Basirniloo
Basirniloo
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

حذف کردن

یه دوستی داشتم، تقریبا تمام اوقاتِ بی کاریم در حال چت کردن با اون بودم. از صبح تا شب هر وقت می‌نشستم سر گوشی بلاخره یه پیامی بود از طرف اون یا چیزی بود که به اون  بخوام بگم.
بعد جالب اینکه اصلا عقاید و حرفهاش برام قابل قبول نبود.
تا اینکه بلاخره یه مسأله پیش اومد و تصمیم گرفتم بهش پیام ندم، روز اول مثل یه معتاد می‌رفتم و سراغ گوشی کلافه بودم.
شروع کردم صفحه یاداشت گوشیم باز کردم نوشتم، نوشتم و درست بعد یه هفته متوجه شدم چقدر این نوشتن بیشتر ذهنم آروم می‌کنه.  اون حسی که باید حرف بزنم هم ارضا می‌کنه،
مضاف بر اینکه هیچ کس از مسائل شخصی زندگیم با خبر نمیشه.
بعدها با شروع کردن مطالعه اون حس شنیدن حرفهای دیگران هم در خودم حل کردم.
چه قدر حرفهایی به مراتب دلچسپ‌تر و مفید‌تر، نمی‌خوام مطلقا تایید کنم که کنار گذاشتن دوست‌ها چیز خوبیه ولی بعضی وقتها کنار گذاشتن بعضی آدمها و بعضی عادت ها راه را برای کارهای جدید باز میکنه.
برای من حذف یک آدم تونست روزی چند صفحه نوشتن و چند صفحه مطالعه به همراه بیاره و آرامش درونی.

جرأت حذف کردن خودش شروع رشد باور کنید .

نیلوفر بصیرت

حذفادمهاپیشرفتمطالعهنویسندگی
نه آن شدم که خواستند بشوم و نه آنی که گفتم می شوم. پیشامدی شدم پر از ندامت آنها که خوب شد نشدم و حسرت آنها که ای کاش میشدم. کارشناسی شهر‌سازی ، عاشق نویسندگی ، چالش نویسنده ش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید