ویرگول
ورودثبت نام
بیتا حسینی نژاد
بیتا حسینی نژادمبتلا به اسکیزوفرنی. اینجا از تجربیاتم میگم. به والله، به پیر، به پیغمبر فیلم «یک ذهن زیبا» رو دیدم.
بیتا حسینی نژاد
بیتا حسینی نژاد
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

در ستایش سیب ...


پنج دانه، آرام گرفته در خوابی عمیق، میان میوه‌ای بهشتی. دانه‌هایی که از میان انگشتان فرشته‌ای، بر خاک فردوسِ برین غلطیدند و جوانه‌ای شدند که زمینی بودنِ آدمیان بر ساقه‌ی سبز و کودکانه‌شان سنگینی می‌کند. جوانه‌ای کوچک با سرنوشتی گره خورده با عاقبتِ انسان؛ انسانی که از خاکی پدید آمد که درختان سیب در آن ریشه دوانده‌‌ اند.

سیب، همان میوه‌ی ممنوعه، با پوستی نازک و گوشتی ترد، دانه‌هایی را حفاظت می‌کند که از تاثر و به جبران هبوط آدم و حوا بر زمین، شکلی مانند قطراتِ اشکِ آدم (ع) به خود گرفته‌اند و سیب را در حدِ قداستِ بهشت بالا می برند. شگفت است که درخت و میوه‌ای از خاکی سر برآورده‌اند که شالوده‌ی آدمی را می‌سازد.

کسی که سیب را دوست داشته باشد، شیفته‌ی بهشت است. دست به دامان میوه‌ای شیرین شده است تا شاید همانگونه که باعثِ بر زمین آمدن انسان شده است، دستانی که به سمتش دراز شده‌اند را بگیرد و او را تا سرزمینِ فرشتگان بالا ببرد. گویی که چشیدنِ سیبِ رُسته از خاکِ متبرکِ بهشت می‌تواند فریبِ آدم (ع) و حوا را توضیح دهد؛ فریبی از جانب شیطانِ قسم خورده. انگار که این وسوسه‌گرِ ابدی عاشقان سیب را به خوبی می‌شناخت.

گروهی از انسان‌ها برای سیب‌هایی که به رنگ قرمز اند احترام بیشتری قائل اند. آن‌ها باریدن خون از چشمانِ گریانِ آدم (ع) را روی سیب می بینند و گروهی دیگر، تبِ تندِ سرخ و خجل شدنِ سیب‌ها را. اقلیتی هستند که سیب زرد را بیشتر می‌خواهند. زمانی که دندان‌هایشان را روی پوستِ زردِ سیب فشار می‌دهند، می‌جوند و فرو می‌دهند، رنگ سیب با رنگ پوستشان در هم می آمیزد؛ زردگون می شوند؛ گویی که آن‌ها نیز، مانند حوا، پریشانی و سرگردانیِ آدم (ع) را همراهی می کنند. کوچک ترین کاری برای همدردی با انسان فرود آمده بر زمینی که در دریاها و اقیانوس‌هایش خون جریان دارد. زمینی که خاکش از توده اجساد بی گناهان کشته شده حاصل خیز شده است. سیب‌ها میوه نیستند؛ سیبی که از درخت به زمین می افتد، خودش را از عرش اش پایین انداخته است تا همسفر هبوط آدم (ع) و حوایش باشد.‌ سیب، در هر رنگی و در هر طعمی که باشد، تا ابد محکوم به سقوط از درخت است. سیب میوه ای است برزخی، تا به آخر سرگردان است بین میوه‌یِ بهشتی بودن و تلخیِ زمینی بودن. هر کس که از نسل ابوالبشر باشد، سیبی درونش دارد. میان برزخ است. گیج و درمانده از عطشِ چشیدنِ سیب... چشیدن تکه‌‌ای از آن پایانی ندارد. تا سیبش تمام شود، تا تمام سیب‌های زندگی اش تمام شود، عمرش‌ نیز سر می رسد و او که غرق در لذت شیرینی سیب است، سقوطش به دوزخ را به نظاره می نشیند. کسانی که رنگ سرخ و زیبای سیب درونشان آنان را به فکر طعم شیرینش نمی‌اندازد، عروج شان به ملکوت آفریننده‌ی سیب دیگران را به حیرت وا می دارد. آن‌ها عروج می کنند تا سیب زیبای درونشان را تقدیم به محضر پاک و مقدس خالقشان کنند و شاید آن‌ها این را هم بفهمند که آن میوه‌ی درخت ممنوعه، آن دلیلِ ساده ی سرافکندگی، چه درونش داشت که زمین برای در بر گرفتن پدرِ انسان آغوش گشود.

سیبهبوط
۳۳
۴
بیتا حسینی نژاد
بیتا حسینی نژاد
مبتلا به اسکیزوفرنی. اینجا از تجربیاتم میگم. به والله، به پیر، به پیغمبر فیلم «یک ذهن زیبا» رو دیدم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید