ویرگول چیست؟
ورود ثبت نام
بیتا حسینی نژاد
بیتا حسینی نژاد

مبتلا به اسکیزوفرنی. اینجا از تجربیاتم میگم. به والله، به پیر، به پیغمبر فیلم «یک ذهن زیبا» رو دیدم.

توسط ۳۱۳ نفر دنبال می‌شود ۳۶ نفر را دنبال می‌کند
پست‌ها لیست‌ها انتشارات‌
عادت های عجیب من!

عادت های عجیب من!

1) خوردن پفک با چنگال برای اینکه انگشتام پفکی نشن. 2) تیکه تیکه کردن پاک کن با دندون و جویدنشون وقتی دارم نقاشی می کنم.3) استفاده از…

۲ ماه پیش خواندن ۱ دقیقه
یک شب در تاریک و روشن ماه؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت بیست و یکم)

یک شب در تاریک و روشن ماه؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت بیست و یکم)

این پست رو خواندم و خواستم تجربه ی خودم را به اشتراک بذارم. تجربه ای که من رو به سمت زندگی سوق می دهد...ماه تاریکی شب را با چنگال های نوران…

۳ ماه پیش خواندن ۳ دقیقه
حمله های هذیانی من؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت بیستم)

حمله های هذیانی من؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت بیستم)

آسمان دیر وقت، خودکامگی عوام فریبانه، غروب سبز.... عبارات در ذهنم تکرار می شوند. صداهایی رسا آن ها را بلند تکرار می کنند. دود آتش به صورتم…

۳ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
اتاق کاردرمانی... ؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت نوزدهم)

اتاق کاردرمانی... ؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت نوزدهم)

در اتاق کادرمانی نشسته ایم.اتاقی کوچک مانند انباری که آن را تبدیل به اتاق کاردرمانی کرده اند. منتظر کاردرمانگر هستیم. بهار کنارم نشسته است.…

۳ ماه پیش خواندن ۳ دقیقه
تبدیل توهمات دیداریم به تصویر، با کمک هوش مصنوعی (پارت دوم)

تبدیل توهمات دیداریم به تصویر، با کمک هوش مصنوعی (پارت دوم)

1) دیوار اتاقم مبدل به یک بیابان می شود. بیابانی گرم و سوزان. انگار که از آسمان آتش می بارد. انبوهی از مردانی با لباس های بلند و با سایه…

۳ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
همان همیشگی؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت هجدهم)

همان همیشگی؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی (قسمت هجدهم)

یک شب در بخش اعصاب و روان

۳ ماه پیش خواندن ۳ دقیقه
دریاچه ای مواج روی بوم (تجربه ی من از اسکیزوفرنی؛ قسمت هفدهم.)

دریاچه ای مواج روی بوم (تجربه ی من از اسکیزوفرنی؛ قسمت هفدهم.)

نقاشی چیزی فراتر از «نقاشی» است...

۳ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
اندر احوالات من زمان قرص خوردن؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی، قسمت شانزدهم.)

اندر احوالات من زمان قرص خوردن؛ تجربه ی من از اسکیزوفرنی، قسمت شانزدهم.)

دست راستم را دراز می کنم. دستم آنقدر دراز می شود که به لامپ اتاق می خورد. می سوزد. دستم را کنار می کشم. دستم محکم به سقف می خورد. دردی استخ…

۳ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
عطر گل در شوک درمانی؛ (تجربه ی من از شوک درمانی، قسمت چهارم.)

عطر گل در شوک درمانی؛ (تجربه ی من از شوک درمانی، قسمت چهارم.)

صبح است. حرکت ذرات نور را روی پوستم حس می کنم. امروز دیرتر برای شوک درمانی می روم. امروز نوبت بهار است. همان هم اتاقی ام که بوی گل می دهد.…

۳ ماه پیش خواندن ۳ دقیقه
تبدیل توهمات دیداریم به تصویر با کمک هوش مصنوعی! (پارت اول)

تبدیل توهمات دیداریم به تصویر با کمک هوش مصنوعی! (پارت اول)

از اونجایی که توصیف توهمات همیشه سخت بوده سعی کردم با هوش مصنوعی اونا رو تبدیل به یک تصویر کنم که شاید ملموس تر باشن:شب ها سقف اتاقم ابری م…

۳ ماه پیش خواندن ۲ دقیقه
  • ‹
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • ›