این کتاب در اصل یه نمایش رادیوئیه. نمایشی که شدیدا قلب و ذهن من رو درگیر کرد:>
کتاب زندگی نامه مولاناس و از قبل از تولد و مدتی بعد از مرگ اون رو هم روایت میکنه.
چیزی که توی کتاب به شدت برام جذاب بود رابطه بین شمس و مولانا بود. کتاب زندگی نامه مولانا بود ولی من به شدت تونستم با کرکتر شمس ارتباط بگیرم و خیلی ازش خوشم اومد بطوری که تبدیل شد به یکی از کرکترهای مورد علاقم!
•شمس خورشید زندگی مولانا بود. خورشیدی که به زندگیش گرما بخشید. اون کاری کرد که مولانا، کسی که همه فکر و ذکرش مکتب و منبر بود، قلبش رو به روی عشق باز کنه و دنبال درک معرفت عشق بره!
شمس و مولانا هرکدوم الهام بخش زندگی دومی بودن. توی دونه به دونه کلمات هرکدوم عطر و بویی از دومی وجود داشت و هرکدوم تمثیلی از اون یکی بودن....
بعد خوندن این کتاب، ذهنیتتون نسبت به اشعار مولانا عوض میشه و میتونین کاملا غم پشت هر بیت رو لمس کنین:)
شخصا واقعا از این کتاب لذت بردم. واقعا دوسش دارم و صد در صد پیشنهادش میکنم♡
★تیکه هایی از این کتاب📚:
•در راه عشق، اوست دیوانه که دیوانه نشد.
•برخی در زندگی سلطاناند و برخی پس از مرگ سلطنت می کنند.
•مولانای من! تو نیک سرودی و من نیک دریافتم...
•شما با من چنانید که تخم بت را زیر مرغ خانگی نهاده باشند.از مرغ خانگی اگر بت بچه زاده شود، چون بزرگ شود باید تنها در آب رود. چونکه مادر و پدرش مرغاند. تا لبه لبه جوی میروند؛ اما توان در آب رفتن ندارند.
تا درودی دیگر بدرود🤍✨