ویرگول
ورودثبت نام
اقیانوسِ دیوانه
اقیانوسِ دیوانهمن اقیانوس نیستم در حقیقت قطره‌ای کوچیکم که رویای اقیانوس رو دارم. قراره اینجا جلساتی که با روان‌شناسم دارم رو منعکس کنم...بهم گفته نوشتن یک تمرین روانیه برای اینکه روانی نباشم!
اقیانوسِ دیوانه
اقیانوسِ دیوانه
خواندن ۲ دقیقه·۷ سال پیش

شاید خوشبختی همین باشد

حس غریبی به این جلسه داشتم. احساس میکنم حالم خیلی خوبه و این من رو حسابی میترسونه. آقای روان‌شناس کمکم کرد به چند سوال بی‌جواب زندگیم جواب بدم و این انگار معجزه‌ای در دل کویر بی‌ایمانِ زندگیم بود.

من فهمیدم که هر پدیده تا مقداری من رو بر خودم پدیدار میکنه و میزان پدیدار کردن من بر خودم هست که میزان مهر و علاقه من بر اون پدیده رو اندازه‌گیری میکنه.

من فهمیدم که مانند دیوانه‌ای که از قتل مبرا شده، در زمان انجام بسیاری از رفتارهام بر خودم مسلط نبودم زیرا که سیم آگاهی من پاره پوره بود! درسته که آسیب بسیار به خودم وارد کردم اما حس میکنم که حالا در مسیر درست قدم برمیدارم و زخم‌هام دونه دونه درمان میشه. خب مسلما به این معنی نیست که جای زخم‌ها باقی نمیمونه اما همینکه نمیسوزه برای من کافیه. من ثابت کردم که با زخم‌ها نمیتونم زندگی کنم اما با جای زخم‌ها چرا.

حالا فهمیدم که باید کارم رو جدی‌تر بگیرم چونکه بدون آرامش و تمکن مالی نمیتونم به زندگی ادامه بدم و دوره تراپی رو هم از دست میدم. من فهمیدم که آمادئوس رو باید در کناری نگه دارم، درسته که خیلی دوست داشتنیه و ممکنه دیگه هیچ مردی رو با خلوص اون پیدا نکنم، اما دوره تراپی داره بهم یاد میده که فعلا خودم مهم هستم و خویشتن خویشم. من اومدم که خویشتن خویشم رو بشناسم و چرایی خودم رو پیدا کنم.

آره اعمالی که از من سر زده از من هست اما اینها همه از من نیست... احساس میکنم کسی از درونم داره من رو صدا میزنه، اما صداش ضعیفه. هنوز نمیتونم بشنوم. تنها چیزی که میتونم بفهمم اینه که کسی اونجاست و باید طاقت بیاره تا پیداش کنم. تا دوباره سیم پاره پوره‌ی آگاهی رو ترمیم کنم. بابت آرامش و صبری که خدا در این دوره داره بهم هدیه میده سپاسگزارم. چیزی که هیچوقت نداشتم.

آقای روانشناس با من مهربون نیست و من هم برای مهربونی به اینجا نیومدم. از سفری که در پیش رو دارم خوشحالم و مثل هر سفر دیگه‌ای منتظر لحظات شاد و غمگینش هستم. در آخر هم به خونه برمیگردم...

فکر میکنم معنای سفر، خودِ سفره... تمام سفر... تمام لحظات به هم پیوسته‌ی سفر... سعی میکنم معنای هر لحظه رو ادراک کنم و از هستیِ اون لحظه پر بشم...


۵
۰
اقیانوسِ دیوانه
اقیانوسِ دیوانه
من اقیانوس نیستم در حقیقت قطره‌ای کوچیکم که رویای اقیانوس رو دارم. قراره اینجا جلساتی که با روان‌شناسم دارم رو منعکس کنم...بهم گفته نوشتن یک تمرین روانیه برای اینکه روانی نباشم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید