ویرگول
ورودثبت نام
اقیانوسِ دیوانه
اقیانوسِ دیوانهمن اقیانوس نیستم در حقیقت قطره‌ای کوچیکم که رویای اقیانوس رو دارم. قراره اینجا جلساتی که با روان‌شناسم دارم رو منعکس کنم...بهم گفته نوشتن یک تمرین روانیه برای اینکه روانی نباشم!
اقیانوسِ دیوانه
اقیانوسِ دیوانه
خواندن ۲ دقیقه·۷ سال پیش

نامه‌های ذهنی

امروز بعد از مدتها شروع کردم به نوشتن. موزیک مورد علاقم رو پلی کردم. اولش میگه مادر طبیعت برای بار سوم بارداره. هیچوقت سرچ نکردم ببینم یعنی چی؟ معمولا وقتی شعر یه موزیک رو سرچ میکنم توی ذوقم میخوره. شاید این هم از اون نوع آگاهی‌های بیش از حده که به درد نمیخوره و فقط کار رو خراب‌تر میکنه. آقای روان‌شناس میگه حتی در آگاهی هم طمع وجود داره. به این فکر میکنم که آیا باید تا ته همه چیز رفت؟ آیا غایت هر چیز رسالت اون چیزه؟ رسالت من چیه؟ اصلا این همه تلاش برای داشتن رسالت برای چیه؟ این همه رنج برای جدا شدن از کتگوری سطحی‌نگرها کلافه‌کننده نیست؟ آیا تلاش برای نداشتن زندگی چیپ، خود چیپ نیست؟

وَه که نوشتن چه خوب و شگفت‌انگیز است! شنیدم که اون دختر معمولی با زیبایی خیره کننده که هم‌دانشگاهیم بود برای معشوق زن‌باره‌ش نامه مینوشت. البته که با هم ازدواج نکردن و رابطه با یک خداحافظیِ چُس‌آرت و مبتذل به فضاحت و فاضلاب‌ رفت. اما من همچنان نامه نوشتن رو دوست دارم. آخرین بار 2 ماه پیش بود که در جواب نامه جالینوس براش نامه نوشتم. کما اینکه جالینوس هم آدم مزخرفی از آب دراومد. البت چه بهتر چون ازش خوشم نمیومد و از نامه دوم به بعد حتما بار اضافی بر دوش زندگیم میگذاشت. درست مثل امانوئل. امانوئل هم دنبال محبت بود برای همین بود که مداما بهم پیام میداد اما من فقط به رابطه کاریمون فکر میکردم. واقعا چرا آدمی یک محبت بی‌دریغ رو پس میزنه مادامی که مثل سگ به دنبال کسی که محل سگ بهش نمیذاره لَه لَه میزنه؟ چیه این دوست داشتن؟ آیا این سگ حقیر و کثیف و جرب‌زده و گوش بریده سزاوار ترحم نیست؟

اما آمادئوس نه! اون بهم توجه میکنه! براستی که آمادئوس پادشاهه! البت که حوصله نامه نگاری نداره و مطمئنم از خودش شنیدم که برای نگارش تمرکز نداره و علاقه‌ای هم نداره! چه بهتر ! نباید به هم نزدیک‌تر بشیم چون تصویر زیباش خراب میشه. چرا مغزم آروم نمیگیره آیا اینها برداشت من از واقعیته یا منحصرا خود واقعیته؟

آه چه کسی میدونه واقعیت چیه! فقط میدونم که آرومم، خوبم، سالمم و خوشحال. هرچی که هستم در این لحظه احساس خوشبختی میکنم...


۵
۰
اقیانوسِ دیوانه
اقیانوسِ دیوانه
من اقیانوس نیستم در حقیقت قطره‌ای کوچیکم که رویای اقیانوس رو دارم. قراره اینجا جلساتی که با روان‌شناسم دارم رو منعکس کنم...بهم گفته نوشتن یک تمرین روانیه برای اینکه روانی نباشم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید