ویرگول
ورودثبت نام
دکتر امین فیلی
دکتر امین فیلی
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

پزشکی آن چیزی نیست که ما می شناسیم!

پزشکی سنتی که در هند و چین و یونان و روم و مصر و ایران رواج داشت، بر رابطه ی نزدیک و همه جانبه میان پزشک و بیمار استوار بود. پزشک دنیای قدیم، نگاهی همه جانبه به بیمار داشت. او بیمار را نه یک ماشین خراب شده، بلکه جهانی منحصر به فرد می دید که برای بهبود یافتن باید همه ی ابعاد وجودی او را بهبود بخشید.

سرآمد تمام حکیمان تاریخ طب سنتی ، ابوعلی سینا است. او تا سن 18 سالگی تمام کتابهای زمان خود را خوانده بود و به همین دلیل او را شیخ الرئیس می نامیدند.

داستانهای فراوانی در مورد حکمت و درمانهای موثر و هوشمندانه ی او آمده است.

مثلا این یکی؛

"نقل شده است که ملکه شیرین، ، پسری داشت که دچار بیماری مالیخولیا شده بود. مالیخولیا در آن زمان به بیماری اطلاق می شد که فرد دچار خیالات بیهوده شده و به همه چیز حس بدبینی یا بی اعتنایی پیدا می کرد.

این مرد جوان که “مجدالدوله” نام داشت، لب به غذا نمی زد و دچار توهم عجیبی شده بود: فکر می کرد که گاو شده است! پس در اطراف می گشت و داد می زد که “من گاو هستم! من را بکشید و با گوشت من غذایی لذیذ طبخ کنید!
از آن جا که همه ی طبیبان از درمان وی عاجز مانده بودند، دست به دامان حکیم ابوعلی سینا شدند. ابن سینا نیز بلافاصله درمان وی را شروع کرد: لباس قصابان بر تن خود کرد و باصدای بلند گفت “به آن جوان مژده دهید که قصاب دارد می آید تا تو را بکشد. “
پس به جوان خبر دادند. ابن سینا با کارد و چاقو به اطاق وی رفت و گفت: ” این گاوی که می گویند، کجاست؟؟“
جوان شروع کرد به ماغ کشیدن.
ابن سینا دستور داد که دست و پای گاو را ببندند و به میان خانه ببرندش تا آماده ی ذبح گردد.
پس جوان را دست و پا بسته به میان خانه بردند و به پهلو روی زمین خواباندند.

ابن سینا کنارش آمد، کارد و چاقو را به سبک قصابان به هم مالید و دست خود را روی پهلوی جوان گذاشت. وی را خوب معاینه کرد و گفت ” این چه گاو لاغری است! این که به درد قصابی نمی خورد! فعلاً علف به خوردش دهید تا چاق و فربه شود تا بعد خودم خدمتش برسم.
در نتیجه جوان شروع به خوردن آنچه ابن سینا دستور می داد کرد به امید آنکه فربه شود تا وی را قصابی کنند. اما در نتیجه غذاها و داروهایی که ابن سینا به وی داد یک ماه بعد به طور کامل شفا یافته بود. "


این نگاه همه جانبه به گونه ای عصاره ی چیزی بود که از آن به عنوان "حکمت" یاد می کنیم. حکیم ، فردی بود که نگاهی همه جانبه داشت، "پیچش مو را می دید" و به اکثر علوم زمانه ی خود تسلط داشت.
گوگل در روز بزرگداشت ابن سینا، تصویر موتور جستجوی خود را به افتخار او تغییر داد
گوگل در روز بزرگداشت ابن سینا، تصویر موتور جستجوی خود را به افتخار او تغییر داد


صدها سال گذشت. شهرها با معماری تازه به وجود آمدند. جمعیت زیاد شد اما برای بهداشت محیط زیست مردم تدبیری وجود نداشت. لاجرم بیماریهای هولناک عفونی شدت گرفتند.

مرگ سیاه (Black Death) که به عنوان طاعون سیاه نیز شناخته می شود، یکی از بیماری های مخرب و همه گیر در تاریخ بشر بوده است. طاعون در بین سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی، موجب مرگ و میر بین ۷۵ تا ۲۰۰ میلیون نفر از مردم در اروپا و اوراسیا گردید. باکتری یرسینیا پستیس (Yersinia pestis) عامل اصلی این بیماری تاریخی می باشد. مرگ سیاه یا همان طاعون بزرگترین شیوع یک بیماری در اروپا و دومین بیماری فراگیر بود. گسترش این بیماری و مرگ و میرهای ناشی از آن مجموعه ای از تحولات مذهبی، اجتماعی و اقتصادی را ایجاد کرده که اثرات عمیقی بر روند تاریخ اروپا گذاشت.


ده ها سال بعد با کشف میکروب و میکروسکوپ و تلاش های ادوارد جنر، لویی پاستور و الکساندر فلمینگ ، پزشکی در حوالی سالهای 1800 توانست به مبارزه با یگانه عامل مرگ و میر انسان ها در آن زمان یعنی بیماری های عفونی برخیزد.

ادوراد جنر، یک پزشک انگلیسی بود که کاربرد واقعی واکسیناسیون را کشف کرد. او را همچنین پدر ایمنی‌شناسی می‌دانند، و گفته می‌شود کار او بیش از هر کس دیگری جان انسان‌ها را نجات داده‌است.
ادوراد جنر، یک پزشک انگلیسی بود که کاربرد واقعی واکسیناسیون را کشف کرد. او را همچنین پدر ایمنی‌شناسی می‌دانند، و گفته می‌شود کار او بیش از هر کس دیگری جان انسان‌ها را نجات داده‌است.


با رشد جمعیت شهرها و ظهور بیماری های عفونی همه گیر (اپیدمی)، یک اتفاق نامحسوس اما مهم رخ داد. چهره پزشک از حکیمی که به مداوای یک بیمار بپردازد به فردی با نگاه علمی که به درمان جمعیت بیماران فکر می کند تغییر یافت.


اما این پایان راه نبود. از حدود سال 1900 و با کنترل و درمان بیماری های عفونی و صنعتی شدن جوامع، بیماری های نوین ظهور کردند. سرطان، دیابت، بیمار های قلبی و مشکلات روانی پدیده هایی بودند که دیگر نمی شد با یک "قرص جادویی" و یک درمان فوری و یک شبه آنها را از میان برداشت.

پزشکی باید لباس رزمی نو بر تن می پوشید. انسان متوجه شد که فاکتورهای دیگری هم در سلامت او موثرند. فاکتورهای اجتماعی، اقتصادی، روان شناختی، ژنتیک و زیست محیطی.

با تغییر چهره بیماری ها (بیماری های نوین)، اهمیت پیشگیری و نگاه اجتماعی پررنگ تر شد و پزشکی نوین در این برحه به 3 قسمت تقسیم شد؛

1. پزشکی درمانی

2. پزشکی پیشگیری

3. پزشکی اجتماعی

فعالیت در هر کدام از این بخش ها نیازمند یک فرد مجزا با تخصص و تجربه فراوان است. به این ترتیب دیگر پزشک به تنهایی مسئولیت سلامت جامعه را برعهده ندارد.

  • درمان بیماران به عهده پزشکان است.
  • پیشگیری از بیماری ها به عهده نهادهای بهداشت محیط، مراکز بهداشت شهرستان ها، دولت و رسانه هاست.
  • نگاه اجتماعی به بیماری های نوظهور و چند عاملی (مانند دیابت، افسردگی و سرطان) برعهده سیاستگذاران سلامت، پزشکان و پژوهشگران است.


به این ترتیب امروز شاهد دو اتفاق مهم برای پزشکی هستیم

1. اولین متولی سلامت مردم دولت است و نه پزشکان

این به این معنی است که رئیس اداره جهاد کشاورزی با تصمیم گیری در مورد عدم استفاده از یک کود سرطان زا، چنان تاثیری بر سلامت مردم می گذارد که به مراتب بیش از ۱۰۰ متخصص خون و سرطان (انکولوژیست) می باشد.

یا رئیس بانک مرکزی با انتخاب یک سیاست درست مالی و کاهش تورم و حباب قیمتی بازار می تواند از صدها مورد حمله قلبی و اختلالات اضطرابی در کشور جلوگیری کند.

البته گفتنی است که دولت با ایجاد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و برنامه ریزی های کلان سعی در هدفمند کردن تلاش برای ارتقای سلامت دارد.


۲. چهره پزشک در دنیای جدید تغییر کرده است

پزشک دنیای جدید فردی با دانش است که در زمینه تشخیص و درمان بیماری ها اطلاعات و مهارت بالایی دارد. پزشک دنیای ما نه دانای کل است و نه می تواند همه بیماران را شفا دهد. دانش و برآمده از اطلاعات طبقه بندی شده پژوهش های بزرگ است و ابزار کارش داروها و روشهای جراحی و توانبخشی است.


اما این چهره ی پزشکی هم در حال تغییر است. پزشک امروز، بیماران را با رویکرد بیولوژیک نگاه میکند. او می پندارد که هر بیمار یک انسان با ژنتیک و ویژگی های زیست شناختی و روان شناختی منحصر به فرد است که می توان با داروهای مناسب و جراحی های کارآمد مشکلات او را حل کرد.

این مفهوم امروز دیگر پذیرفته نیست. پزشک آینده باید بداند که بیمار بیش از هر چیز یک انسان است و انسان یک موجود اجتماعی است. امروزه اکثر بیماریهای دامنگیر جوامع به علت فاکتورهای اجتماعی مثل فقر، تبعیض، ناآگاهی و ... رخ می دهند. همچنین با سهولت دسترسی به اطلاعات و افزایش سطح آگاهی مردم، به مرور متولیان درمان نمی توانند از بالا به پایین به جامعه ی بیماران خود نگاه کنند.

در نتیجه چهره پزشک در دنیای آینده فردی با دانش و بینش نسبت به بیماری های فردی و اجتماعی است.

پزشک آینده باید بتواند در مطب برای بیمار خود یک "مشاور" باشد؛ در سطح اجتماع همچون یک "محقق" در پی کشف مشکلات اجتماعی بر بیاید و سبک زندگی انسان ها را رصد کند؛ در زمینه کاری خود یک "متخصص" باشد تا توان درمان کارآمد بیماری را داشته باشد و دانسته های خود را همچون یک "معلم" به مردم منتقل کند.

پزشکیابن سیناپیشگیریبیماریدرمان
پزشک و مشاور سلامت / متخصص آموزش زندگی سالم / جهت افزایش آگاهی سلامت خود به نحوی ریشه ای اینستاگرام و تلگرامم را می توانید دنبال کنید اینستا: doctor._amin @ تلگرام: https://t.me/DoctorAminn
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید