والله که من عید نوروزیم، ولی انقد هپینیو یر میکنین گفتم یه جمع بندی از ۲۰۱۸ تو خونه خودمون داشته باشم.
پارسال (۲۰۱۸) توی خونه ما عادی گذشت.
هی خندیدیم، هی دعوا کردیم، قهر کردیم و آشتی کردیم.
تازه جشن عروسی هم گرفتیم (اونم ۸ ماه بعد اینکه عروسی کردیم و رفتیم زیر یه سقف. دله دیگه:)))) )
امسال گلهام حسابی قد کشیدن. طوری که گلدونای همه رو عوض کردم. جاشون رو تغییر دادم و کلی به ریخت و قیافهشون رسیدم.
اولاش یکم آب سرد بود، مجبور بودیم با تشت بریم حمام. نوبتی آب جوش میاوردیم واسه اون یکی آب میبردیم توی حمام. چون موتورخونه مشکل داشت، بعدش رفتیم درستش کردیم و اوضاع بهتر شد.
چند بار از دست همسایهها رو به سکته رفتیم، تا پای تعدیل شغلی پیش رفتیم و فکر کردیم دنیا از این بدتر نمیشه تا اینکه نوروز تموم شد و به جای تعدیل من ارتقا شغلی گرفتم. بعد تازه فهمیدیم دنیا بدتر هم میشه.
جای اینکه از حقوق بیشتر کیف کنیم همش حرص خوردیم از دست نیروهای زیر دستم.
تقصیر خودم بود اولاش خجالت میکشیدم باهاشون برخورد کنم، اونا هم فهمیده بودن و روی سرم سوار بودن. کم کم یاد گرفتم اگه قراره کار رو ادامه بدم باید جایگاه خودم رو حفظ کنم. هنوزم اذیت میکنن انقد که مدام عصبی میشم و قلبم یکم درد میکنه اما دیگه خجالت نمیکشم ازشون.
امسال جدی به بچهدار شدن فکر کردم البته نه واسه الان اما تونستم تصور کنم یه روز مادر شم.
آخ آخ چقدر با دلار حرص خوردیم و دق کردیم. چه سال اقتصادی سختی بود. سختترش سفر سه هفتهای مامانم بود که هنوز یادم میاد تنم میلرزه :دی
خوب و بد هرچی بود گذشت حالا من موندم و همسر و سال نویی که شروع شده (البته توی غرب هنوز واسه ما چند ساعت وقت هست)