اقیانوسِ دیوانه·۶ سال پیشماری... ماری... مریم نامُقَدّساین ماری اون ماری مقدس نبود که به خوابم نیومده بود!
اقیانوسِ دیوانه·۶ سال پیشدست مسیحبالاخره دست مسیح به سراغم اومد و بالاخره دستام رو گرفت! امروز همون روزی بود که منتظرش بودم. همون روزی که باید میفهمیدم و کشیده میخوردم. و چ…
اقیانوسِ دیوانه·۶ سال پیشروایت یک خواب عجیب!آقای رواننشناس بهم گفته که خوابهام رو بنویسم. گفتم که آیا خواب بعد از ظهر رو هم بنویسم؟ خندید و گفت طبق روایات دینی خواب بعد از ظهر تعبیر…
اقیانوسِ دیوانه·۶ سال پیشنامههای ذهنیامروز بعد از مدتها شروع کردم به نوشتن. موزیک مورد علاقم رو پلی کردم. اولش میگه مادر طبیعت برای بار سوم بارداره. هیچوقت سرچ نکردم ببینم یعنی…
اقیانوسِ دیوانه·۶ سال پیشبحران آکواریومیتا حالا به یه عالمه چراغ کوچولو فکر کردین؟ یه ریسه بلند پر از چراغای کوچولو!منم هیچوقت فکر نکرده بودم، اما خب زندگی همیشه اتفاقای غیرقابل پ…
اقیانوسِ دیوانه·۶ سال پیشاقیانوس سیاه تنهایییکی از دلایلی که باعث شد تراپی رو شروع کنم این بود که توی شرکت قبلی خیلی خوشحال بودم. آخه دوستام پیشم بودن. اینجا بعضی وقتا ناراحتم و احساس…