تا به حال به قدرمطلق دقت کرده اید؟
«قدرمطلق» نام عملی است در ریاضی که دیدگاه مثبتی دارد! حالا کارش چیست؟ اگر طرز فکر دیگر عملیاتها مثل او مثبت باشد، قدرمطلق اجازۀ خروج صادر میکند و اگر برخلاف او منفی باشد، تا فکرشان را مثبت نکند ولکن نخواهد بود...خلاصه اینکه هرکه از کنار او عبور کرده، حالش خوب شده است!
مرز شادی و غم، ترسیم جالبی است در صفحۀ ناصاف زندگی...به رقص عروسک آویزان پشت ماشین میمانَد! تمام ناصافیها و زیر و بالای خطوط جاده را می چرخد، با همان لبخند روی لبانش! با همان مظلومیت موجود در چشمانش.
راستش من یقین دارم که تمامی اینها برگرفته از افکارمان است! اگر شادیم، اگر غمگین، یک راست باید برگردیم و برویم به سراغ نگرشمان. همه چیز از خود آدمی شروع میشود و دیدگاهش! اگر دیدمان را عوض کنیم و بشویم یک قدرمطلق، اگر عادت کنیم به خوب بودن و حال خوب، دیگر غمناک بودن عذابی خواهد شد الیم.
میدانم دنیا بدجور دوازده رنگ شده است؛ که این روز ها افتاده به جانِ جانمان و غارت تمام داشتههای عزیزتر از نداشتههامان. با این وجود، من گمان میکنم که بازهم میتوان شاد بود و شادی آفرید، میتوان عاشق بود و عشق ورزید...فقط کافی است زاویۀ دیدمان را کمی تغییر بدهیم. هرچه که هست این را خوب می دانم که «هست» را گر قدر ندانیم، میشود «بود»!
انتخابت چیست حالا؟ ماهی کوچک بگو
تنگ و این کابوسها، ماهی و اختاپوسها؟
.
.
.
#داشته_هایم