چالش بهمن ماه طاقچه دربارهی کتابی است با موضوع عشق.
کتابی که به زیبایی عشق و احساسات آن را به ما یادآوری میکند.
کتاب «سال بلوا» عاشقانه است که در کنار رویدادها و اتفاقهای تاریخی و سیاسی گذشتهی ایران روایت میشود.
شناسنامهی کتاب:
نام اثر: سال بلوا
نویسنده: عباس معروفی
ناشر: انتشارات ققنوس
فضای حاکم بر کتاب، بیانگر حال و هوای شهر سنگسر در سال 1320 و روزهای اشغال خاک ایران در جنگ جهانی دوم است.
داستان در ذهن زنی به نام «نوشآفرین» اتفاق میافتد و خاطراتی است که در ذهن او مرور می شود.
سال بلوا در هفت شب روایت شده است. راویِ شبهای فرد «نوشا» و راوی شبهای زوج خود نویسنده است .
نوشآفرین (نوشا) دختر سرهنگ نیلوفری است. سرهنگ نیلوفری و خانوادهاش زندگی مرفهی در شیراز داشتند ولی آرزوی سرهنگ، پیمودن پله های ترقی و آیندهای باشکوه برای دخترش بود پس با وعدهی وزارت جنگ از سوی شاه، همراه خانواده شیراز را ترک و به سنگسر آمدند.
اما سرنوشت به گونهای دیگر رقم میخورد. نوشا عاشق کوزه گری تنها که «حسینا» نام دارد می شود.
حسینا به دنبال پیدا کردن برادران گم شدهی خود به این شهر آمده و ماندگار شده است. نوشا با تمام وجودش عاشق کوزهگر میشود با این حال تقدیر، تصمیم دیگری برای آنها گرفته است .
حسینا از سوی خانوادهی نوشآفرین پذیرفته نمیشود و با ورود دکتری به نام «دکتر معصوم » به داستان، زندگی نوشا برای همیشه تغییر میکند.
حسینا ناپدید میشود، پای دکتر معصوم به خانهی سرهنگ نیلوفری باز میشود، از نوشا خواستگاری میکند و او تحت تأثیر فشار مادر و شرایط حاکم بر جامعه مجبور به قبول این ازدواج اجباری میشود.
چهار سال بعد جنگ جهانی آغاز میشود و آتش آن به ایران هم میرسد. متفقین به خاک کشور هجوم میآوردند و نیروهای مردمی را سرکوب میکنند. و این آغاز دورانی است که ناامنی و استبداد بر زندگی مردم سایه میافکند.
فصلهایی که از زبان نوشا بیان میشود، جایگاه زنها در ایرانِ آن دوره را نشان میدهد. زنهایی که متأسفانه هیچ ارزش و احترامی نداشتند.
زمانی که نوشآفرین عاشق حسینای کوزهگر بود واقعاً احساس زن بودن میکرد و از این احساس لذت میبرد. اما درمقابل، زمانی که با دکتر معصوم ازدواج کرد زنانگیش به شدت سرکوب شد و حتی به اجبار پیراهنهای زنانه را رها کرد و لباسهای همسرش را پوشید. نوشآفرین ابتدا برای زن بودنش جنگید ولی رفته رفته مجبور شد شرایط تلخ را بپذیرد.
در ادامه دکتر معصوم شبی در یک میخانه از ماجرایی مطلع میشود و به دنبال آن اتفاقاتی رخ میدهد که به سرنوشتی تلخ و غمانگیز برای نوشآفرین منجر میشود.
دربارهی نویسنده:
عباس معروفی در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در بازارچهی نایب السلطنه تهران، به دنیا آمد.
وقتی پانزده ساله بود داستانهای چخوف را کپی میکرد و با تغییر نامها و داستانها سعی میکرد داستان تازهای بسازد. اولین داستانش در سال ۱۳۵۵ در مسابقهی داستاننویسی جوانان کیهان به عنوان برندهی مسابقه چاپ شد. پس از آن داستانهایش در نشریات مختلف انتشار مییافت.
اما با انتشار کتاب «سمفونی مردگان» بود که نامش به عنوان نویسنده ای معروف سر زبانها افتاد.
عباس معروفی در سال ۱۳۶۶ به عنوان مدیر اجراهای صحنهای و مدیر ارکستر سمفونیک تهران انتخاب شد و مجلهٔ موسیقی آهنگ نیز به سردبیری او در همین دوران انتشار یافت.
در پاییز ۱۳۶۹ مجله ادبی «گردون» را پایهگذاری کرد و سردبیری آنرا برعهده گرفت و بهطور جدی به کار مطبوعات ادبی روی آورد ولی در ادامه این مجله توقیف شد.
معروفی در پی توقیف گردون در ۱۱ اسفند ۱۳۷۴ ناگزیر به ترک ایران شد. او به پاکستان و سپس به
آلمان رفت.
عباس معروفی شهریور ۱۳۹۹ نخستین بار از ابتلای خود به سرطان خبر داد و نوشت: «سیمین دانشور به من گفت: غصه یعنی سرطان! غصه نخوری یکوقت، معروفی! و من غصه خوردم.» او پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ در ۶۵ سالگی درگذشت.
از دیگر آثار معروفی میتوان به رمانهای پیکر فرهاد، فریدون سه پسر داشت و نام تمام مردگان یحیاست اشاره کرد.
کتاب سال بلوا را میتوانید از لینک زیر در فروشگاه کتاب طاقچه تهیه نمایید: