روانشناسان معتقدند تنبیه کودک باید سریع انجام شود.
بلافاصله بعد از کار بد، تنها در این صورت است که کودک بین کار بد و پیامد آن یعنی تنبیه ارتباط برقرار می کند.
دنیایش کوچک و قدرت فکرکردن او بسیار محدود است.
او فقط امروز و این لحظه را می بیند و درک می کند.
انسان وقتی رشد می کند انتظار می رود دیگر اینطور نباشد. فرض بر این است که یک انسان بالغ قدرت فکر کردن و تشخیص دادن دارد.
انتظار می رفت اینطور باشد، ولی مشاهدات نشان می دهد که خیلی وقت ها اینگونه نیست و نمی شود روی قدرت تفکر انسان چندان حساب کرد.
هر چه این فاصله بیشتر باشد، پیامد از دسترس ذهن دورتر می شود. یک مثال روشن آن بهشت و جهنم است. تنبیه و پاداشی برای کارهای بد و خوب انسان. ولی به نظر نمی رسد اثر چندانی روی انسان ها گذاشته باشند، چون بسیار دور و مبهم هستند.
فاصله ی انسان از آن مکان ها چندین هزارسال شاید هم بیشتر است، بنابراین اعتقاد به آنها چندان اثر بازدارنده یا تشویق کننده ندارد.
این افکار آرام بخش و تحریف کننده ی واقعیت در بحران ها به داد انسان می رسند.
در مورد بیماری کرونا، مساله ای که جهان امروز با آن درگیر است، نیز همینطور است.
اگر ویروس با چشم دیده می شد،
علامت های بیماری سریع ظاهر می شد
و شخص در عرض سه روز از پا در می آمد،
رفتار مردم و سیاستمداران در برابر آن بسیار متفاوت بود.
دیگر نمی شد کسی را به آرامش دعوت کرد.
براحتی می شود مبتلا شد، درعین حال این احتمال وجود دارد که هیچ علامتی نداشته باشیم یا علائم بسیار خفیف باشند.
از طرفی احتمال کمتری هست که کارمان به بیمارستان بکشد و شاید هم بمیریم.
شاید خودمان زنده بمانیم ولی با مراعات نکردن عزیزانمان را از دست بدهیم.
از روزی که ویروس وارد بدن می شود تا مرگ حدود یک ماه زمان می برد، بین یک تا دو هفته هیچ نشانه ی خاصی وجود ندارد و ما نمی دانیم که یک اتفاق مرگبار در حال وقوع است.
فقط به این دلیل که نشانه های شروع این اتفاق مرگبار در مراحل اولیه با چشم دیده نمی شود.
ما بچه نیستیم!