ویرگول
ورودثبت نام
ماهِ آبی
ماهِ آبی
خواندن ۱۰ دقیقه·۳ سال پیش

ذهنِ هشیارت را گول بزن: برنامه‌ای جامع برای تداوم در نوشتن


اکثر نویسنده‌ها یک مشکل اصلی دارند: ننوشتن.

آنها مدام مشغول فکر کردن راجع به میلیون‌ها چیزی هستند که می‌توانستند بنویسند.

یک روز، شاید یک روز، چند تا از این ایده‌ها را روی کاغذ بیاورند. اما این ایده‌ها هرگز به مرحله‌ی پرورش نمی‌رسند.

آنها یک حسِ مبهم بی‌هدفی دارند. می‌دانند که باید بنویسند. باید ایده‌هایشان را توسعه دهند. می‌دانند که زمان در حال سپری شدن است و هیچگاه منتظر نمی‌شیند تا آنها روزی ایده‌های بی عیب و نقصشان را به مرحله‌ی پرورش برسانند. همه آنها به خوبی آگاه هستند که:

 هر روزی که در آن چیزی نوشته نشود، آن روز به هدر رفته است، مثل آب گوارایی که روی زمین می‌ریزد.
هر روزی که در آن چیزی نوشته نشود، آن روز به هدر رفته است، مثل آب گوارایی که روی زمین می‌ریزد.


این مقاله تو کمک می‌کند تا با به کارگیری یک رویه (یا روتین) پیوسته، ایده‌ها و فکرهایت را از ذهن به روی کاغذ منتقل کنی و 365 روزِ سال را مشغول نوشتن باشی.

احتمالا تا الان فهمیده‌ای که نوشتن کار آسانی نیست.

اگر هر روز بنویسی، مهارت نوشتنت خیلی سریع رشد می‌کند. دیگر نگران بی‌هدف ماندن ایده‌هایت نیستی. دیگر حس نمی‌کنی که زمان به پوچی سپری می‌شود. دیگر از اینکه خودت را یک نویسنده بنامی احساس گناه نمی‌کنی.

هر روز می‌نویسی و یاد می‌گیری که هر روز بهتر از دیروز بنویسی. اما چطور می‌توان هر روز نوشت؟

برای همیشه با ننوشتن خداحافظی کن

دفترچه ثبت ایده‌های من
دفترچه ثبت ایده‌های من


1. اولین کاری که هر روز صبح انجام می‌دهی نوشتن باشد. وقتی از خواب بیدار می‌شوی انرژی کافی برای نوشتن داری. اگر نوشتن را به تاخیر بیندازی، استرس‌های روزِ پیش رو حواست را پرت می‌کنند.

2. قبل از هرکاری یک لیست از ایده برای نوشتن در طول روز تهیه کن تا وقتی که پای نوشتن می‌نشینی و روبروی کاغذِ سفید قرار می‌گیری، سفیدی کاغذ تو را از نوشتن باز ندارد.

3. اگر مثل من عاشق لوازم التحریر هستی یک دفترچه‌ی زیبا و جمع‌وجور برای ثبت ایده‌هایت در نظر بگیر. یا اینکه ایده‌ها را توی گوشی‌ات ثبت کن. اما برای روزانه‌نویسی حتما از یک دفتر یا سررسید استفاده کن.

4. همه ما بارها و بارها این را شنیده‌ایم، اما تکرار آن خالی از لطف نیست: لطفا با دست بنویس. عمل فیزیکی نوشتن ارتباط خیلی عمیقی با ذهن برقرار می‌کند. نوشتن با دست مثل یک دست‌انداز سرعتت را می‌گیرد و کمک می‌کند از فرایند نوشتن بیشتر لذت ببری بدون آنکه نگران خروجی کار باشی.

5. به مقدار محدود و مشخص بنویس. برای شروع از بازه‌ی کوتاه شروع کن و همزمان با پرورش عادت نویسندگی این مقدار را کم کم افزایش بده. دو روش برای این کار وجود دارد:

6. یک زمان مشخص در نظر بگیر و تایمر را روشن کن. (مثلا ۲۰ دقیقه)

7. تعداد صفحه را مشخص کن (۳ صفحه) و بعد تا زمانی که به هدفت نرسیدی بنویس.

8. آنقدر بنویس تا به هدفي نوشتاری آن روزت برسی و بعد توقف کن، حتی اگر وسط کشف یک ایده‌ی حیرت انگیز هستی. ایده را روی کاغذ بنویس و روز بعد به سراغش بیا. ارنست همینگوی وقتی حین نوشتن به ایده‌ی جذابی می‌رسید، متوقف می‌شد. به این صورت روز بعد خیلی راحت‌تر می‌توانست آن ایده را پرورش بدهد.

9. یک مکان مشخص در خانه برای نوشتن در نظر بگیر و هر شب قبل از خواب دفتر و خودکارت را آنجا بگذار. اگر به اندازه کافی فضا داری بهتر است یک اتاق مجزا در نظر بگیری تا در صورت لزوم درب را ببندی و به اصطلاح فارغ از هیاهوی دنیا به نوشتن بپردازی. استفن کینگ حرف جالبی دارد: «با در بسته بنویس، با در باز بازنویسی کن».

10. به عنوان یک تجربه، به مدت 30 روز هر روز بنویس. اگر دوستش نداشتی، می‌توانی بعد از 30 روز دیگر ننویسی. وقتی به 30 روز رسیدی این تجربه را برای 90 روز دیگر ادامه بده. بعد از روز نود و یکم متوجه می‌شوی از ننوشتن رنج می‌بری.

11. حتی آخر هفته‌ها هم بنویس.

12. نوشته‌ات را نخوان و کارت را ویرایش نکن. حداقل تا زمانی که به مدت ۳ ماه عادت نوشتن را در خودت به وجود نیاورده‌ای. جولیا کامرون می‌گوید: «خب، قوه‌ی خلاقیتِ عزیز، از حالا به بعد می‌توانی بخش کیفیتِ کار را به عهده بگیری، کمیت را بسپر به من.»

13. هنگام نوشتن، همه‌ی اتصالات را قطع کن. اگر مجبوری در کامپیوتر بنویسی، هنگام نوشتن اینترنت را قطع کن. تلفن را روی حالت پرواز بگذار. به دوستان، خانواده، همسر و... بگو مشغول نوشتن هستی و کسی نباید حواست را پرت کند.

14. اگر حین نوشتن کلمه‌ی مورد نظر به ذهنت نرسید، به وسوسه‌ی جستجو برای لغت اجازه‌ی بروز نده. بجای آن نقطه‌چین بگذار و رد بشو. اجازه بده نوشتن مثل یک رود در جریان باشد.

15. اگر برایت مقدور است، کنار آبِ جاری بنویس. اگر ممکن نیست، کنار آبنما بنشین. اگر این هم امکان‌پذیر نبود، کنار پنکه یا شمع یا عود بنشین. چیزی پیدا کن که به حفظ جریان نوشتن کمک کند. تشریفاتی که برای نوشتن انتخاب می‌کنی با حواس پنجگانه‌ات عجین شود.

16. در آغازِ راه نویسندگی نوشته‌ات را با کسی به اشتراک نگذار. حتی خودت هم آن را نخوان. وقتی کارت تمام شد پرونده‌اش را ببند و آن را آرشیو کن. اگر نمی‌توانی در برابر خواندن آنچه که نوشته‌ای مقاومت کنی، بعد از نوشتن کاغذ را تکه تکه کن و دور بینداز.

17. با وجود اینکه نوشته‌هایت را با کسی به اشتراک نگذاشته‌ای به همه بگو که نویسنده‌ای. ممکن است در ابتدای کار عجیب و غیرقابل باور به نظر برسد. اما مهم است که کاری که انجام می‌دهی را به هویتت نسبت بدهی. وقتی این کار را کنی، دیگر ننوشتن برایت غیر ممکن می‌شود.

18. حتی اگر نمی‌دانی که راجع به چی باید بنویسی، دفترت را باز کن و بنویس «من نمی‌دونم چی باید بنوسم.» آنقدر این را بنویس که به هدفِ نوشتاری آن روزت دست پیدا کنی.

19. به خودت بگو چیزی تحت عنوان «سدِ نویسندگی» نداریم. فقط «وقت استراحت» داریم. و تا زمانی که حداقل به مدت 6 ماه هر روز ننوشته باشی، حق استفاده از وقت استراحت را نداری.

20. زیاد بخوان. از یک نویسنده یا یک موضوع مطالعه‌ی عمیق داشته باش. حوزه‌ی مطالعاتی‌ات را گسترش بده.

21. لیستی از تمرین‌های نوشتن برای خودت تهیه کن تا همیشه چیزی برای نوشتن داشته باشی. «ایده‌ی خوب نداشتن» بهانه‌ی خوبی برای ننوشتن نیست.

چطور از این برنامه بیشترین بهره را ببریم؟

نحوه استفاده از این برنامه به خودِ تو بستگی دارد. هر نویسنده‌ای رویه مخصوص به خودش را دارد و در واقع بخشی از لذت نویسندگی در کشف همین رویه‌هاست.

شخصا این چک لیست برای من بسیار موثر واقع شده و روزهایی که ذهنم از فقرِ نوشتن رنج می‌برد مراجعه به این لیست سوختِ کافی برای ادامه‌ی مسیر را برایم فراهم می‌کند. احتمالا در این لیست مواردِ زیادی هم نوشته نشده. مواردی که شاید جزو رویه تو به حساب بیاید. طبیعی است که این رویه در طول زمان تغییر پیدا کند.

این روزها همه سرشان شلوغ است. می‌دانم ممکن است خیلی از شما زمانِ کافی برای عمل به ایده‌های مطرح شده در این چک لیست نداشته باشید. اگر واقعا وقتت تنگ است، این کار را انجام بده:

یک جرقه‌ی نوشتن از لیستی که در ادامه‌ی همین مقاله می‌آید انتخاب کن و تایمر را روی 10 دقیقه تنظیم کن و بنویس. (یا به اندازه 1 صفحه بنویس). روز بعد متنی که روز قبل نوشتی را ادامه بده، یا اینکه یک جمله‌ی جالب از متنت انتخاب کن و آن را مبنای نوشته‌ی بعدی‌ات قرار بده.

به چشم خويش ديدم در بيابان كه آهسته سبق برد از شتابان

نکاتی برای تداوم در نوشتن

در این بخش، استراتژی‌هایی برای افزایش مداومت در نوشتن را بیان می‌کنم. بر خلافِ تصور همه، داشتن یک برنامه‌ی منظم برای نوشتن کار دشواری نیست. یک بهانه‌ی رایج بین همه عاشقان نویسندگی وجود دارد و آن «نداشتن زمان» است. اما راستش را بخواهید، مسئله زمان نیست، مشکل «نداشتن انرژی یا حوصله» است.

انتخاب بهترین زمان و بهترین مکان برای نوشتن باعث می‌شود انرژی و انگیزه‌ی لازم برای نوشتن را پیدا کنی. سعی کن هر روز در همان ساعت بنویسی.

برای پرورش عادت منسجم نویسندگی به زمانِ خیلی زیادی نیاز نداری. حتی اگر در روز 20 دقیقه وقت خالی هم داشته باشی، پیشرفت قابل قبولی در نویسندگی خواهی داشت، به شرط اینکه بلا استثناء هر روز بنویسی.

نوشتن مثل یک ورزش است. در صورتی که به طور منظم تمرین نکرده باشی نمی‌توانی به محض ثبت نام و ورود به باشگاه، سنگین‌ترین وزنه را بلند کنی. ابتدا با کارهای کوچک شروع می‌کنی(وزنه‌های 3 کیلویی یا 5 کیلویی). روزهای بعد می‌توانی وزنه‌های سنگین‌تری بلند کنی. نوشتن هم همین گونه است. اگر تاکنون چیزهای زیادی ننوشته‌ای، الان نمی‌توانی یکجا بنشینی و دو،سه ساعت مداوم بنویسی. در آغاز کار فقط چند خط بنویس و بعد توقف کن. وقتی این کار را هر روز و به طور مداوم انجام بدهی، بازوهای نویسندگی‌ات روز به روز تقویت می‌شوند. به طرز عجیبی مشاهده می‌کنی که روزها و هفته‌های بعد بیشتر می‌توانی بنویسی.

چطور هر روز، با وجودِ اینکه سرت حسابی شلوغ است، نماز می‌خوانی؟ چطور مسواک زدن را فراموش نمی‌کنی؟ اصلا چطور هر روز 1 یا 2 ساعت وقت برای خوردن کنار می‌گذاری؟ همین وقت را هم برای نوشتن کنار بگذار. برای کاری که به آن عشق می‌ورزی.

اجازه نده کمبود زمان تو را متوقف کند. برای نوشتن زمانِ زیادی لازم نیست. تنها نکته‌ی مهم استمرار در کار و نا امید نشدن است.

حضرت علی(ع) می‌فرمایند:

کار اندک ، که بر آن مداومت ورزی ، از کار بسیار که از آن خسته شوی ، امیدوار کننده تر است. (نهج البلاغة حکمت 278)

اگر نمی‌دانی از کجا باید شروع کنی، اول خاطرات و مشاهدات روزانه‌ات را بنویس. مثلا:

  • مجموع اتفاقاتی که در طول روز رخ داده را بنویس.
  • برنامه‌ها و ایده‌های آینده‌ات را بنویس.
  • ایده‌هایی برای پروژه‌های خلاقانه‌ای که قرار است روی آن کار کنی.
  • شکرگزاری از خدا و دوستان و اطرافیانت را بنویس.
  • یک رویداد ناگوار یا خوشحال‌کننده که در طول روز برایت اتفاق افتاده بنویس و آن را تحلیل کن.

دست نگه‌دار! نوشته‌ات را منتشر نکن

اوایل شروع نویسندگی، احتمالا ذوق بسیاری برای به اشتراک‌گذاری نوشته‌ات با دیگران خواهی داشت. این طبیعی است.

اما ازت می‌خواهم که فعلا دست نگه‌داری. اگر در انتخابِ فردی که می‌خواهی نوشته‌ات را به او نشان دهی دقت نکنی، ممکن است آسیب ببینی. جولیا کامرون در کتابش «راهِ هنرمند»، راجع به هنرمندِ سایه‌ای صحبت می‌کند. اینها افرادی هستند که علاقه دارند خلاق باشند اما در واقع هیچ کار خاصی در این راستا انجام نمی‌دهند. اینها توجیهات دقیقی ابداع می‌کنند که عدم موفقیتشان را منطقی جلوه دهند. اگر بتوانی کاری که از عهده‌شان برنیامده را انجام دهی، این توجیهات ابداعی‌شان در معرض خطر قرار می‌گیرد. حسِ نا امنی می‌کنند و تلاش می‌کنند تا شما را پایین بکشند.

مراقب این هنرمندانِ سایه‌ای باش. این افراد هرگز از کارِ شما حمایت نخواهند کرد.

یک مدت نوشته‌ات را منتشر نکن. اصلا در این مرحله نیاز به نقد شدن نداری.

و البته یک حقیقتِ نه چندان خوشایند: کارِ تو در ابتدای راه چندان آشِ دهان سوزی هم نیست! اما اشکالی ندارد. طبیعی است.

به خودت گوشزد کن که برای نویسنده شدن لازم نیست حتما همه چیز تمام باشی. فکر نکن بعضی‌ها ذاتا نویسنده بدنیا می‌آیند.

تمام نویسنده‌های موفق کارشان را با نوشتنِ متنِ بی‌کیفیت شروع کردند. اصلا منصفانه نیست در آغاز کار انتظار داشته باشیم مثل یک نویسنده‌ی حرفه‌ای بنویسیم. در این راه باید کلی اشتباه کنیم و این اصلا ایرادی ندارد. همانطور که یک کودک وقتی می‌خواهد راه رفتن را یاد بگیرد، در عرض یک روز نمی‌تواند بایستد، به خوبی راه برود و دور اتاق بدود. نه، اول با کمک دیوار می‌ایستد، بعد بدون کمک می‌ایستد، بعد می‌افتد، باز می‌ایستد، بعد یک قدمِ لرزان برمی‌دارد و باز می‌افتد. ما هم بارها و بارها در این مسیر می‌افتیم تا در نهایت نوشتن را فرا بگیریم.

یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای پرورش عادت نویسندگی، نوشتن از روی لیست موضوعات یا جرقه‌های آماده‌ی نویسندگی است.

در این بخش چند جرقه‌ی نویسندگی برای شما آماده کرده‌ام:

  • دورترین خاطره‌ی دوران کودکی‌ات را بنویس.
  • حافظه‌ی یک پسرِ نوجوان را توصیف کن.
  • اگر می‌توانستم بنویسم...
  • یک صفحه‌ی سفید مثل....
  • من می‌نویسم چون....
  • خودکارِ من مثل...
  • من وقتی تنهام...
  • تصور کن...
  • چه می‌شد اگر...
  • فقط برای امروز...
  • بین وظیفه و علاقه...
  • روزی روزگاری...
  • من آدمی که مردم فکر می‌کنند نیستم...
  • من شکرگزارم بخاطر...
  • بهترین دوستت را توصیف کن.
  • اگر قطره‌های اشک الماس بودند...
  • من کفش‌های جادویی‌ام را می‌پوشم...
  • کلمات درون مغزم به هم ریخته‌اند...
  • نامه‌ای به خودت وقتی سنت کمتر بود بنویس.
  • نامه‌ای به خودِ آینده‌ات بنویس.
  • نامه‌ای به یکی از اعضای خانواده‌ات بنویس.
  • نامه‌ای به یک فرد زنده یا مرده بنویس.
  • زندگی من شبیه...
  • یک عروسک...
  • اولین عشقِ من...
  • یک مکانِ خاص را توصیف کن.
  • من باور دارم...
  • دوست دارم دیگران چطور از من یاد کنند؟
  • زمانِ آن رسیده که...
  • زیبایی...
  • خلاقیت...
  • عشق...
  • چشمانم شبیه...
  • دستانم شبیه...
  • اگر حقیقت را بگویم...

وقتی لیستی از جرقه‌های نویسندگی داشته باشی دیگر لازم نیست برای نوشتن به ذهنت فشار بیاوری. فقط کافی است بنویسی. با خطِ اول شروع کن و ببین تو را به کجا می‌برد.

وقتی شروع به نوشتن می‌کنی اتفاق جالبی می‌افتد: ذهن نیمه‌هشیار تو فرمان را بدست می‌گیرد. جرقه‌های داستانی بسیار موثر هستند. اینها خوراکِ فکری ذهن هشیار تو را فراهم می‌کنند، ذهن را وادار به فکر کردن می‌کنند، و درحالی که ذهنِ هشیار حواسش پرتِ نوشتن است، ذهن نیمه‌هوشیار دزدکی از دخمه‌اش بیرون می‌زند و شروع به بازی می‌کند. وقتی ذهن نیمه‌هشیار مشغول بازی است، خلاقیت مثلِ یک رود جریان پیدا می‌کند.

پس تنها کاری که باید انجام بدهی گول زدن ذهن هشیار است.

می‌توانی تا بی‌نهایت جرقه‌ی نویسندگی برای خودت خلق کنی. به این صورت که:

یکی از همین جرقه‌هایی که در بالا نوشته‌ام را انتخاب کن و راجع بهش بنویس.

یک نگاه اجمالی به همان نوشته‌ات بینداز و کلمه‌ای که به نظرت برجسته‌تر است را انتخاب کن و از آن برای جرقه‌ی نوشته‌ی بعدی‌ات به کار بگیر.

به این صورت همیشه جرقه‌ای برای نوشتن داری. معطل چه هستی؟ یک دفترِ زیبا انتخاب کن و شروع کن به نوشتن.

نوشتننویسندگیتداوممحتواآموزش نویسندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید