دوان
دوان
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

دوان

لغت نامه دهخدا :

دوان . [ دَ ] (نف ، ق ) صفت حالیه از دو (دویدن ). در حال دویدن . (یادداشت مؤلف ). دونده . (لغت محلی شوشتر) (شرفنامه ٔ منیری ) (از انجمن آرا) (از برهان ) :
اخترانند آسمانشان جایگاه
هفت تابنده دوان در دو و داه "رودکی"

به خواری ببردش پیاده کشان
دوان و پر از درد چون بیهشان " فردوسی"

و ...

دویدن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید