتا دکمه لباسش را باز گذاشته عکس پروفایلش کرده مدام از تغییر حکومت و نظام شاهنشاهی حرف به میان میآورد ، از این آدمهای « هر چی من میگم درسته» که اصلا حرفهای بقیه را نمیشنود و فقط به انتشار حرفهای خودش مشغول است. و من هر چه فکر میکنم نمیفهمم چگونه اگر امامه از سر کسی برداریم و تاج بگذاریم همه مشکلاتمان حل خواهد شد.
یعنی همه مدیران ، بانکداران ، مسئولان همه به یکباره اصلاح شده، کسی رشوه نمیگیرد، دروغ نمیگوید ؟؟
یعنی بعد از انقلاب همه در خانههایشان نماز خوان شدند؟
من این روزها هیچ جناح و نظری ندارم و واقعا ندارم،
موافق و مخالف هیچکس هم نیستم ، زیرا گمان میکنم باید به اصلاح ریشهای ایران پرداخته شود.
من دلم برای ایران به معنی واقعی کلمه می سوزد.
از گرفتن خطاهای دولت خستهایم.
از شنیدن توجیهها خسته تر
یکبار شاید باید بنشینیم تلویزیون را ، شبکه شش را ، BBC را تعطیل کنیم و در خلوت خودمان سوال کنیم.
برای اصلاح کشورم چه باید کرد؟
شاید باید از همه مسئولین یکبار برای همیشه قطع امید کنیم و خودمان دست بکار شویم.
از این کمونیسم و رئالیسم و دائیسم دل بکنیم و بیاندیشیم چگونه میتوان ایرانیسم اندیشید و عمل کرد.
من این روزها به فرزندانم به ایرانم عاری از هر حکومت و دولتی میاندیشم، شما هم فکر کنید.
چه کار میشود کرد در جهت آگاهی و بلوغ بیشتر این کشور ؟
چه کنیم برای پیش رفت، برای تعالی و ایرانیسم شدن.
ممنون میشم برام پیام بزارید « بیخیال سیاست»
و بهم بگید چه کنیم برای آگاهی مثبت و پیشرفت و تعالی
« ایرانیسم به عنوان یک کلمه متفاوت انتخاب کردم، و به پا ایرانیسم اصلا و به هیچ وجه ربطی نداره»
دوست دارم کمپین «ایرانیسم اصلاح پذیر »یا نمی دونم چی راه بندازم و به مَردم کشورم کمک کنم.